گناه و معصیت از ازموانع سعادت
اساساً فکر گناه دل را تیره کرده، پاکی و صفای آن را از بین می برد. اسلام نیز در صدد آن است که سرچشمه ی گناه را خشک کند و آلودگی را از نطفه خفه سازد. اسلام و رهبران بزرگوار آن پایه ی اعمال را از نظر کیفر و پاداش براندیشه افراد بنا نهاده اند. چه بسا فکر و اندیشه ی گناه انسان را از مسیر سعادت و کمال منحرف می سازد. خودگناه عواقبی به دنبال دارد که انسانها از آن غافلند، تخلف از قوانین الهی و ارتکاب گناه هم موجب بدبختی و سیه روزی در دنیا می شود و هم اینکه عذاب و شکنجه آخرت را به همراه دارد اسلام برای جلوگیری افراد از ابتلا به گناه برنامه ای را تنظیم می کند که از یک سو پیروان خود را به تقوا و پرهیزگاری دستور می دهد و از سوی دیگر از عواملی که موجب آلوده شدن انسانها به گناه شده، جلوگیری می کند.[1]
بنابراین اگر کسی در دنیا و آخرت سعادت و آسایش می خواهد باید با شیطان و نفس اماره به مبارزه برخاسته و شهوت وغضب را مهار کرده و هوا و هوس ها را لجام زده و با انتخاب راه صواب به تقویت روح بپردازد تا لیاقت درک الهامات و فیوضات الهی را پیدا کرده و به سعادت برسد.[2]
[1] محدثه عجم اکرامی، مهمترین ریشه های سعادت از دیدگاه اسلام، www.tebyan.sm.ir تاریخ انتشار 26/5/1394
[2] همان
قسمتی از پایان نامه سرکار خانم سميه قهرودي(طلبه مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها) با عنوان نقش مادر در سعادت جامـعه