کلمه «شعار» در اصل عبارت بوده است از شعرها یا نثرهایی که در جنگها می خواندند. افراد که در میدان جنگ وارد می شدند، هر دسته ای شعار بالخصوصی داشت. جنگها معمولا تن به تن بود. دو دسته که با یکدیگر می جنگیدند، افراد همه مسلح، همه خود پوشیده، همه زره پوشیده، همه چکمه پوشیده، همه شمشیر به دست و همه سپر به دست بودند و صورتشان از پایین تقریبا تا بینی و از بالا تا روی ابرو پوشیده بود، به طوری که هر مرد مبارزی فقط چشمهایش پیدا بود. این بود که در میدان جنگ، افراد کمتر شناخته می شدند. در بیرون، هر کسی همه سر و گردنش بیرون است، لباسها مختلف است، افراد از دور شناخته می شوند، ولی در جنگها به واسطه متحد الشکل بودن همه افراد، نه تنها افراد یک سپاه از یکدیگر تشخیص داده نمی شدند بلکه افراد یک سپاه از افراد سپاه مخالف نیز تشخیص داده نمی شدند، به طوری که ممکن بود کسی اشتباه بکند، به جای اینکه سرباز سپاه دشمن را بزند سرباز خودی را بزند.
این بود که هر قومی و هر لشکری یک شعار مخصوص به خود داشت، جمله ای را انتخاب می کردند که در حین جنگ احیانا آن را تکرار می کردند و شعار می دادند برای اینکه دانسته بشود که این، جزء لشکر مثلا «الف» است و آن که شعار دیگری داشت جزء لشکر مثلا «ب» است. این کار لا اقل این مقدار فایده داشت که افراد لشکرها اشتباه نمی شدند و کسی همرزم خودش را نمی کشت.
گاهی شعارهایی که می دادند اندکی از این هم روشنتر بود، به این صورت که آن مرد مبارزی که به میدان می رفت، گذشته از اینکه شعار عمومی دسته خودش را تکرار می کرد، احیانا خودش را هم شخصا معرفی می نمود. چون عرب طبع شعرش بسیار قوی است و شعر گفتن برای قوم عرب ساده است و این از خصوصیات زبان عربی است.
شعارهای ابا عبد الله علیه السلام
ابا عبد الله در مقام افتخار، خیلی تکیه می کرد روی پدرش علی مرتضی. البته به اعتبار جدش هم افتخار می کرد (آن که جای خود دارد) ولی مخصوصا به پدرش علی مرتضی افتخار می کرد، با اینکه آنها که در آنجا بودند دشمنان علی بودند ولی مدعی بودند که ما امت پیغمبر هستیم. امام حسین کوشش داشت که افتخارش را به علی مرتضی رسما بیان کرده باشد.
اشعاری که ابا عبد الله در روز عاشورا خوانده اند، خیلی مختلف است، با آهنگهای مختلف سروده شده است که بعضی از آنها از خود ابا عبد الله و بقیه از دیگران است و ایشان استشهاد کرده اند، مثل اشعار معروف فروة بن مسیک که سراپا حماسه است. یکی از اشعاری که ابا عبد الله در روز عاشورا می خواند و آن را شعار خودش قرار داده بود، این شعر بود (مخصوصا یک مصراع آن) :
الموت اولی من رکوب العار
و العار اولی من دخول النار
نزد من، مرگ از ننگ ذلت و پستی بهتر و عزیزتر و محبوبتر است. اسم این شعار را باید گذاشت شعار آزادی، شعار عزت، شعار شرافت، یعنی برای یک مسلمان واقعی، مرگ همیشه سزاوارتر است از زیر بار ننگ ذلت رفتن. مردم دنیا! بدانید اگر حسین حاضر است که تا آخرین قطره خون خود و جوانانش ریخته شود، برای چیست. حسین در دامن پیغمبر و علی بزرگ شده است.
شعار حسین در روز عاشورا از این تیپ است. اباعبدالله(علیه السلام) در روز عاشورا شعارهای زیاد داده است که در آنها روح نهضت خودش را مشخص کرده که من برای چه می جنگم، چرا تسلیم نمی شوم، چرا آمده ام که تا آخرین قطره ی خون خودم را بریزم؟ و وظیفه ما این است نگذاریم این شعارها در میان ما شیعیان فراموش شود . آقایان سر دسته ها که برای دسته های خودتان شعار می سازید، ببینید شعارهایتان با شعارهای حسین می خواند یا نمی خواند.
گرد آوری شده توسط نویسنده وبلاگ
حماسه حسینی،مطهری،مرتضی،تهران:صدرا،1363،صص170-172