عواطف على علیه السلام
1ـ بدان كه على بشر است، اما چگونه بشرى است؟ بشرى است كه آثار قدرت پروردگارش در وجود او آشكار و نمايان شده است.
2 ـ آنحضرت علت غائى آفرينش است كه اگر او نبود براى عالم واقعيت و اثرى نبود. “خداوند بخاطر او عالم را بوجود آورده است”
3 ـ و آنچه را كه تو از عالم عقول و نفوس و صور “عوالم سه گانه خلقت كه در طول هم قرار گرفته و عبارتند از عالم عقل و مثال و ماده” تعقل و انديشه كنى براى وجود او ابداع شده اند.
4 ـ فلكى است در داخل فلكى و داراى ستارگان است و صدفى است در داخل صدفى و داراى گوهرهاى درخشانى است “آنحضرت محاط در اوصاف پيغمبر اكرم است و ائمه ديگر هم از وجود او پديد آمده اند".
5 ـ تيرى نينداخت جز اينكه آن تير براى هلاك دشمن كافى شد و بجنگى وارد نشد جز اينكه از آن پيروز در آمد.
6 ـ تمام شمشير كشان موقع مقابله با او “براى اينكه عرض اندام نكنند از ترس وى” شمشير خود را غلاف ميكردند.
7 ـ موقعيكه حمله ميكرد و صيحه ميزد شير خدا بود و در موقع بخشش و احسان پدر يتيمان بود.
8 ـ محبت و دوستى آنحضرت سر چشمه بهشت و نعمتهاى بهشت است و دشمنى او منشاء آتش دوزخ و جهنم است.
9 ـ او در تمام عالم پيشواى همه پس از رسول اكرم صلى الله عليه و آله است ابو بكر و عمر كيستند كه با او لاف برابرى زنند؟
10 ـ كسى كه يكروز هم مرتكب گناه شود شايسته امامت نيست پس چگونه شايسته آنمقام باشد كسى كه يك عمر در شرك و كفر بوده است “امام بايد معصوم و منتخب از جانب خدا باشد".
11 ـ هر كسى كه مرد و او را نشناخت مرگ او مانند مرگ خر و گاو است “مانند زمان جاهليت مرده و اين سخن اشاره است بحديث من مات و لم يعرف امام زمانه…. “.
12 ـ دشمن آنحضرت مبغوض خدا است اگر چه خدا را ستايش كند و ثنا گويد و سپاسگزار باشد.
13 ـ دوست و محب او را از خداوند مژده بهشت داده اگر چه شرب خمر كرده و آواز خوانده و مرتكب فجور باشد. “البته اين مطلب احتياج بتوضيح دارد و چنين نيست كه هر كسى بهواى دوستى آنحضرت هر گونه فسق و فجورى را مرتكب شود و بعد هم در انتظار بهشت باشد، دوستى بايد دو جانبه باشد كسى كه على عليه السلام را دوست دارد بايد ديد آيا آنجناب هم او را دوست دارد يا نه و مسلما على عليه السلام كسى را كه بر خلاف احكام خدا رفتار كند دوست نخواهد داشت بنا بر اين محب حقيقى آنحضرت مرتكب فسق و فجور نشود و اگر هم در اثر نادانى چنين اعمالى را انجام دهد خداوند توفيق توبه باو ميدهد و در نتيجه از كرده خود نادم و تائب گردد و خداوند غفور و رحيم نيز او را مورد آمرزش قرار دهد. “
14 ـ جز على كيست كه زوجه اى چون زهرا عليها السلام يا فرزندانى مانند حسين عليهما السلام داشته باشد؟
15 ـ ديوان علوم و حكمتها از آنحضرت است و طومار موعظه ها و پندها در نزد اوست.
16 ـ آنجناب خاك نشين بود و “اعتنائى بدنيا نداشت بطوريكه” گنجهاى عالم “شمش هاى طلا” در نزد او بمنزله سفال و كلوخ بود.
17 ـ و او نور خالص است و اما شركاى خلافت او مانند ظلمت و دود و شرر ميباشند.
18 ـ ايكه مخالف امامت او هستى بياد آر، سند آن روايتى را “در غدير خم” كه متن آن بنابروايات و اخبار شما هم صحيح است.
19 ـ موقعيكه در غدير خم پيغمبر صلى الله عليه و آله على را آورد بر جهاز شتران “عوض منبر” بالا رفت. ـ و فرمود من بر هر كس از نفس او اولى بتصرف هستم اين على بر او اولى بتصرف و پناهگاه است.
21 ـ هيچ پيغمبرى را ديده اى كه پيش از تعيين وصى و جانشين وفات يابد و يا هجرت كند؟
22 ـ كسى كه در شأن او نص ها و روايات مخصوصى آمده باشد آيا ميتوان با اجماع مشتى عوام الناس منكر او شد؟
23 ـ على عليه السلام آيت عظماى خدا است آيا انكار كرده ميشود كسى كه خداوند براى او آيه ها و سوره هائى اختصاص داده است؟
24 ـ دوستى آنحضرت واجب ترين امرى است كه در قرآن آمده و خداوند او را بما واجب فرموده است.
25 ـ كسيكه ادعاى دوستى آنحضرت و مخالفين او را دارد مانند كسى است كه حقى را انكار كند و هم بدان اقرار نمايد.