تندرستى
امام علی علیه السلام :
قِلَّةُ الْغِذاءِ اَكْرَمُ لِلنَّفسِ وَ أدْوَمُ لِلصَحَّةِ؛
كم خورى، كرامت انسان را بيشتر و تندرستى اش را طولانى تر مى سازد.
مستدرك: ج 16، ص 214، ح 19
امام علی علیه السلام :
قِلَّةُ الْغِذاءِ اَكْرَمُ لِلنَّفسِ وَ أدْوَمُ لِلصَحَّةِ؛
كم خورى، كرامت انسان را بيشتر و تندرستى اش را طولانى تر مى سازد.
مستدرك: ج 16، ص 214، ح 19
بسیاری از مفسّران اهل سنّت مانند زمخشری و سیوطی در ذیل آیه شریفه :
«کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقاً قَالَ یَا مَرْیَمُ أَنَّی لَکِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَاب);(1) هر زمان زکریا وارد محراب او میشد غذای مخصوصی در آن جا میدید. از او پرسید: ای مریم! این را از کجا آورده ای؟ گفت: این از سوی خداست، خداوند به هر کس بخواهد بی حساب روزی میدهد».
از جابربن عبدالله نقل کرده اند که : رسول خدا(صلی الله علیه وآله) چند روز بود غذایی نخورده بود، و کار بر او مشکل شد، به منزل همسرانش سر زد هیچ کدام غذایی نداشتند، سرانجام به سراغ دخترش فاطمه(علیها السلام)آمد و فرمود: دخترم! غذایی داری من تناول کنم زیرا گرسنه ام؟
عرض کرد: نه بخدا سوگند!هنگامی که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از نزد او خارج شد، زنی از همسایگان دو قرص نان و مقداری گوشت برای فاطمه(علیها السلام)هدیه آورد، و او آن را گرفت و در ظرفی گذاشت و روی آن را پوشاند و گفت: بخدا سوگند رسول الله(صلی الله علیه وآله) را بر خود و فرزندانم مقدم میدارم!
و این در حالی بود که همه گرسنه بودند.
حسن و حسین را به سراغ پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرستاد و از او دعوت کرد به خانه بیاید.
عرض کرد: فدایت شوم، چیزی خداوند برای ما فرستاده، و من آن را برای شما ذخیره کرده ام.
پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: بیاور. و او ظرف غذا را نزد حضرت آورد. هنگامی که پیغمبر سر ظرف را برداشت مملو از نان و گوشت بود، هنگامی که فاطمه آن را دید در تعجب فرو رفت، و فهمید این نعمت و برکتی است از سوی خدا، شکر آن را بجا آورد و بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) درود فرستاد.
پیغمبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: دخترم! این را از کجا آورده ای؟عرض کرد:
«هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَاب); این از سوی خداست، خداوند به هر کس بخواهد، بی حساب روزی میدهد!».
پیامبر(صلی الله علیه وآله) شکر خدا را بجا آورد و این جمله را فرمود:
«اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذِی جَعَلَکَ شَبِیهَةً بِسَیِّدَةِ نِساءِ بَنِی اِسْرائِیلَ».
شکر میکنم خدایی را که تو را شبیه [مریم] بانوی زنان بنی اسرائیل قرار داد.
او را فاطمه نام نهاده، زیرا خداوند او و دوستانش را از آتش دوزخ باز داشته است.
1.مسند احمد بن حنبل، جلد 6، صفحه 461. این حدیث را ابن اثیر در «اسد الغابة» و جمعی دیگر در کتب خود آورده اند
این جمعه دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس؛ تو کجایی گل نرگس
به خدا آه نفسهای غریب تو که آغشته به حزنی است ز جنس غم و ماتم
زده آتش به دل عالم و آدم
سوره ماعون
وَ يَمْنَعُونَ الْماعُونَ
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: ماعون، شامل قرض الحسنه و هر کار نیک درباره دیگران و در اختیار قراردادن وسائل خانه و از جمله زکات است.
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 603
هرساله ایاما… دهه مبارک فجر، یادآور روزهای بزرگی در تاریخ پر فراز و نشیب کشورمان است که با رهبری معمار کبیر انقلاب اسلامی و خروش استکبار ستیزی و استقلال خواهی ملت حماسه ساز ایران ، منجر به برچیده شدن قرن ها سلطنت و استبداد در این سرزمین شد و ۲۲ بهمن را به روز بزرگ جشن حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش تبدیل کرد.
بی تردید عزت و سربلندی که امام خمینی (ره) به این کشور هدیه کردند با رهبری خلف صالح ایشان و صبر و استقامت و هوشیاری ملت ایران روز به روز تبلور بیشتری در جهان یافته است که گواه صادق آن ، تقارن دهه فجر امسال با پیروزی کشورمان در برابر قدرتهای بزرگ و پایان یافتن تحریمهای ظالمانه مرتبط با موضوع هسته ای بود .
امام علی علیه السلام :
التَّوكُّلُ مِن قُوَّةِ اليَقينِ؛
توكّل، ناشى از نيرومندى يقين است.
غرر الحكم، ح699
اخوت اسلامی از اصول اجتماعی آیین اسلام است. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به صورتهای مختلف در جهت استوار ساختن این پیوند کوشیده است.
پس از ورود مهاجران به مدینه، برای نخستین بار، پیوند برادری میان دو تیره از انصار، یعنی اوس وخزرج، به دست پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گره خورد. این دو قبیله، که بومیان مدینه بودند وسالیان درازی با یکدیگر نبرد داشتند، در پرتو کوششهای رسول اکرم با یکدیگر برادر شدند وتصمیم گرفتند که گذشته ها را فراموش کنند. هدف از عقد این پیوند آن بود که اوس وخزرج، که دو ستون عمده ارتش اسلام را در برابر مشرکان تشکیل می دادند، کشت وکشتار وظلم وتعدی به یکدیگر را به فراموشی بسپارند وصلح وصفا را جایگزین عداوتهای دیرینه کنند.
برای بار دوم، پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم دستور داد که یاران او، اعم از مهاجر وانصار، با یکدیگر برادر شوند وهر کدام برای خود برادری بگیرد. چه بسا دو مهاجر با یکدیگر ویا یکی از مهاجران با یکی از انصار عقد اخوت بستند ودست یکدیگر را به عنوان برادری فشردند واز این طریق یک نوع قدرت سیاسی معنوی بر سرآنان سایه افکند.
مورخان ومحدثان اسلامی می نویسند:
روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برخاست وخطاب به یاران خود فرمود:
«آخوا فی الله اخوین اخوین ».
یعنی در راه خدا دو تا دو تا با هم برادر شوید.
تاریخ در این مورد از افرادی نام می برد که به فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در آن روز با یکدیگر پیوند اخوت برقرار کردند. مثلا ابوبکر باعمر، عثمان با عبد الرحمان بن عوف، طلحه با زبیر، ابی بن کعب با ابن مسعود، عمار با ابو حذیفه، سلمان با ابو الدرداء و. . . پیوند برادری بستند واخوت این افراد به تصویب پیامبر رسید.
این پیوند برادری که در میان افراد معدودی صورت گرفت، غیر آن اخوت همگانی وبرادری اسلامی است که قرآن مجید آن را در مقیاس جهان اسلام اعلام کرده است وهمه مؤمنان را برادر یکدیگر خوانده است.
حضرت علی (ع) برادر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برای هر یک از افرادی که در مسجد النبی حاضر بودند برادری معین کرد. علی - علیه السلام در آن میان تنها ماند وبرای او برادری تعیین نشد. در این هنگام علی - علیه السلام با دیدگان اشک آلود به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید وگفت:
برای هر یک از یاران خویش برادری تعیین کردی ولی میان من وکسی پیوند اخوت برقرار نفرمودی!
در این لحظه پیامبر اکرم کلام تاریخی خود که را که مبین مقام وموقعیت علی - علیه السلام از حیث قرب ومنزلت او نسبت به پیامبر است خطاب به او فرمود:
«انت اخی فی الدنیا والآخرة و الذی بعثنی بالحق ما اخرتک الا لنفسی. انت اخی فی الدنیا و الآخرة ». (1)
تو برادر من در این جهان وسرای دیگر هستی. به خدایی که مرا به حق برانگیخته است من کار برادری تو را به عقب انداختم که تو را برادر خود انتخاب کنم، اخوتی که دامنه آن هر دو جهان را فرا گیرد.
این کلام موقعیت حضرت علی - علیه السلام را نسبت به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، از نظر معنویت وپاکی واز نظر اخلاص در اهداف دینی، به خوبی روشن می سازد واز میان دانشمندان اهل تسنن مؤلف «الریاض النضرة » به این حقیقت اعتراف کرده است. (2)
از اینجا مبنای تفسیر آیه مباهله (3) به دست می آید. علمای تفسیر به اتفاق کلمه می گویند مقصود از عبارت وانفسنا و انفسکم علی بن ابی طالب - علیه السلام است که قرآن مجید او را «نفس پیامبر» وخود او شمرده است. زیرا تجاذب فکری وروحی نه تنها دو همفکر را به سوی هم می کشد بلکه گاهی دو فرد را شخص واحد نشان می دهد.
اینکه هر موجودی همجنس خود را جذب ومخالف خود را دفع می کند اختصاص به عالم اجسام واجرام زمین وآسمان ندارد بلکه شخصیتهای بزرگ جهان مظاهر جذب ودفعند; گروهی را جذب وگروه دیگری را دفع می کنند. این نوع کشش وگریز بر اساس سنخیت یا تضاد روحی پی ریزی شده است وسنخیت وتضاد است که گروهی را دور هم گرد می آورد وگروه دیگری را عقب می راند.
از این مسئله در فلسفه اسلامی چنین تعبیر شده است: «السنخیة علة الانضمام » یعنی سنخیت ومشابهت، مایه اجتماع وانضمام اشیاء است.
1 - مستدرک حاکم، ج 3، ص 14; استیعاب، ج 3، ص 35.
2 - ج 2، ص 16، نگارش محب الدین طبری.
3 - سوره آل عمران، آیه 61.