افتتاحیه مراکز تخصصی
افتتاحیه طلاب جدید الورود سطح سه سال تحصیلی 97-1396 مراکز تخصصی حوزه علمیه خواهران استان اصفهان برگزار گردید.
حجه الاسلام محمد قطبی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی استان اصفهان به ایراد سخن پرداخت و در آغاز سخنان خود ماه محرم را زمینه و فرصتی برای رشد و بالندگی و کسب معرفت بیشتر در جهت خودسازی و فعالیتهای فرهنگی لازم برای جامعه عنوان کرد.
وی افزود : وظایف طلاب در عرصه تبلیغی_ترویجی و عرصههای فرهنگی و دینی به تحلیل آینده فرهنگی پیش روی ما بستگی دارد. آنچه که در جامعه موجود است یا خوب است و یا بد ، ما در این مورد داوری نمی کنیم اما در تلاشیم تا خوبی ها را تقویت کنیم و بدیها را از بین ببریم.
ایشان به روشهای تحلیل آینده اشاره کرد و گفت : حدود ده الی دوازده روش تحلیل آینده در دنیا رایج است که یکی از مهمترین آنها روندْ پژوهی است که در روند پژوهی ادامه وضع موجود را متناسب با وضع گذشته به آینده تعمیم میدهند. در این روش ما یک برداشت از آینده داریم که مثلا اگر به همین روش پیش برویم در آینده دچار بحران میشویم. یک مبلغ و مدرس و کارشناس مذهبی خوب، توانمند و حاذق کسی است که بتواند آینده را پیش بینی کند و با این پیش بینی بتواند آینده را مدیریت کند تا قدرت استخراج و تحلیل نباشد نمی توان آینده را مدیریت کرد. بنابراین بحث ما برداشتی از آینده است که برخی از آنها ممکن است در پنج سال آینده محقق شود. این شناخت به ما کمک میکند که مدار وظیفه و مسئولیت خود را متناسب با آن تنظیم کنیم.
ایشان در ادامه در چهار عرصه ارتباطات و تعاملات، علم و فن آوری، آسیبهای نو پدید و فرهنگ و هنر برداشتهایی را از آینده ارائه کرد و در ادامه سخنان خود به حوزه ارتباطات و تعاملات پرداخت و گفت: با نوآوریها و تحولات امروز در این عرصه از حدود یک سال قبل وارد فضای جدیدی شدیم به نام «فیجیتال» که یک قدم از «دیجیتال» فراتر است؛ ترکیبی است از فیزیک و دیجیتال.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی استان اصفهان افزود : قبلا عالمی داشتیم به نام عالم حسی که عالم جدیدی به آن اضافه شده است و آن فضای مجازی است. (البته حضرت آقای جوادی آملی فرمودند که فضای مجازی نگویید بلکه فضای حقیقی است که پیرامون ما را گرفته است) ترکیب فضای حسی و فضای مجازی یک عرصه جدیدی را شکل داده است که «فیجیتال» نام دارد. حدود هزاران ابزار فیزیکی در دنیا به اینترنت متصل است که در آینده بسیار بیشتر از این هم (حدودا 220 میلیارد شیء متصل به اینترنت) خواهد شد که دادههایی را به صورت هوشمند تولید کرده، تحلیل میکند، ارتباط میگیرد و به جای انسان تصمیم گرفته و نقش آفرینی می کند. یعنی تمام وسایلی که در اختیار داریم از قبیل یخچال و تلویزیون و ماشین و … به صورت هوشمند عمل میکند و در زندگی انسان حضور جدی دارد. این خود یک تحول بزرگی است که بخشها مختلف زندگی ما را دگرگون خواهد کرد. نه فقط زندگی شخصی بلکه علاوه بر این زندگی اجتماعی را نیز تغییر خواهد داد که باید نگاه ما به این سمت برود که در این شرایط یک مبلغ چه نقشی را میتواند ایفا نماید. آیا این پیشرفت، نقش آفرینی مبلغ را کاهش میدهد یا افزایش خواهد داد؟ آیا آسبها را کاهش میدهد یا افزایش خواهد داد؟ ما فعلا میگوییم این اتفاق خواهد افتاد و کاری به خوب یا بد آن نداریم چرا که این کار نیازمند یک تحلیل ثانویه است.برخی از اینها یک فرصت بسیار ارزشمند است و برخی دیگر چالشهای کاملا جدی است. که ما بایثد برای مدیریت آمادگی داشته باشیم.
حجه الاسلام قطبی گفت: در این حوزه علاوه بر فیجیتال که دنیای جدید است اتفاق دیگری در حال وقوع است که پیشینه تاریخی وسیعی دارد ولی امروزه بیشتر خود را نشان میدهد و آن این که مرزهای گفتمانی بر مرزهای جغرافیایی حاکم می شود. امروز مرز دومی دارد در دنیا حاکم میشود و آن تسلط مرزهای گفتمانی است. در مرزهای جغرافیای و سیاسی خط مرزی وجود دارد که در مرزهای گفتمانی این خط وجود ندارد. اگر کسی بخواهد یک گفتمان علمی یا معنوی را تشکیل دهد میتواند بدون توجه به مرز جغرافیایی سایر کشورها در دنیا مرز دومی را رقم بزند. در مرزهای خاکی و برای جابجایی بین کشورها باید ویزا تهیه کرد ولی در مرزهای علمی و گفتمانی نیازی به تهیه ویزا نیست مطالب علمی در فیسبوک و …. قرار میگیرد و در کل دنیا مخاطبینی پیدا میکند. برخی شبکههای بزرگ اجتماعی به سازمان ملل پیشنهاد میدهند که ما را به عنوان کشور بشناسید به این صورت که در سازمان ملل نماینده داشته باشند، رئیس جمهور داشته باشند و …. در این مرزها نمیتوان سرباز مستقر کرد و ورود و خروج را کنترل کرد و … مرزهای گفتمانی بر مرزهای جغرافیایی تسلط پیدا کرده است. البته پیش از این هم مرزهای گفتمانی بود و نظریههای نظریه پردازی مثل فروید در تمام دنیا تدریس میشد ولی به نسبت امروز خیلی محدود بود. همه این موارد در حوزههای مختلف دینی، علمی، فرقه سازی و … تحلیل مخصوص خود را دارد. قبلا اگر شخصی اقدام به فرقه سازی میکرد محدوده جغرافیای خود را فرا میگرفت و اگر کسی می خواست آنها را ببیند باید با امکانات آن روز مسافرت میکرد در صورتی که امروزه اینگونه نیست. در گذشته اگر مرجع تقلیدی از کشورهای دیگر مقلد داشت به سختی با هم تعامل داشتند ولی امرزه با کمترین سواد میتوان به فرقهسازی و قبیله سازی اقدام کرد و در همه جای دنیا طرفدارانی را دست و پا کرد. اگر مبلغ در چنین فضایی قرار گرفت باید نقش و جایگاه خود را پیدا کند تا بتواند نقش آفرینی کند. جایگاه مقولههای مذهبی در این فضا چیست؟
ایشان در ادامه سخنان خود به حوزه علم و فنآوری پرداخت و تصریح کرد : در این حوزه دو اتفاق میافتد، یکی ابزار که محصول و رسانه جانشین انسان می شود. مثلا امروزه بین 20 الی 25 درصد ماموریتهای انسان را ابزار انجام میدهد. قبلا پلیس بر سر چهارراه میایستاد و تخلفات را ثبت میکرد در صورتی که اکنون دوربین این کار را به عهده گرفته است. در آینده آن گونه که پیش بینی میشود بالغ بر هفتاد درصد از کارهای انسان را ابزار انجام خواهد داد. جای ارتباطات انسانی را ابزار و رسانه میگیرد. در زمینه پزشکی در آینده ملاقات با پزشک به کمترین حد خود خواهد رسید و ابزار جای آن را میگیرد. سوال ما این است که اگر قرار باشد جای طلبه و مبلغ را ابزار بگیرد ایا خوب است یا بد؟ اگر خوب است به سمت آن برویم و اگر بد است باید آمادگی داشته باشیم که بتوانیم آن را مدیریت کنیم. ما در مقابل این ها ضعیف هستیم و نتوانستیم آن گونه که شایسته است ابزار و رسانه را مدیریت کنیم.
وی افزود : دیگری که در حوزه فناوری اتفاق میافتد این است که خلاقیت سرمایه اصلی جوامع است. در صورتی که قبلا پول و امکانات سرمایه اصلی جوامع بود. بدون تردید هر کسی که خلاقیت دارد حاکم بر دنیا است و کسی که خلاقیت ندارد مرده است حتی اگر بیشترین امکانات را داشته باشد. ایشان از دیجی کالا به عنوان یک نمونه موفق در زمینه خلاقیت اشاره کردند که در بازار و اقتصاد موفق است و موفقیت خود را مرهون خلاقیت است در صورتی که در کنار این نمونه افرادی با عنوان حاجی بازاری که از هفت نسل پیش نبض بازار را در اختیارداشتند به دلیل نداشتن خلاقیت در حجره خویش ساکت و بدون مشتری نشستهاند. در عرصههای فرهنگی هم همینطور است. میدان در دست افرادی است که خلاقیت دارند ایشان از حجه الاسلام قرائتی به عنوان یک فرد خلاق در عرصه فرهنگی یاد کردند.
ایشان گفت : اگر کم کاری کنیم افرادی پیدا می شوند که با طراحی یک اپیلیشن ساده افراد زیادی را جذب میکند و بر آنها تاثیر میگذارند. اگر خلاقیت و نوآوری نداشته باشیم و فکر و اندیشه را به کار نگیریم بدون شک در شرایط کنونی از صحنه به در خواهیم شد. ایشان به این تعبیر مقام معظم رهبری اشاره کردند که در زمینه خلاقیت نیاز به کسب اجازه از کسی نیست.
رییس دفتر تبلیغات در زمینه آسیبهای نوپدید اظهار داشت : وقتی میخواهیم آسیبها را بررسی کنیم فهرست میکنیم : اعتیاد ، الکل، فرار ، طلاق وخشونت و … آسیبهای جدی هستند که کشور را تهدید میکنند. اما آسیب نوپدید چیز دیگری است که اعتیاد در کنار آن خطری نیست. در این رابطه آسیبهایی که پیش روی بشریت است و ما بیشترین رسالت را در قبال آن داریم که متاسفانه بیشترین غفلت را هم در این رابطه داریم. اتفاقی که در حال افتادن است این که در آینده چیزی به نام حریم خصوص نخواهیم داشت. این یکی از پیامدهای رسانه مدرن است. رسانههای نوین امتداد حواس هستند. یک روز دیوارها مانع بودند ولی امروز چشم به صورت آنلاین و زنده تا دورترین نقطههای دنیا امتدا پیدا میکند. حواس انسان دیگر محدودیت ندارد آن چیزی را حس می کند که نباید حس کند؟ سیستمهای فیجیتال کاملا برملا میکند و این بدترین مصیبتی است که بر سر بشر میآید و باید این فضا را در جهت استفاده درست مدیریت کنیم. به جای این که دیگران را در استفاده از تکنولوژی منع کنیم باید فکر خود را به کار اندازیم و راه حل مناسب پیدا کنیم و برای آسیبهای نو پدید چارهای بیندیشیم.
وی افزود : دومین شاخه آسیبهای نوپدید این است که مفهوم سبک زندگی دچار یک سیالیت شده است. زمانی رسم این بود که سفره عقد چه سبکی باشد عزاداری چگونه باشد و … این رسمها میماند و سبک و فرهنگ و تمدن میساخت. امروز یک چیزی به عنوان مد باب میشود و ما تا آن را بشناسیم از بین رفته و مد دیگری جای آن نشسته است. بیشترین دوره ماندگاری یک سبک در زندگی امروزه یک سال است. در بسیاری از موارد حتی کمتر از سال است. استثنائا در شهر سازیها هر پنج سال یک بار سبک شهرسازیها تغییر میکند در صورتی که در قدیم هر هزار سال یک بار سبک شهر سازی عوض میشد. هر چه کار حجمی تر باشد طول دوره آن بیشتر است .اگر ما به هوش نباشیم هیچ ارزش و تاثیری در جامعه نخواهیم داشت.
حجه السلام قطبی به سه شاخه فرهنگ و هنر اشاره کرد و گفت : یکی اسطوره سازی است که در قدیم بوده این بود که یک مقوله گاهی شیء، گاهی انسان، گاهی شهر و … وقتی در اذهان مردم ابهت پیدا میکرد اسطوره میشد مثل شخصیتهای بزرگ تاریخی از قبیل پیامبران و انسان های بزرگ ( افراد تاثیرگذار) در ادبیات، شاهنامه و در حوزه های تجسمی مثلا اسلیم، هشت پر و شمسه در تمدن اسلامی اسطوره شد. ولی اسطورههای مدرن بر اساس تخیل و ارمان آینده است مثلا در یک شرکت مطالعه و بررسی میکنند، وقت میگذارند و الگوهای جهانی را به دست میآورند و از فرهنگهای مختلف استخراج میکنند وتصمیم میگیرند که آینده را به سمت مورد نظر خود هدایت کنند و روی کودکان کار کرده و با اسطورههای مدرن از قبیل بن تن و باب اسفنجی و … کودکان را به سمت اینده مورد نظر خود میبرند. امروزه اسطوره به شدت تاثیر تربیتی دارد که باید در جای خود بررسی شود. تاثر این اسطورهها تا حدی است که گویا بچهها با این اسطوره بزرگ شده و زندگی کردهاند. ولی با شخصیت های تاریخی آشنایی ندارند چون برای آنها نهادینه نشده است. تاریخ انسانهای بزرگ و تاثیر گذار را اسطوره میکند ولی جریان اسطوره سازی در دنیای امروز که یک جریان پر درآمد و تاثیر گذار وراهبردی است شخصیتهای خیالی مورد نظر خود را اسطوره میکند و ما هر چه از اسطورههای تاریخی حرف بزنیم در او تاثیری ندارد.
2- فرهنگ و هنر
وی با توجه به این که دوره تاثیرگذاری سینما به پایان رسیده است افزود : موسیقی که یک مقوله هنری دیگر است بر سینما حاکم است. موسیقی به شدت بر فرهنگ و مقولههاای فرنگی حاکم است و اگر موسیقی را از سینما و انیمیشن و … بگیریم روح آن را گرفتهایم اکنون عرصههای فرهنگی و بهداشتی و … با موسیقی مدیریت میشود. که متاسفانه مبلغین از موسیقی اطلاعی ندارند. موسیقی به شدت بر فرهنگ حاکم است و هر چه پیش میرود تاثیر آن بیشتر هم میشود.
ایشان تصریح داشت : آنچه جریان ساز است موسیقی است امروز امکان ندارد یک فرقه جدیدی شکل بگیرد و تم موسیقی تعریف شده ای نداشته باشد. اگر از پلنگ صورتی و موش و گربه که بچههای ما به آن علاقه دارند موسیقی را بگیریم چه میشود؟ دیگر حاضر به تماشای آن نیستند ولی اگر موسیقی باشد و تصویر نباشد به شنیدن موسیقی ادامه میدهند.
وی افزود : سومین بحث در فرهنگ و هنر تنوع طلبی در دینداری جامعه است که متاسفانه سبک دینداری مردم به سمت سوپر مارکتی شدن میرود. در سوپر مارکتها از هر جنسی انواع مختلفی وجود دارد و افرادی که جنس های مشترک وشبیه هم میخواهند متناسب با سلیقه خود جنسی را بر میدارند و در سبد کالا میچینند در پایان میبینیم که درست است که اجناس یکی است ولی انواع متفاوت است. دینداری هم به صورت قشری و سطحی و پوستی پیش میرود به این صورت که از هر دینی بخشی را میگیرد و به عنوان دین معرفی میکند در حقیقت انواعی از دینهای مختلف سبد برداری کرده است. با او چه کنیم؟ آیا دین را محدود کنیم؟ یا تعریف را بسط دهیم ؟ باید به اینها جواب داد و این کار وظیفه مبلغ است.