حجاب در کلام امام خمینی رحمه الله
امام خمینی:
خدا می داند که در کشف حجاب، چه جنایت هایی اینها کردند، حتی به علمای بزرگ هم پیشنهاد می کردند که شما مجلس بگیرید با خانم هایتان، باز زن هایتان بیایید در مجلس… خدا می داند که به این ملت ایران چه گذشت. در این کشف حجاب انسانیت را پاره کردند. آزادی زن در منطق شاد؛ یعنی به انحطاط کشیدن زن از مقام انسانی او؛ و در حد یک وسیله با او رفتار کردن… یعنی پر کردن زندان ها از زنان ایرانی که حاضر نیستند به پستی های شاهانه تن بدهند.1
آنهایی که این قدر قوه تمیز ندارند که کلاه گلنی را که پس مانده درندگان اروپاست، ترقی کشور می دانند، با آنها حرفی نداریم، و توقع آن را هم نداریم که آنها بپذیرند، عقل و هوش و حس آنها را اجانب دزدیده اند. آن روز که کلاه پهلوی سر آنها گذاشتند همه می گفتند مملکت باید شعار ملی داشته باشد؛ استقلال در پوششع دلیل استقلال مملکت و حافظ آن است. چند روز بعد کلاه گلنی گذاشتند سر آنها، یک دفعه حرف ها عوض شد، گفتند ما با اجانب مراورده داریم، باید همه هم شکل باشیم تا در جهان با عظمت باشیم. مملکتی که با کلاه، عظمت برای خود درست می کند یا برایش درست می کنند، هر روزی کلاهش را ربودند، عظمتش را هم می برند. در همه این مراحل، اجانب که نقشه های خود را می خواستند عملی کنند و با کلاه گذاشتن سر شما می خوساند کلاه را از سر شما بردارند، از دور با چشم استهزا به شماها نگاه می کردند و به کارهای کودکانه شما می خندیدند. شما با یک کلاه گلنی دور خیابان ها قدم می زدید و با دخترهای برهنه سرگرم بودید و به این وضع افتخار می کردید، غافل از آنکه در سرتاسر کشور، افتخارات تاریخی شما را بردند و در سرتاسر کشور نافع ثروت شما رفت و از دریا تا دریای شمال را زیر پا در آوردند.2
1. حکایت کشف حجاب، ج 1، صص 12، 13، 122، 123 و 138.
2. روح الله موسوی خمینی، کشف الاسرار، صص 223 و 224.