مقایسه طلاق در قرآن و اوستا
مقایسه ی حقوق خانواده درقرآن واوستا
طلاق:
همچنانکه در بخش دوم بیان شد ،موضوع طلاق از موضوعاتی است که به امضاء اسلام رسیده وحق طلاق در درجه ی اول از آن مردان است.ولیکن در آیین زردشت درابتداتحریم ودر موارد محدودی مورد تأیید قرار گرفته بود والبته این حق در این موارد محدود تنها برای مردان جعل شده بود .
ازجمله انتقاداتی که می توان به طلاق زردشتی داشت آنکه تحریم طلاق نقطه ی بن بستی را در دین ایجاد می کندکه قطعاً پیروان این آیین را دچار مشکلات زیادی می کند وانگهی مواردی هم که طلاق توسط جامعه ی مغان امضاءشد ،جای تأمل دارد به عنوان مثال آیا طلاق زن نازا ،آن هم بدون دریافت هیچ حق و حقوقی ،منصفانه است.یا آنکه با وجود سخت گیری های شدیدی که در آیین زردشت در رابطه با زن حائض اعمال می شده ، پنهان کردن ایام حیض از شوهر برای زنی که باید شرایط بسیار سخت این دوره را تحمل می کرده، آیا مطلبی غیر طبیعی است که در صورت پنهان کردن ایام حیض توسط زنان ، مجوز طلاق زن صادر می شده.
از طرفی ،هر چند این نکته در این آیین ذکر شده که زن اگر روسپی گری کند مستحق طلاق است ولی معلوم نیست که روسپی گری زنان چگونه قابل اثبات است،در صورت بی گناه بودن زن ،زنان چگونه می توانند از حق خود دفاع کنند ،آیا در صورتی که زنی به اجبار مورد تجاوز جنسی قرار گرفته با مواردی که زن با میل خود این عمل شنیع را انجام داده تفاوتی نیست،اگر زنی خطا کار بودن خویش را نپذیرفت آیین زردشت برای احقاق حقوق او چه تدارک دیده است .
علاوه بر این ، یکی از امتیازات قران نسبت به اوستا ،این است که قران از ابتدا نقشه ی راهی را برای مسلمانان ترسیم می کند که طلاق نقطه ی پایان زندگی خانوادگی و فرجام زندگی زناشویی خانواده ی مسلمان نباشد. لذا ،خداوند ،در قران کریم ،قبل از تشکیل خانواده ،معیارهایی را در رابطه با انتخاب همسر بیان می فرماید ،همچنین بعد از تشکیل خانواده اصولی را جهت تحکیم بنیان خانواده ،تبیین می نماید.
قستی از پایان نامه خانم رضوان اكبري(طلبه مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها)