حدود اختیار دختران درامر ازدواج در آیین زرتشت
ولایت بر فرزندان در آیین زرتشت
حدود اختیار دختران درامر ازدواج
ازجمله اختیارات پدر، حق ولایت او در تزویج دختر است ولیکن بدون اذن دختر حق ندارد او را به تزویج شخصی در بیاورد یعنی در ازدواج رضایت پدر و دختر هر دوشرط بوده و حتی در موارد خاصی دختر میتوانست از دادگاه اجازه ی ازدواج بگیرد، البته این ازدواج با محدودیتهایی روبرو بود مثل اینکه درچنین حالتی دختر از ارث پدر محروم میشد و هیچگاه به مقام بانوی خانه نمیرسید و ازدواج او در آیین زردشت ازپستترین نوع ازدواج محسوب میشد به طوریکه حتی دربسیاری موارد فرزندان او توسط شوهر به فرزندی پذیرفته نمی شدند. چرا که در باب اختیار دختران در امر ازدواج گفته شده :که مرد حق دارد دختر خویش را حتی با نارضایتی آن دختر به سرپرستی کسی بگمارد ولی اختیار ندارد که او را بدون رضایت خودش به همسری کسی وادارد، در مورد سرپرستی اختیار دارد زیرا درامد او به پدر میرسد ولی در مورد واداشتن او به همسری اختیار ندارد زیرا ایجاد رابطه ی زناشویی به خود دختر مربوط می شود .
آنچه گفته شد حاصل این کلام فقهی در اوستاست که در مورد اذن پدر یا برادر در امر ازدواج چنین گفته است ؛ که چنانچه خواهر یا دختری بدون رضایت سالار خود تن به ازدواج دهد، این ازدواج قانونی نیست. اگرچنین ازدواجی از نظر قوانین دادرسی پذیرفته میشد (در مواردی دادگاه قادر به صدور رأی ازدواج بود) همچنان که پیش از این گفته شد دختر پس از چنین ازدواجی از ارث پدر محروم میشد و تنها در صورت أخذ رضایت آنها میتوانست به پادشازنی ارتقاء یابد در غیر اینصورت ازدواج او تحت عنوان خود سرزن ثبت میشد که از پستترین نوع ازدواج در ایران باستان بوده است .
قستی از پایان نامه خانم رضوان اكبري(طلبه مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها)