سید ابوالحسن اصفهانی
او اصـالتاً از سـادات مـوسـوى بهبهان و پدرش مرحوم سید محمد فرزند مرحوم سید عبدالحمید از شـاگـردان صـاحـب جـواهـر مى باشد که در سال ۱۲۷۷ هجرى در روستای «مدیسه» لنجان از توابع زرّين شهر اصفهان به دنیا آمد و تحصیلات اولیه را در اصفهان در مدرسه صدر به انجام رساند و از مـحـضـر «مـیـرزا ابـوالـمـعـالى کلباسى» استفاده ها برد. سپس در سال ۱۳۰8 ه ق به قصد ادامه تـحـصـیـلات , عـازم حوزه علمیه نجف گردید ودر محضر درس بزرگان و فضلاى حوزه نجف شـرکت جست. حوزه درس آیة اللّه آخوند خراسانى او را به خود جذب نمود و در حوزه درس او بود کـه بـه درجه عالیه اجتهاد نائل آمد.
مرجعیت تام شیعیان
پس از رحلت آیة اللّه آخوند خراسانى در سال ۱۳۲۹ , مرجعیت عـامـه با آیة اللّه میرزا محمد تقى شیرازى بود. پس از درگذشت او در سال ۱۳۳۸ , آیة اللّه نائینى و آیة اللّه اصفهانى، هر دو به عنوان مرجع تقلید معروف و مـشـهـور گـردیـدنـد، تـا ایـنکه آیة اللّه نائینى در سال ۱۳۵۵ هم سال بافوت آیة اللّه حاج شیخ عـبـدالکریم حائرى درگذشتند. مرجعیت به صورت تمام به آیة اللّه اصفهانى در نجف و اغلب بلاد شـیـعـه , محرز و مسجل گردید ایشان رساله اى نگاشتند که نام آن وسیلة النجاة مى باشد که ترجمه فارسى آن صراط النجاة وترجمه اردوئى آن طریق النجاة مى باشد.
صفات و اخلاق او
او داراى صـفـات کریمه و همت بلند بود و در کیاست و درایت و مدیریت ,گوى سبقت را از دیگر هـم ردیـفـان خـود بـرده بـود او بیان رسا و طبع روان داشت , به حدى که مجلس درس ایشان از پـرجـمـعـیـت تـریـن درسهاى حوزه نجف بود و با توجه به سهولت بیانات و شیوه تدریس همگان مى توانستند نسبت به فهم خویش از آن بهره مند گردند.
در سال 1349 ق . شخصی که به سببی با آیة الله سید ابوالحسن اصفهانی خصومت و کینه ای شدید در دل داشت فرزند عالم و فاضل وی را در صف نماز جماعت با خنجر مورد حمله قرارداد و به طرز فجیعی او را کشت . پس از دستگیری قاتل ، آیة الله اصفهانی شخصی را به نمایندگی از طرف خود به دادگستری فرستاد تا اسباب آزادی او را فراهم کند. آیة الله اصفهانی این گونه از قاتل فرزند خود گذشت و باعث شگفتی همگان گردید.
آیة الله اصفهانی زندگی بسیار ساده ای داشت و به دور از هر گونه مظاهر فریبنده مادی می زیست . در اوایل طلبگی مجبور بود خود را با شرایط سخت و نامناسب مالی که بر حوزه های علمیه حاکم بود تطبیق دهد. فشار مالی و شرایط سخت معاش به حدی بود که او مجبور شد به مدت پانزده شبانه روز با خانواده خویش در یک خرابه زندگی کند. یکی از علما در این باره می گوید:
« در خدمت آقا سید ابوالحسن اصفهانی بودم ، وقتی از کوچه ای که در آن خرابه ای وجود داشت ، گذر کردیم ، فرمود: من با خانواده ام پانزده روز در این خرابه ساکن بودیم . چون صاحبخانه ما به من گفته بود که دیگر راضی نیست در خانه اش باشیم . به ناچار آنجا را تخلیه کردیم و به این خرابه منتقل شدیم . تا اینکه بالاخره موفق شدم خانه ای دیگر اجاره کنم .»
وفات :
آیة الله سید ابوالحسن اصفهانی تا واپسین سال حیات خویش در نجف اشرف ماندگار بود. او در اواخر عمر خویش دچار ضعف مزاج گردید و به بیماریهای گوناگونی مبتلا شد. ایشان در آن سالها در فصل تابستان برای درامان ماندن از گرمای زیاد شهر نجف به کاظمین و سامرا می رفت. چند صباحی پیش از اینکه دار فانی را وداع گوید وضعیت مزاجی وی رو به وخامت گذاشت . به او پیشنهاد کردند که محلی دیگر را که دارای هوایی مناسب است ، برگزیند. او ایران را انتخاب کرد اما خیلی زود از سفر به ایران منصرف شد و سفر به بعلبک لبنان را برگزید پس از مدت زمان کوتاهی که ایشان در بعلبک بود بسیاری از بزرگان و دانشمندان جبل عامل ، بعلبک ، بیروت ، دمشق و دیگر نقاط لبنان و سوریه با وی دیدار کردند. پس از اینکه وضعیت مزاجی وی تا اندازه ای بهبود یافت ، روزی در اثر سانحه ای به زمین خورد و پس از بازگشت به کاظمین در شب نهم ذیحجه 1365 ق . مطابق با سیزدهم آبان۱۳۲۵ ه ش در 81 سالگی دارفانی را وداع گفت. پیکر شریف آیة الله اصفهانی پس از حمل از کاظمین به نجف و تشییعی کم سابقه در صحن مطهر امیرالمؤمنین علیه السلام کنار قبر فرزند شهیدش سید محمد حسن و آرامگاه آیة الله خراسانی به خاک سپرده شد .