طلاق در آیین زرتشت
حقوق قضایی زوجین در آیین زرتشت
طلاق:
در کتب کهن زردشت، در باب حق طلاق مطلبی به صراحت بیان نشده ولی هر کجا که سخن از طلاق است به عنوان یک حق مسلم برای مردان محسوب شده ،نه تنها طلاق از حقوق مسلم مردان بود. همچنین بنابر مستندات موجود هر گاه مردی همسر خود را طلاق می دادحق ولایت مرد نسبت به همسر ، از مرد سلب نمی شد چنانچه در کتب حقوقی آنان مکتوب است ؛«اگر مردی زن خویش را طلاق دهد – مگر در مواردی که زن را نسبت به خویش سالار کرده – نمی تواند حق سالاری را به کسی واگذار کند ودر صورتی که آن زن ،پس از آن در حیات آن مرد شوهر کند وصاحب فرزندی شود آنگاه فرزندان آن زن به کسی تعلق دارد که زن را به آن شیوه طلاق داده است که مقصود همسر اول است .1
حتی دربعضی از کتابهای حقوقی زردشتیان ،جملاتی وجود دارد که حاکی از آن است که مردان این حق را نیز داشته اند که خود همسرانشان را طلاق وبه همسری شخص مورد نظرشان دربیاورد ؛ مثلاًگفته شده «چنانچه شوهر بگوید که ، من همسرم را از همسری خلع کردم واو را به همسری وتحت قیمومت فرخ در آوردم وچنانچه فرخ ،آن زن را به همسری بپذیرد …..یا در جای دیگر نوشته شده ؛چنانچه مرد با خرسندی زن خویش ،آن زن را طلاق دهد واو را به همسری نوجوان خویش در آورد(نکته ای که در تمدن ساسانی دیده می شود این است که دربرهه ای از تاریخ زردشتیان ، قانونی جعل شد که در آن ازدواجهای درون خانواده نه تنها ممنوع نبوده بلکه پیوندی مقدس محسوب می شده) و آن نوجوان در نوجوانی فوت کند ،آنگاه به سبب درگذشت شوهر دوم در نوجوانی ، به آن زن قیمومت مرد دوم نمی رسد وپیوسته قیمومت شوهر نخست با او خواهد بود.2
قستی از پایان نامه خانم رضوان اكبري(طلبه مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها)
1. . فرخ مرد بهرامان، همان، فصل 7 بند4 ،ص101
2. . همان، فصل 7 بند10 و 5ص101