رابطة تربیت و اخلاق
در هم تنیدگی فرآیند تربیت و اخلاق موجب شد که مرز مشخصی در گذشته میان این دو تصویر نشود و فرآیند تربیت با اخلاق همسان پنداشته شوند و اخلاقی بودن به مثابه تربیت یافتگی انگاشته شود چنان که غزالی چنین نگاشت : معنی تربیت این است که مربی ، اخلاق بد را از آدمی باز ستاند و به دور اندازد و اخلاق نیکو جای آن نهد . خواجه نصیر الدین طوسی نیز چنین نوشت : تربیت صناعتی است که از طریق آن مدارج عالیه انسانی فراهم میآید و پستترین مراتب انسانی به کاملترین رتبه خود میرسند . از سوی دیگر ، جالب است بدانیم بسیاری از صاحب نظران تعلیم و تربیت اسلامی کمتر واژه تربیت را به کار برده اند و به جای آن از واژگان تعلیم ، تهذیب ، تزکیه ، تخلق به اخلاق ، تأدیب ، ریاضت ، تدبیر سیاست و …. ، بهره بردهاند و این بدان جهت است که واژگان تربیت به معنای آموزش و پرورش متربی و به معنای برانگیختن و فراهم آوردن موجبات شکوفایی و رشد تمامی توانایی و شئون وجودی آدمی ، در گذشته اصلاً مصطلح نبوده و یا اخلاق و تربیت را آن چنان درهم تنیده میدانستند که تربیت بدون اخلاق را غیر قابل تحقق میدانستند و با این که باور داشتند تربیت بدون پرتو افکنی اخلاق امری ناصواب و بی سرانجام است .
قسمتی از پایان نامه خانم ناصری(طلبه ی مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها)