خطبه امام حسین علیه السلام در معرفي خودشان در روز عاشورا
حسين عليه السّلام برادرش عبّاس و فرزندش على را بسوى زنان فرستاد و دستور داد كه زنان را ساكت كنند و اضافه كرد كه بجان خودم قسم بطور مسلّم گريههاى فراوانى در پيش دارند.
راوى گفت: نامهاى از عبيد اللَّه بن زياد به عمر بن سعد رسيد كه دستور داده بود: هر چه زودتر جنگ را شروع كند و تأخير و مسامحه نكند .
با رسيدن اين نامه لشكر كوفه سوار شد و بطرف حسين حركت نمود شمر بن ذى الجوشن (خدا لعنتش كند) آمد و صدا زد خواهرزادههاى من: عبد اللَّه و جعفر و عبّاس و عثمان كجايند؟
حسين عليه السّلام فرمود جوابش را بدهيد هر چند فاسق است كه يكى از دائىهاى شما است
گفتندش چكار دارى؟ گفت خواهرزادگان من شماها در امانيد خودتان را بخاطر برادرتان حسين بكشتن ندهيد و از امير المؤمنين يزيد فرمانبردار باشيد.
راوى گفت: عبّاس بن على صدا زد هر دو دستت مباد و لعنت بر آن امانى كه براى ما آوردهاى اى دشمن خدا بما پيشنهاد ميكنى: از برادر و آقاى خود حسين بن فاطمه دست برداريم و سر بفرمان ملعونان و ملعونزادگان فرود بياوريم.
راوى گفت: شمر ملعون كه اين پاسخ را شنيد خشمناك بسوى لشكر خود بازگشت.
راوى گفت: حسين عليه السّلام كه ديد مردم حريصاند تا هر چه زودتر جنگ را شروع كنند و از رفتار و گفتارهاى پند آميز هر چه كمتر بهرهمند ميشوند
به برادرش عبّاس فرمود: اگر بتوانى امروز اينان را از جنگ منصرف كنى بكن شايد امشب را در پيشگاه الهى بنماز بايستيم كه خدا ميداند من نماز گزاردن و قرآن خواندن براى او را دوست ميدارم.
راوى گفت: عبّاس عليه السّلام خواسته حضرت را پيشنهاد كرد، عمر بن سعد در پذيرفتناش توقف نمود عمرو بن حجّاج زبيدى گفت: بخدا قسم اگر دشمن ما از ترك و ديلم بود و چنين پيشنهادى ميكرد ما مىپذيرفتيم تا چه رسد بر اينان كه اولاد پيغمبرند پس از اين گفتار، پيشنهاد را پذيرفتند.
راوى گفت: حسين عليه السّلام بر زمين نشست و بخواب رفت سپس بيدار شد و فرمود: خواهرم همين الان جدّم محمّد و پدرم على و مادرم فاطمة و برادرم حسن را بخواب ديدم كه همگى مىگفتند: اى حسين بهمين زودى و در بعضى از روايات (فردا) نزد ما خواهى آمد.
راوى گفت: زينب كه اين سخن شنيد سيلى بصورت خود زد و صدا بگريه بلند كرد حسين عليه السّلام باو فرمود: آرام بگير و دشمن را ملامت گوى ما مكن سپس شب فرا رسيد حسين عليه السّلام يارانش را جمع كرد و خداى را سپاس گفت و ستايش كرد سپس روى بياران نموده و فرمود: امّا بعد، حقيقت اينكه من نه يارانى نيكوتر از شما ميشناسم و نه خاندانى نيكوكارتر و بهتر از خاندان خودم،.پاداش نيك عطا فرمايد اينك تاريكى شب شما را فرا گرفته است شبانه حركت كنيد و هر يك از شما.
حجت الاسلام دکتر علی حق شناس استاد مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها
للهوف على قتلى الطفوف 87 المسلك الثاني في وصف حال القتال و ما يقرب من تلك الحال
صفحات: 1· 2