شفای چشم نابینا
محمّد بن ميمون می گوید با امام رضا عليه السلام قبل از اینکه به خراسان رود در مکه بودمبه او گفتم : من مى خواهم به مدينه بروم ، نامه اى بنويسيد خدمت ابوجعفر عليه السلام ببرم . امام عليه السلام لبخندى زد و نامه را نوشت و من به مدينه رفتم ، چشمم نابينا شده بود، خدمتگزار، ابوجعفر را از گهواره برداشته و نزد ما آورد، من نامه را به او دادم ، به موفق خادم فرمود: نامه را باز كن ، موفق نامه را در مقابل حضرت گشود و او نگاهى به نامه كرد. سپس رو به من كرد و فرمود: محمّد چشمت چه حالى دارد؟ گفتم : يابن رسول اللّه همان طورى كه مى بينيد چشمانم معلول شه و بينائى ام را از دست داده ام ، مى گويد: امام دستش را دراز كرد و به چشمانم كشيد، بينائى ام را باز يافتم مانند اول شد. دست و پاى آن حضرت را بوسيدم و از نزد ايشان با چشم بينا برگشتم .
ديده شده توسط سليماني (نويسنده وبلاگ) در كتاب “درياي جود"ص39