از یا علی، خسته، کِی شود!
از یا علی، (زبان و دهان) خسته، کِی شود!
شیخ مفید روایت کرده است که زیاد حارثی گفت: روزی من نزد ابن زیاد بودم که رشید هجری را به نزد او آوردند، ابن زیاد از او سوال کرد علی بن ابیطالب چگونه تو را خبر داده است که من تو را خواهم کشت؟ رشید گفت خبر داده است که دستها و پاهای مرا خواهی برید و بر دار خواهی کشید، ابن زیاد گفت به خدا قسم که سخن او را دروغ میگردانم و تو را رها میکنم. چون خواست که از مجلسِ ابن زیاد بیرون رود، حرامزاده پشیمان شد و گفت هیچ سیاستی بدتر نیست از آنچه مولای او خبر داده است، دستها و پاهای او را بریدند و او را بر دار کشید، رشید گفت: هیهات، غیر از این، خبر دیگر مانده است که مولای من خبر داده است که با من خواهی کرد، ابن زیاد گفت: زبانش را ببُرید، رشید گفت: الحال تمام شد آنچه مولای من خبر داده بود.
ارشاد شیخ مفید 1/325