• خانه 
  • ورود 
  • تماس  

ذكر مصيبت دو فرزند زينب (سلام الله علیها)

10 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

روز عاشورا زينب (س ) لباس نو بر تن عون و محمد كرد و آنها را از گرد و غبار تميز نمود و سرمه بر چشمانشان كشيد و شمشير به دستشان داد، و آنها را آماده شهادت ساخت ، سپس آن دو را به حضور برادرش حسين (ع ) آورد و اجازه خواست كه آنها به ميدان بروند.

امام نخست اجازه نمي داد، حتي فرمود: شايد همسرت عبدالله خشنود نباشد، زينب عرض كرد: چنين نيست ، بلكه همسرم به خصوص به من سفارش كرد كه اگر كار به جنگ كشيد پسرانم جلوتر از پسران برادرت به ميدان بروند.

زينب (س ) بيشتر اصرار كرد، سرانجام امام اجازه داد، زينب آن دو گل را به ميدان فرستاده است )).

آن دو برادر به جنگ پرداختند، سرانجام محمد به شهادت رسيد، عون كنار بدن گلگون محمد آمد و گفت : ((برادرم شتاب مكن به زودي من نيز به تو مي پيوندم )).

محمد نيز جنگيد تا به شهادت رسيد، امام حسين (ع ) پيكر پاك آن دو نوجوان را بغل گرفت در حال كه پاهايشان به زمين كشيده مي شد آنها را به سوي خيمه آورد.

عجيب آنكه بانوان به استقبال جنازه هاي آنها آمدند، هميشه زينب (س ) در پيشاپيش بانوان بود، ولي اين بار زينب (س ) ديده نمي شد، او از خيمه بيرون نيامده بود تا مبادا چشمش به پيكرهاي به خون تپيده پسرانش بيفتد و بي تابي كند و از پاداشش كم بشود.(1)

و شايد از اين رو كه مبادا برادرش او را در اين حال بنگرد و در برابر خواهر شرمنده يا بي جواب بماند.

حضرت زينب (س ) در اين هنگام بيرون نيامد، ولي براي علي اكبر(ع ) در پيشاپيش بانوان به استقبال آمد (چنان كه قبلا ذكر شد).

مگو زينب بگو ام المصائب كاندرين عالم

قضا آماده بهرش صد بلاي ناگهان دارد

مگو زينب بگو يك آسمان ، صبر شكيبايي

غلط گفتم ز صبرش شرمسازي آسمان دارد

گهي در كربلا او شش برادر را كفن پوشيد

غلط گفتم زصبرش شرمسازي آسمان دارد

گهي بيند به جاي شادي قاسم عزاي او

گهي بر سينه ، داغ اكبر رعنا جوان دارد

گهي بيند جدا بازوي عباس علي از تن

دو چشم پر ز خون بر اصغر شيرين زبان دارد(2)

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص101

(1)تذكرة الشهدا ء ص 156 و 157.
(2)سوگنامه آل محمد، ص 291 و 292.

 نظر دهید »

در سوگ عبدالله اصغر، فرزند امام مجتبي (علیه السلام)

10 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

عبدالله اصغر فرزند امام حسن مجتبي (ع ) در كربلا يازده سال داشت ، اين كودك را امام حسين (ع ) به بانوان حرم سپرده بود، تا در خيمه ها از او نگهداري كنند. هنگامي كه امام حسين (ع ) تنها به ميدان رفت و هيچ گونه يار و ياوري نداشت ، وقتي كه عبدالله غريبي و مظلومي عمويش را دريافت ، براي ياري عمو، از خيمه به سوي ميدان دويد، زينب (س ) به دنبال او حركت كرد تا هنگام نگذارد به ميدان برود، امام حسين (ع ) صدا زد: خواهرم عبدالله را نگهدار، اما عبدالله خود را به عمو رسانيده و گفت : به خدا، از عمويم جدا نمي شوم ، و به خيمه برنگشت ، در آغوش عمويش بود و با او سخن مي گفت ، ناگاه ظالمي به پيش آمد و شمشيرش را بلند كرد تا بر امام وارد سازد عبدالله دستش را به پيش آورد تا از ضرب شمشير جلوگيري كند، دست عبدالله بر اثر آن ضربت بريده و به پوست آويزان شد، عبدالله صدا زد: ((يا عماه يا ابتاه ))؛ اي

عمو جان ! واي بابا، ببين دستم را بريدند.

امام حسين (ع ) آن كودك عزيز را در آغوش كشيد و فرمود: عزيزم صبر كن به زودي به جد و پدر و عموهايت ملحق مي شوي و با آنها ديدار مي كني ، هنوز دلجويي امام تمام نشده بود كه حرمله ملعون گلوي نازكش را هدف تير خود قرار داد، و آن آقازاده در آغوش عمو پرپر زد و به شهادت رسيد.

وقتي كه زينب كبري (س ) جريان را فهميد به قدري اين بار مصيبت بر او سنگيني كرد كه با صداي جگر سوز گريه كرد و گفت :

اي عزيز برادر واي نور چشمم ((ليت الموت اعدمني الحياة ))؛ اي كاش مرده بودم و اين منظره را نمي ديدم .

آه كز تيغ جفا دست وي آويخت بپوست

سوخت بر حالت آن طفل دل دشمن و دوست

ناگهان ظالم سنگين دلي از راه جفا

بفكند تير سه شعبه ، سر او كرد جدا(1)

(1)سوگنامه آل محمد، ص 288 و 289.

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص100

 نظر دهید »

امانتي از ما مانده

10 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

حضرت رقیه

طبق بعضي روايت ، بعد از رحلت حضرت رقيه (س ) يزيد دستور داد چراغ و تخته غسل را ببرند، و او را با همان پيراهن كهنه اش ‍ كفن كنند.

زنان شام ازدحام كردند و در حالي كه سياه پوش شده بودند، براي بدرقه اهل بيت (ع ) از خانه ها بيرون آمدند. صداي ناله و گريه آنها از هر سو شنيده مي شد و با كمال شرمندگي با اهل بيت (ع ) وداع نمودند، و تا كاروان اهل بيت (ع ) پيدا بود، مردم شام گريه مي كردند.(1)

زينب (س ) از اين فرصت استفاده هاي بسيار كرد. از جمله اينكه هنگام وداع ، ناگاه سر از هودج بيرون آورد و خطاب به مردم شام فرمود:

((اي اهل شام ، از ما در اين خرابه امانتي مانده است ؛ جان شما و جان اين امانت . هر گاه كنار قبرش برويد (او در اين ديار غريب است ) آبي بر سر مزارش بپاشيد و چراغي در كنار قبرش روشن كنيد))(2)

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص99

(1)الخصائص الزينبيه ، ص 296.
(2)رياض القدس ، ج 2 ص 237

 نظر دهید »

​درخواست آب براي علي اصغر

10 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

علی اصغر

زينب (س ) خواهر امام حسين (ع ) كودك را بيرون آورد و گفت : ((برادر جان ! اين كودك تو، سه روز است كه آب ننوشيده است . براي او جرعه اي آب بخواه )). پس حضرت او را بالاي دست گرفت و فرمود: ((اي مردم ! شما پيروان و خانواده ام را كشتيد و تنها همين كودك باقي مانده است كه از تشنگي بي تاب شده ؛ او را با جرعه اي آب سيراب كنيد.))

هنگامي كه حسين (ع ) با ايشان سخن مي گفت ، يك نفر از لشكريان تيري پرتاب نمود كه گلوي كودك امام را پاره كرد. سپس امام او را نفرين كرد كه اجابت آن به دست مختار به وقوع پيوست . هنگامي كه حرملة را دستگير كردند و مختار او را ديد گريست و گفت : ((واي بر تو! چه چيز سزاي كار توست كه كودكي كوچك را كشتي و گلويش را دريدي . اي دشمن خدا! آيا نمي دانستي كه او فرزند پيامبر است ؟)) سپس دستور داد تا او را نشانه تيرها قرار دهند و آن قدر به او تير زدند تا مرد.(1)

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص97

(1)- لهوف ص 137

 نظر دهید »

زینب (سلام الله علیها ) بر سر پیکر علی اکبر

09 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

حمید بن مسلم می گوید : گویا من زنی که مانند خورشید طلوع کرده و آشکار شونده است رامی بینم که برای کشته شدن علی اکبر هیجده ساله ، یا بیست و پنج ساله ) با شتاب (از خیمه ) بیرون شده به هلاک و تباهی شدن فریاد می زند و می فرماید :

ای حبیب و دوست من ، ای میوه دلم ، ای روشنی چشمانم !

پس پرسیدم : آن زن کیست ؟

کفته شد : او زینب دختر علی (ع ) است ، و آمد و بر روی (جسد و تن ) او (علی اکبر) افتاد پس امام حسین (ع ) آمد و دستش را گرفته او را به خیمه و خرگاه باز گردانید و به جوانان خود روی آورده فرمود : برادرتان را بردارید ، پس آنان او را از جای افتادنش به زمین برداشته آوردند تا نزد خیمه ای که در جلو آن کارزار می نمودند ، نهادند.

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص76

 1 نظر

زینب (سلام الله علیها ) بر بالین علی اکبر

09 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

حسین (ع ) که از شهادت علی (ع ) باخبر شد ، از خیمه بیرون آمده به بالین جوان قرار گرفت و همچنین که می گریست و اشک اندوه می بارید ، فرمود : جوان من ! خدا بکشد کشندگان تو را ، چقدر این بی حیامردم بر خدا جری شدند و چگونه پرده احترام رسول خدا را دریدند .

سپس اضافه کرد : پس از شهادت تو ، خاک بر سر دنیا و زندگانی آن .

زینب (س ) که از شهادت یادگار برادرش باخبر شد ، به سرعت از خیمه بیرون آمده ، با ناله اندوهناکی برادر و برادرزاده را ندا می داد و بالاخره بی تاب شده ، خود را بر اندام او افکند .

امام حسین (ع ) که خواهر را سخت ناراحت دید پیش آمده او را از روی نعش فرزند بزرگوارش برداشت و او را به خیمه ها روانه کرد و به جوانان دستور داد و فرمود : اینک بیایید نعش برادرتان را بردارید .

آنها حسب الامر آمده و نعش پاکیزه یادگار حیدر کرار را در پیش خیمه ای که برابر آن کارزار می کردند گذاردند .

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص75

 نظر دهید »

زینب (سلام الله علیها ) در سوگ عباس (علیه السلام )

09 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

هنگامی که زینب (س ) برادرش حسین (ع ) را دید که تنها از کنار نهر علقمه باز می گردد ، با خواهران دیگر با صدای جانسوز فریاد می زدند :

((وا اخاه ! وا عباساه ! وا قله ناصراه ! واضیعتاه ! من بعدک ))؛ وای برادرم ، وای عباس ، وای از کمی یاور و مصایب جانکاه ، وای از دیدن جای خالی تو !

زینب (س ) به امام حسین (ع ) عرض کرد : ((چرا برادرم عباس را با خود نیاوردی ؟ ))

امام (ع ) در پاسخ فرمود : ((خواهرم ! هر چه خواستم بدن برادرم را بیاورم ، دیدم به قدر اعضای بدنش پر اثر زخمها از همدیگر گسیخته که نتوانستم ، آن را حرکت دهم . ))

زینب (س ) گفتار فوق را به زبان می آورد و می گریست ، از جمله گفت :

((آه ! از کمی یاور و فقدان برادر ! ))

امام حسین (ع ) فرمود : ((آری ، آه از فقدان برادر و شکستن کمر ! )) .

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص75

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17

تبادل لینک

جستجو

معرفی اساتید مرکز

معرفی مرکز تخصصی

مرکز تخصصی نرجس خاتون (س) در سال تحصیلی 1376 فعالیت خود را آغاز نمود. این مرکز در حال حاضر دارای 114 طلبه جاری در دوره حضوری و غیر حضوری در رشته تفسیر و تعداد 10نفر از اساتید مبرز و مهذب می باشد. شایان ذکر است این مرکز دارای رتبه اول المپیاد علمی آموزشی کشوری در سال 97-96 و نیز رتبه دوم المپیاد علمی آموزشی،کشوری در سال 96-95 و رتبه اول کشوری چهارمین دوره مسابقات پژوهشی رشد می باشد. شماره تماس: 03145349406

موتور جستجوی امین

موتور جستجوی امین

ابزار نظرسنجی

نظرسنجی

پر بیننده ترین مطالب

  • گواه مقام علمی حضرت معصومه علیهاالسلام (5.00)
  • اعتراف( آلوسی مفسر مشهور اهل سنت ) (5.00)
  • مرواريدهاى پراكنده (5.00)
  • وظایف شوهر در برابر زن (5.00)
  • شب آرزوها (5.00)

السلام علیک

السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک، علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

موضوعات

  • همه
  • آموزش
  • آیينه خدا
  • اخبار مرکز تخصصی
  • اهل بیت علیهم السلام
    • امام حسن علیه السلام
    • امام حسین علیه السلام
    • امام علی علیه السلام
    • امام مهدی عجل الله تعالی فرجه
    • امام کاظم علیه السلام
    • حضرت زهرا سلام الله علیها
  • بانوی کربلا
  • برتر از هزار ماه
  • برترین بانوی جهان
  • به قلم طلبه
  • تقویم تاریخ
  • تولید ملی
  • جمعه های دلتنگی
  • خانه ی کتاب
  • خانواده
  • در محضر استاد
  • رأفت
  • روایت
  • سبک زندگی
    • سبک زندگی عاشورایی
    • سبک زندگی فاطمی
  • شهر خوبان
  • عمومی
  • فضائل حضرت علی علیه السلام
  • كوچه باغ شعر
  • ماه شهادت
  • معرفت
  • من انقلابي ام
  • من یک دختر مسلمانم
  • نمونه سؤال
    • اصول مظفر
  • نوروز
  • هدایت
  • همگام با مشاور
    • ازدواج
    • تربیت فرزند
  • ياران ناب
  • پایان نامه ها
  • پژوهش
    • اخبار
    • پايان نامه

آخرین مطالب

  • از خداوند طلب فرزند صالح و سالم کنید.
  • دشمن تمام توانش را گذاشت تا در عرصه فرهنگی ما را زمین بزند
  • برگزاری مراسم جشن به مناسبت میلاد خجسته پیامبر اکرم(ص)
  • فوت مهسا امینی بهانه هدف گرفتن اصل حجاب، اسلام و انقلاب بود
  • هنگام مرگ همه اعمال قطع می شود به جز، سه عمل
  • همایش طلایه داران عفاف و حجاب
  • دحوالارض روزی خاص در ذی القعده
  • بنیانگذار مذهب شیعه
  • نهی از نزدیک شدن به فحشا و منکرات
  • نهی از بی مهری به فرزندان
  • منظور از واژه ی «اف» چیست؟
  • وجوب احسان به والدین
  • بیان حرمت شرک
  • اهمیت پژوهش در کلام مقام معظم رهبری
  • کارگاه تخصصی " مهارت ها، با تاکید بر کاهش تعارضات زناشویی
  • جشن میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) سال 99
  • پنجمین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • چهارمین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • سومین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • دومین نشست جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی

آمار

  • امروز: 841
  • دیروز: 841
  • 7 روز قبل: 4322
  • 1 ماه قبل: 19677
  • کل بازدیدها: 877654

آرشیو مطالب

  • آبان 1401 (2)
  • مهر 1401 (3)
  • تیر 1400 (2)
  • خرداد 1400 (1)
  • فروردین 1400 (7)
  • بهمن 1399 (6)
  • دی 1399 (8)
  • آذر 1399 (1)
  • آبان 1399 (3)
  • مهر 1399 (4)
  • شهریور 1399 (3)
  • تیر 1399 (9)
  • بیشتر...

خانه ی کتاب

پیوند ها

  • شور شیرین
  • خادم الرضا
  • حضرت عشق
  • کجاست پسرفاطمه(عج)!؟
  • وبلاگ طلایی
  • وبلاگ مذهبی علمدار کربلا
  • ˙•▪●* وبلاگ اهل البیت (ع) *●▪•˙
  • بیت الشهدا
  • علیرضا قهرمان نیا(پژوهشگر رشد فردی و سازمانی)
  • مدرسه علمیه حضرت فاطمه سلام الله علیها تهران
  • نگاه خدا
  • زمینیانی همچون فرشته
  • چادری ها محبوب ترند
  • باران نور
  • پایگاه چهارده معصوم
  • مادران گمنام
  • سیده نفیسه خاتون
  • مدرسه علمیه الزهرا (س) گلدشت
  • الصلوة
  • قاصدک
  • دختر چادریا
  • آوای شاپرک ها
  • مرکز تحقیقاتی اسلام ناب
  • احیای دین و قرآن-شهدا و دفاع مقدس و نسل جوان متعهد
  • ما را مدافعان حرم آفریدند
  • عشق آسمانی
  • فروشگاه گلد داک
  • امانت های آسمانی
  • مدافعین حرم
  • بررسی مشکلات اجتماعی
  • کانون اهل قلم لرستان
  • وبلاگ شخصی سید موسوی
  • عاشقان حسین علیه السلام
  • مصباح الهدی
  • مدرسه علمیه امام جعفر صادق (ع)
  • فاطر
  • تماس