وقف عين حبس است بر ملك خداي تعالي
بنابراين ملكيت مالك آن به خداوند منتقل ميشود.
مسلمانان با آگاهي از ثمرات ماندگار وقف و بر اساس انگيزه هاي خير خواهانه ، آثار ماندگار و صالحات و باقياتي از خود به يادگار گذاردند که نتايج آن امروزه بر هيچ کس پوشيده نيست ، زيرا وجود هزاران مرکز علمي ، آموزشي ، معنوي شاهد و گواه آشکاري براين مدعاست.
ممکن است اين سوال پيش آيد که چرا بايد آدمي با تمام رنج و زحمتي که براي بدست آوردن مال واموال مستقبل مي گردد، پس از سالها تلاش خود را از نگهداري آن محروم کرده و آن را وقف کند؟
پاسخ اين سوال در فطرت و سرشت انسان نهفته است ، زيرا آدمي ميل به ماندن و بقا دارد ، انسان دوست دارد هميشه زنده باشد، از نيستي و نبودن گريزان است؛تا رنج و درد کوچکي قسمتي از وجودش را مي گيرد سراسيمه به پزشک مراجعه مي کند تا عارضه اي متوجه او نشود ، ميل به خلود و جاودانگي ريشه در روح و روان آدمي دارد.
انسان مي خواهد حتي پس از مرگ و اجابت دعوت حق زنده باشد ونام او ماندگار باشد . به همين منظور چون هستي را نمي بيند بنابراين پادر ورطه ايثار و انفاق و از خود گذشتگي مي نهد .
آدمي با وقف بخشي از اموال خود ضمن کسب رضاي الهي و پيروي از سنت و سيره پيامبر گرامي اسلام (ص) و اهل بيت معصومين (ع) نام نيکوي خود را جاودانه مي سازد و امروز شاهديم کساني که صدها سال است در خاک آرميده اند ، از ثمرات وجود موقوفات آنها ، بخش عظيمي از جامعه بهره مند هستند، توگويي هنوز زنده اند وخوان انفاق آنان تا ابد گسترده است ، امروزه نام واقفين بر تارک موقوفات کشور مي درخشد واين درحالي است که حتي نامي از فرزندان ، نوه و نتيجه هايشان وجود ندارد.
پس وقف مي کنيم تا رضايت الهي را نصيب شويم .
وقف مي کنيم تا پاي خود را جاي پاي اوليا ء الهي بگذاريم .
وقف مي کنيم که تازماني که ثمرات و اثرات وقفمان آشکار است زنده باشيم و زنده بمانيم .
سنت وقف از مصاديق بارز احسان و خيرخواهي است که انسان در نتيجه تعاليم انبياي الهي آن را از گذشته هاي بسيار دور تاريخ به وجود آورده و در صحنه حيات انساني به صورت پديده اي اجتماعي براي همه نسل ها به وديعت نهاده است .
وقف از حسنات موکد ديني و در زمره اعمال صالح باقيه است و از نظر اخلاقي ، بارزترين تجلي روحيه تعاون اجتماعي است .
وقف عملي است باقي و صالح ، و انفاقي است عاري از منت ، و احساني است خالي از اذيت و به دور از تحقير ديگران ، و صدقه اي است دائمي ، مستمر بدون ريا و وامي است بدون اضطراب از بازپرداخت آن و تعديل ثروتي است با رضا و رغبت ، بدون اکراه و اجبار و در طلب رضايت خداوند متعال .
وقف از کنز اموال و تکاثر و بروز اختلاف فاحش طبقاتي به نحو موثر جلوگيري مي کند .
خدمات وقف در جهان اسلام به ويژه در توسعه علم و دانش و ايجاد و احياي مراکز علمي و آموزشي به قدري واضح و روشن است که بسياري از مورخان و محققان به نقش موقوفات در توسعه علم و دانش اشاره نموده اند به عنوان نمونه ، نظر دانشمند و مورخ معروف ابن خلدون ذکر مي شود : « نمي دانم خداوند چه عنايتي به شرق داشته ، ولي گمان مي کنم رواج بازار دانش و پيوستگي رشد تعليم در تمام زمينه هاي دانش و ديگر صنايع ضروري در سرزمين شرق ، به سبب فراواني عمران و آباداني و ترقي حضارت ( تمدن و شهرنشيني ) و کمک کردن به طالبان دانش از راه وظايف و مقرري هايي است که از اوقاف براي آنان معين مي شود و در نتيجه با توسعه يافتن اوقاف ، موجبات رفاه طالبان علم فراهم مي آيد . »
وقف به عنوان يک منبع مستمر مالي مراکز علمي بوده است و همواره پشتيباني ، مردمي داشته و اوامر و حکام زمان نقش زيادي در ايجاد آنها نداشته اند و اگر تاريخ موقوفات و صدقات جاريه تا کنون به صورت دقيق بررسي گردد ، معلوم خواهد شد که وقف چه تأثيرات فرهنگي و بهداشتي و تأميني در جامعه اسلامي داشته است و چه عالمان و دانشمندان بزرگي از رهگذر استفاده از منابع موقوفه به مقام هاي بلند علمي نايل آمده اند و همين دانشمندان چه خدماتي در پيشرفت فرهنگ و تمدن بشري انجام داده اند .
« نقل مي کنند روزي که سپاه اسلام به دروازه هاي مکه نزديک شد ، عده اي نزد ابوسفيان آمدند و گزارش دادند : تمام درب ها و دروازه ها را به روي محمد (ص) و سپاهش بسته ايم . ابوسفيان پاسخ داد : محمد (ص) از درها وارد نمي شود ، بلکه از دل ها وارد مي شود . »
جامعه بايد بداند وقف اهرم هاي متعددي دارد که مي تواند موجبات رفاه و آسايش و اعتلاي آن را به ارمغان آورد ؛ زيرا وقف مشارکت آور است و مشارکت در امور اجتماعي به معني قبول تعهد و مسئوليت است ؛ لذا مردم هر جامعه ناگزير از پذيرش آن هستند ؛ اين تعهد و مسئوليت مي تواند در شکل کار و فعاليت معين و نامحدودي ظهور نمايد که يا جنبه اخلاقي و اجتماعي دارد و يا فرم اقتصادي و حقوقي به خود گرفته باشد .
وقف عقدي است كه به موجب آن مالك قسمتي از اموال خود را در حبس قرار ميدهد و به اين شكل از نقل و انتقال مصون خواهد بود و منافع آن نيز در مسير مشخصي مصرف ميشود. مواردي كه براي مصلحت عمومي مانند مسجد، مدارس، تعزيه، اطعام، دارو و درمان وقف ميشود را وقف عام و مواردي كه براي شخص يا اشخاص معين و محصور وقف ميشود همچون وقف بر اولاد و خويشان را وقف خاص گويند.. وقفنامه، سند يا قباله وقف است كه در آن نام ملك يا املاك و اسم موقوفه و محل و ويژگي رقبات و چگونگي مصارف آن و نام متولي و تعيين ترتيب متوليان بعد از متولي اول بيان شده باشد.
ستايش خداوند رحيمي را سزاست که
نعم بي منتهي و انعام عامش وقف است بر کافه موجودات
منبع: پایگاه تخصصی وقف