اختلافات مرزي ايران و عراق
اختلافات مرزي ايران و عراق به دوران حكومت سلسله صفوي در ايران و دولت عثماني كه عراق بخشي از خاك آن بوده است، باز ميگردد. سلطان محمد دوم پادشاه عثماني در سال 1453 ميلادي با فتح قسطنطنيه، به حيات هزار ساله امپراتوري روم شرقي (بيزانس) خاتمه داد و با تأسيس امپراتوري نيرومند عثماني در صدد كشورگشايي برآمد، كه ايران از جمله اهداف آن بوده است.
سلسله صفوي را نيز در سال (1502 ميلادي) شاه اسماعيل صفوي در ايران تأسيس كرد، كه هدف اصلي آن حفظ تماميت ارضي ايران از خطر هجوم تركان عثماني بود.
صفويان براي مقابله با تفوق مذهبي عثمانيها، مذهب شيعه را به عنوان دين رسمي مردم ايران ترويج كردند كه در حل اختلافات داخلي و تحكيم وحدت، نقش بسزايي داشته است تا حدودي كه مانع استيلاي عثمانيها بر ايران شد، امّا مطالعه تاريخ روابط سياسي ايران و عثماني نشان ميدهد كه نبردهاي خونين بين دو كشور طي 400 سال ادامه داشته است، البته نقش كشورهاي اروپايي را كه قصد جهانگشايي داشتهاند، نبايد در تشديد جنگها بين ايران و عثماني ناديده گرفت. كشورهاي اروپايي از زماني كه دولت قدرتمند صفويه در قبال عثماني قد علم كرد، همواره با تحريك و توطئه سعي كردند قدرت عظيم امپراتوري عثماني را متوجه ايران كنند تا مانع توسعه فتوحات آنان در اروپا شوند، جنگهاي طولاني و بعضاً خطرناك بين ايران و عثماني، به اروپاييان فرصتي داد تا نهتنها وضعيت مطلوبي در داخل پيدا كنند، بلكه به فكر جهانگشايي و توسعه تجارت و بازرگاني در ديگر قارهها باشند. هرگاه نيز از ناحيه عثمانيها احساس خطر مي:ردند، با طرح نقشههاي شوم مجدداً آتش جنگ بين ايران و عثماني را روشن ميكردند، بيدليل نيست كه «جرج وسترن» ميگويند:
«امپراتوري صوفي (صفوي) در اين زمان افساري به تركها زده و مانع از آن شده بود كه دنياي مسيحيت بيش از اين متحمل زيان شود.»
سرزمين عراق قبل از تأسيس امپراتوري عثماني، بخشي از خاك ايران بود و خاندان آققويونلو بر آن حكمروايي داشت، كه به وسيله سلطان مراد چهارم در سال 1638 براي هميشه از خاك ايران جدا شد.
از سال 1555 ميلادي كه عهدنامه معروف به «آماسيه» بين ايران و عثماني امضا شد تا عهدنامه مرزي 1375، يعني در طول بيش از 420 سال، حدود 18 عهدنامه بين دو كشور به امضا رسيد كه اين امر نشاندهنده عمق اختلافات و منازعات بين ايران و عثماني است و در هر بار توسعهطلبي عثمانيها، اختلافات ناشي از شيعي بودن ايرانيان و سني بودن عثمانيها موجب نقض عهدنامههاي منعقده ميشد. از قرن 19 به بعد دولتهاي روس و انگليس در انعقاد عهدنامهها بين دو كشور ايران و عثماني نقش مستقيم داشتند و در تهيه و تنظيم عهدنامهها هميشه منافع ملت ايران را ناديده ميگرفتند و با تهديد و جوسازي، مواد عهدنامه را به ايران تحميل ميكردند. چون تعداد عهدنامههاي منعقده بين ايران و عثماني زياد است در اين مقال به مهمترين آنها اشارهاي خواهيم داشت تا ريشه اختلافات، مخصوصاً اختلافات مرزي بين دو كشور ايران و عراق كاملاً روشن شود.
دیده شده توسط سليماني(نويسنده وبلاگ) در كتاب«تاريخ دفاع مقدس»