ماه رمضان
ثلث ماه رمضان بی تو سپر شد آقا
عمر ما بود که دور از تو هدر شد آقا
چه شود این رمضان وصل شما پا بدهد؟
یازده روز که در هجر تو سر شد آقا…
سلامتی و فرج حضرت ارباب
پانزده شاخه گل صلوات
ثلث ماه رمضان بی تو سپر شد آقا
عمر ما بود که دور از تو هدر شد آقا
چه شود این رمضان وصل شما پا بدهد؟
یازده روز که در هجر تو سر شد آقا…
سلامتی و فرج حضرت ارباب
پانزده شاخه گل صلوات
حيات برهانى
لحظات اين ماه، همه نورانى است. همه لحظه ها، لحظه قدر است و ارزش آفرينى. حيات بشر، نيز بايد با الهام از خرد و انديشه، در سايه «آيات» و «بيّنات» و با الهام از «براهين ساطعة» و استدلالات روشن و تابنده، نورانى گردد.
زيستن بدون برهان عبث است و حيات غير متّكى به منطق، پوچ است.
جهان، جهان منطق و برهان و نشانه است. عالم، سراسر آيه است، راهنماست. نظم شگفت حاكم بر جـهان، عجايب خلقت الهى، ابعاد پيچيده وجود انسان، اختلاف زبان ها، رنگها، قيافه ها، سرانگشتان، شب و روز و نور و ظلمت، مرگ و مير و پديده حيات و مرگ، دريا و باران و موج و رويش گياه و آمد و شد فصلها، همه نشانه قدرت الهى است.
قرآن همه اين ها را «آيه» مى داند. نشانه و برهان بر وجود خدا و راهنماى ايمان است.
ديده، بايد كور باشد تا نبيند. گوش، بايد كر باشد تا نغمه جانبخش حيات را از ذرّه ذرّه عالم نشنود.
چه مى توان كرد؟ گاهى انسانها، چشم و گوش بسته مى شوند و ديده بصيرت را به روى اين جهان مى بندند، آنگاه، حتى خورشيد را هم ديدن نمى توانند و از ديدن آفتاب، كور مى شوند.
از خدا خواسته ايم تا ما را به سوى اين برهان هاى روشن و تابناك، رهنمون گردد تا راه زندگى را با چراغ روشن برهان طى كنيم و مقصد را گم نكنيم.
منبع : سيناي نياز ؛ جواد محدثي
فرصت ها همچون ابر، گذرانند.
رحمت حق، هميشه به سوى بندگان جارى است. امّا گاهى لحظه هاى نورانى و شفاف و سراسر بركت و رحمت، وجود دارد. فرصت هايى گرانبها پيش مى آيد كه از «لحظات اللّه » است، روزهايى مغتنم، كه از «ايّام اللّه » است. هشيارى و بيدارى لازم است تا از آنها بهره جست.
رمضان، يكى از اين فرصت هاست.
در حديث قدسى است:
«آگاه باشيد كه در ايّام روزگارتان، خدا را نفحه ها و لحظه هايى مبارك است، آگاه باشيد، در كمين و متعرّض آن لحظه ها باشيد…»[1]
مبادا كه رمضان بگذرد و انسان از رحمت گسترده خدايى بهره اى به دست نياورد.
فيض، از مبدأ فيّاض الهى مى جوشد. قابليّت و آمادگى بايد تا در ما هم تجلّى يابد.
بركت ها و رحمت ها، از سوى پروردگار به سوى مردم و به طرف زمين «نازل» مى گردد. اين ماييم كه بايد ظرف وجودى و ظرفيّت معنوى خويش را زير آبشار ريزان فيض قرار دهيم.
[1] ـ اِنّ للّه فى ايّام دَهرِكم نَفحاتٌ، اَلا فترصّدوالها
بحارالانوار، ج 74 ص 166.
منبع : سيناي نياز ؛ جواد محدثي