قطعه ای از خاک بهشت
13 بهمن ماه سالروز رحلت حکیم عارف و محدث مفسر ملا محمد محسن فیض کاشانی
در آسمان روح بخش تشیّع، ستارگانی درخشیده اند که با فروغ دانش، حکمت و تلاش خویش، بشریت را راهگشا بوده اند و سراسر زندگانی اثر بخش شان مصروف نشر علم، اندیشه و معارف قرآنی و دانش اهل بیت گردیده، و به راستی که چنین شخصیت های کم نظیری وارث به حق انبیاء الهی بوده و هستند.
فقیه فرزانه و عارف ربّانی؛ محمد محسن فرزند شاه مرتضی معروف به فیض کاشانی (1007 - 1091 ق) از زمره دانشورانی است که الگوی پارسایی، اخلاق و نیز چشمه جوشان معارف و فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام) و بحر خروشان عرفان و فلسفه بود. عشق به مکتب اهل بیت (علیهم السلام) چنان در وجودش نفوذ کرده بود که وی را به مقام واصلان به حقیقت رسانید.
آیت الله تنکابنی درباره پارسایی و معنویت مرحوم فیض نوشته است:
در زمان شاه عباس، پادشاه فرنگ شخصی را فرستاده به سلطان صفوی نوشت که علمای مذهب شما، با فرستاده من در امر دین مناظره کنند، هر که پیروز شد دیگران به دین او در آیند. فرستاده فرنگ علمی داشت که هر کس چیزی را در دست می گرفت، آن را کشف می کرد. سلطان علما را جمع کرد و سرآمد ایشان ملا محسن فیض بود… فرستاده فرنگ به وی گفت: اکنون چیزی در دست بگیر تا من آن را بگویم. فیض کاشانی تسبیح تربیت سید الشهداء را در دست گرفت، فرنگی در دریای فکر غوطه ور شد، ملا محسن فرمود: چرا عاجز ماندی؟ فرنگی گفت: عاجز نمانده ام، ولی می نگرم که در دست تو قطعه ای از خاک بهشت است، و جهت فکر من برای این است که خاک بهشت چگونه به دست تو رسیده است؟!
فیض کاشانی گفت: راست گفتی و در دست من، قطعه ای از خاک بهشت است و آن تسبیحی از قبر مطهر دختر زاده پیامبر ما امام حسین (علیه السلام) است، پس حقانیت دین ما و بطلان راه تو آشکار شد، فرستاده پادشاه فرنگ اسلام را اختیار نمود.