خطابه زينب (س ) در دار الاماره ابن زياد
زينب كبري (س ) نه تنها با مردم كوفه سخن گفت و آنان را بر كار زشتي كه مرتكب شده بودند ملامت و عتاب كرد، كه در دارالاماره ((ابن زياد)) نيز چنان نيرومندانه ايستاد و سخن پرخاشگرانه گفت و آن پليد را كه سرمست پيروزي (پنداري ) بود، حقير و كوچك شمرد كه توان سخن گفتن را از او گرفت .
ابن زياد براي اينكه زينب كبري (س ) را كوچك بشمارد، رو به آن حضرت كرده و گفت : خداي را شكر، كه شما را رسوا نمود و مردان شما را كشت و وحي و اخبارتان را دروغ گردانيد!!
زينب (س )، اين مرد آفرين روزگار، بي آنكه هيبت مجلس در روح بلندش كوچك ترين تاءثيري گذارد، با نگاهي تحقيرآميز، در پاسخ فرمود:
((الحمد لله الذي كرمنا بنبيه و طهرنا من الرجس تطهيرا. انما يفتضح الفاسق و يكذب الفاجر و هو غيرنا. ثكلتك امك يا ابن مرجانة ))؛ حمد و سپاس خدا را كه ما را به وسيله پيامبرش گرامي داشت و از هر پليدي و آلودگي پاك و مبرا ساخت و همانا شخص تبه كار رسوا مي شود و بدكار دروغ مي گويد و او غير از ماست مادرت به عزايت بنشيند، اي فرزند مرجانه !))
عبيدالله در حالي كه از خشم ، رگ هاي گردنش پر از خون شده بود، با مسخره گفت : چگونه ديدي كار خدا را درباره برادرت و خاندانت ؟
زينب (س ) با همان بي اعتنايي فرمود:
((ما راءيت الا جميلا اولئك قوم كتب الله عليهم القتل فبرزو و الي مضاجعهم و سيجمع الله بينك و بينهم فتختصمون عنده فانظر لمن الفلج يابن مرجانة ))؛ هر چه ديدم (چون در راه خدا بود) زيبايي و خير بوده است .
آنان گروهي بودند كه خداوند كشته شدن را بر آنها نوشته بود و از اين روي (مردانه ) به قتلگاه خويش شتافتند و زود است كه خداوند تو و آنها را در يك جا جمع كند و در پيشگاه او محاكمه شويد، تا معلوم شود حق با كيست اي پسر مرجانه !))(1)
منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص131
(1)ره توشه راهيان نور، ص 266 و 267.