علل قطع رابطه ایران با آمریکا
امام خمینی (ره) در زمان های گوناگونی علل قطع رابطه با آمریکا را بیان نمودند. یکی از مهم ترین آنها خوی چپاول گری و غارتگری دولت آمریکا»است که سبب شده جمهوری اسلامی ایران مظلوم واقع شود.
ایشان در این رابطه می فرمایند:
ملت شریف ایران، خبر قطع رابطه بین آمریکا و ایران را دریافت کردم. اگر کارتر در عمر خود یک کار کرده باشد که بتوان گفت به خیر و صلاح مظلوم است، همین قطع رابطه است. رابطه بین یک ملت بهپاخاسته برای رهایی خود از چنگال چپاولگران بینالمللی با یک چپاولگر عالمخوار همیشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است. ما این قطع رابطه را به فال نیک میگیریم چون که این قطع رابطه دلیلی بر قطع امید دولت آمریکا از ایران است.1
خوی خصمانه آمریکا نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران
از دیگر دلایلی که امام برای قطع رابطه آمریکا می کنند، خوی خصمانه و دشمنی آمریکا با ملت ایران است:
روابط ما با آمريكا و همچنين با ساير كشورهاي جهان بر اساس احترام متقابل خواهد بود ما براي آمريكا حق تعيين سرنوشت خودمان را قاء ل نخواهيم بود آنچه تا به حال دولت هاي گذشته درآمريكا و اكنون دولت آقاي كارتر انجام داد ومي دهد، نشان مي دهد كه هنوز به تمام وسايل متوسل مي شوند كه اين سلطنت را براي تامين منافع خودشان حفظ كنند و لذا هنوز حالت خصمانه نسبت به نهضت اسلامي كنوني دارند، تا وضع به اين منوال است نظر ما نيز نسبت به سياست آمريكا، نظري منفي است.2
عدم پذیرش ذلت
ما اگر چنانچه بخواهیم اسلام را پیش ببریم دیگر نباید نوکر باشیم. اگر نوکر نباشیم رابطهاش را با ما قطع مىکند، ما از خدا مىخواهیم که رابطه قطع بشود. ما ذلت را نخواهیم پذیرفت براى خاطر اینکه یک رابطه با یک ابرقدرت داشته باشیم. شرافتى نیست رابطه داشتن با امثال امریکا، دولت امریکا یک شرافت انسانى مع الاسف الان ندارد که ما بخواهیم به واسطه آن شرافت انسانىاش با آن رابطه داشته باشیم. دولت امریکا این است که دارید مىبینید که مظلوم را دارد در هر جا پیدا مىکند پوست مىکند، هر جا بتواند مىرود و بمب سرشان مىریزد، هر چه بتواند ذخائر ملتها را مىبرد، ما بخواهیم روابط با اینها داشته باشیم؟ بهتر این است که ما با اینها روابط نداشته باشیم، بهتر این است با آنهائى که مىخواهند ما را بچاپند رابطه نداشته باشیم تا یک وقتى که به خود بیایند و بفهمند شرق هم هست در عالم.3
شکوفا شدن استعدادها
ما استقبال میکنیم یک همچون انزوایی را که ما را وادار میکند که خودمان به فکر خودمان بیفتیم. وقتی این انزوا نباشد، ما متکل به غیریم … ملتی که منزوی بشود، میتواند ترقی کند، مترقی میشود…. تا منزوی نشوید، نمیتوانید مستقل بشوید.»
گردآوری شده توسط نویسنده وبلاگ
1.صحیفه نور،ج12،ص40
2.همان،ص8
3.همان،ج11،ص35