اصل بر رضايی بودن عقود در فقه
عقد فعلی ( عقد رضايی )
اصل بر رضايی بودن عقود در فقه
از میان مذاهب مختلف فقهی ، فقه امامیه تاکید زیادی بر لزوم اعلام اراده از طریق الفاظ ، جهت انعقاد عقود و ایقاعات دارد. در این مساله ادّعای اجماع و شهرت نیز شده است و در نظر بدوی این مطلب به معنای اعتقاد به نوعی شکلیّت در فقه امامیه است.
این در حالی است که برخی از فقیهان امامیه نه تنها لفظ را برای انعقاد عقود لازم می دانند،بلکه الفاظ مخصوصی را نیز ضروری دانسته اند.برخی دیگر معتقد بوده اند که ایجاب و قبول در عقود باید به زبان عربی باشد.این امرسبب شد که برخی از دانشمندان حقوق اسلامی دلیل این امر را تعصّب خاص ( تعصّب نژادی و قومی ) بدانند. مستفاد از این مطلب آن است که فقیهان امامیه بیش از سایر مذاهب فقهی بر لزوم به کارگیری الفاظ اصرار داشته اند و این خود مبیّن اعتقاد به نوعی شکلیّت و لفظ گرایی در اقوال فقهای شیعه است ؛ بنابراین فقه امامیه از یک طرف متّهم به تقدیس الفاظ و از طرف دیگر متهم به نوعی تعصّب گرایی عربی می شود.
در نظر منتقدان دینی که برای هدایت و سعادت تمام انسانها پا به عرصه وجود گذاشته و داعیّه قدرت اداره تمام جوامع بشری را در تمام زمانها و مکانها دارد و ادّعای جامعیّت و خاتمیّت می کند،به چه دلیل باید این چنین محصور در الفاظ،آن هم الفاظ عربی باشد.
قسمتی از پایان نامه خانم باقری(طلبه ی مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها)