«قبول عذر و ريزش گناه»
شرح دعاي روز بيست و هفتم ماه رمضان
أَللّـهُمَّ ارْزُقْنى فيهِ فَضْلَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ صَيِّرْ اُمُورى فيهِ مِنَ الْعُسْرِ اِلَى الْيُسْرِ وَ اقْبَلْ مَعاذيرى وَ حُطَّ عَنّىِ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ يـا رَؤُفـاً بِعِـبادِهِ الصّـالِحـينَ.
«خدايا در اين ماه، فضيلت شب قدر را روزيم كن، و كارهايم را از سختى به آسانى برگردان، و پوزشهايم را بپذير و گناهان و وِزرهايم را بريز، اى خداى مهربان نسبت به بندگان صالح خويش».
«قبول عذر و ريزش گناه»
گناه، بار سنگينى است به دوش گنهكار.
«وِزر»، همان بار سنگين گناه است.
«ذنب»، دنباله ها و پيامدهاى اعمال سوء و عواقب معصيت است.
آنچه بال پروازمان را مى شكند و پاى حركتمان را باز مى دارد و توان عروج و صعود را از ما مى گيرد، اين بارهاى سنگين است.
آنكه زير اين بار مانده، توفيق عمل صالح كمتر مى يابد.
آنكه گنهكار است، احساس سنگينى و درماندگى مى كند.
معصيتكار، پاى خود را به «زمين» بسته مى بيند.
يك زنجيرى است، يك زندانى و گرفتار است…
تا توبه نكند، سبكبال نمى شود.
تا عذرخواهى نكند، دلش آرام و سبك نمى شود.
تا به خطا اعتراف نكند، وجدانش آسوده نمى گردد.
تا وزرها و گناهانش بخشوده نشود، قلبش به «اطمينان» نمى رسد.
«نفس مطمئنه» از آن كسى است كه رضاى خدا را جلب كرده باشد.
پس چه بايد كرد؟ چه بايد گفت؟ چه بايد خواست؟
در دعاى امروز مى گوييم:
پروردگار!… عذرها و پوزش هاى مرا بپذير، و گناهانم و بارهاى سنگين و بال گردنم را فرو ريز، آنگونه كه برگهاى زرد پاييزى از درخت ريخته، سبكبال مى شود،
آنچنانكه شاخه ها و شاخكهاى يك نهال و درخت، زده مى شود، تا بهتر رشد كند،
مثل باغى و باغچه اى كه علف هرزه هاى آن را وجين كنند،
توبه ما و توبه پذيرى خدا اينگونه است.
زمينه رشد را زياد مى كند و عوامل مانع رشد و حركت و پويايى را مى زدايد و گِل و لاى ها را از چهره جان مى شويد.
طهارت توبه، اينگونه پاك مى كند.
خدا مهربان است و به بندگانش، رأفت و لطف دارد. دوست دارد كه به درگاهش روى آورده و از او حاجت بخواهند، مى خواهد به هر بهانه اى، گناهان عباد صالح
خويش را، از نامه اعمال بزدايد.
خدا پاك است و پاكى بندگان را طالب است.
خواجه عبداللّه گويد:
«الهى…اگر مجرمم، مسلمانم. اگر گنهكارم، پشيمانم.
اگر عقابم خواهى، مطيع فرمانم و اگر رحمت فرمايى، مستحقّ آنم.
«الهى…اگر تو مرا به «جرم» من بگيرى، من تو را به «كَرَم» تو بگيرم.
كرم تو، از جرم من بيش است.
الهى…فرمودى كريمم، اميد ما بر آن تمام است. و چون گفتى رحيمم، نوميدى بر ما حرام.
«الهى…اگر توبه به بى گناهى است، پس در اين جهان، «تائب» كيست؟!
و اگر به پشيمانى است، پس در جهان، «عاصى» كيست؟!…»
منبع : سيناي نياز ؛ جواد محدثي