مسيح در رکاب حضرت مهدي(ع)
مهدی نیست مگر آنکه عیسی بن مریم با اوست.
که «معه» در آخر حدیث شریف به جای مع که ما احتمال داده بودیم ساقط شده آمده است و اگر این باشد «نعم الوفاق» و یا این نقل و روایت قرینه بر منظور از حدیث یاد شده است و معنای حدیث شریف به نوعی ملازمه بین حضرت مهدی ـ ارواحنا فداه ـ و حضرت مسیح(ع) است که هر یک علامت دیگری و نشانه و شرط ظهور و نزول و حضور دیگری است و مانند خورشید و نور با یکدیگر جز با ظهور و حضور دیگری به وقوع نمی پیوندد و تحقق نمی یابد. و این خود بهترین دلیل و شاهد بر ادعاهای بی اساس و ساختگی کسانی است که نسبت به هر یک از این دو موضوع مقدس و همراه یکدیگر ادعای انفرادی داشته باشند؛ ادعای مهدویت بدون نزول حضرت مسیح(ع) و یا ادعای نزول مسیح(ع) منهای حضرت مهدی(عج) چه در اسلام و چه در مسیحیت!
آری ظهور هر یک از این دو، مکمل دیگری و شرط و متمم دیگری خواهد بود. و در حقیقت همانطور که از روایت استفاده می شود، امام مهدی(عج) قدوه و اسوه و اهل البیت(ع) مشمول کرامت خاص الخاص و اخص الخواص بوده و رسول اکرم(ص) صاحب لوای حمد است و رحمت للعالمین است و آدم(ع) و دیگر انبیا(ع) تحت لوای آن حضرت در فردای قیامت خواهند بود و چه بسا فلسفه این تقدم مهدی(ع) بر مسیح تسلیم در برابر خاتمیت و خاتم الاوصیا و صاحب سدرة المنتهی بوده و این علامت آن باشد که دین و قرآن محمد(ص) و اهل بیت آن حضرت در افق اعلا هستند و چه بسا این خود از اسرار و رموز الهی و تأویل این قبیل احادیث باشد. و البته حضرت ولی عصر(ع) امامت به مفهوم ولی الله و ولی اولیا ءالله و ولایت مطلقه الهیه است و تقدم آن رتبی است و بالاتر از مقام نبوت مطلقه است.1
نه مهدی(ع) جز با نزول حضرت مسیح ظهور نخواهند فرمود و تکمیل سلسله و زنجیره پیامبران و رهبران الهی در آخرالزمان با ظهور مهدی(ع) اتفاق خواهد افتاد. و آنچه امروز مسیحیت آمریکایی تصور می کند که آرمگدن اتفاق خواهد افتاد و امام عصر(عج) و مهدی موعود(ع) در کار نخواهد بود و دروغی آشکار بیش نیست.
1. دروغگوها و کذاب ها فردا مدعی مهدویت و یا امامت و یا مدعی نیابت و یا ظهور باب و مانند آن نشوند. این رخداد جز با حضور و نزول حضرت مسیح(ع) عملی نخواهد شد.
2. خود این حدیث دلیل روشنی بر ظهور امام عصر(عج) و آینده روشن تاریخ بشریت و امید به آینده ای نویدبخش و ظهور منجی موعود و ظهور عیسی بن مریم(ع) و وعده ادیان الهی برای نجات کاروان بشریت از چنگال اهریمنان و شیاطین خواهد بود و این از نشانه های آن بزرگوار است.
3. امید است صاحب نظران و اندیشمندان رسالت بزرگ خود را در تبیین معارف الهی و نقد و بررسی دقیق و حکیمانه مسائل و موضوعات عمیق اسلامی و ولائی برداشته و زمینه های سوءاستفاده و برداشت های غلط و جاهلانه و یا مغرضانه را از بین ببرند و اجازه ندهند تا در اثر سهل انگاری و یا غفلت مرزبانان معارف اسلامی و حقایق قرآنی، میدان برای دزدان راه و شیادها هموار شود و یا جاعلان و غافلان و عناصر پر ادعا و مردم فریب افکار عمومی را مشوب و چهره حقایق دینی را ملکوک و ذهن ها را شبهه ناک و افکار را مسموم نمایند و یا با خرافات و خرافه گرایی معارف بلند توحیدی دستخوش و ساوس شیطانی و یا سلیقه های گوناگون نفسانی بشود.
تذکر این مطلب نیز بسیار به جا و قابل توجه است که بحث و بررسی فقیهانه و کارشناسانه در این قبیل احادیث و روایات و مسائل تاریخی و اجتماعی و فلسفی و سیاسی و کلامی و ادبی و مانند آن از ظریف ترین، حساس ترین و ارزشمندترین کارهاست و البته نیاز به قدرت استنباط و دقت و سلامت نفس و بصیرت در دین و آشنایی با علوم و فنون اجتهاد و آگاهی به رموز آن دارد و الا نااهلان و یا مدعیان ناآگاه و یا خودباختگان در برابر بیگانگان و بردگان هوی و هوس هرگز توان لازم را برای ورود در این میدان ها و اظهارنظر فنی و تخصصی و جلب اعتماد عمومی را نداشته و نخواهد داشت.
4. حضرت مهدی(عج) بلاواسطه فرزند امام عسکری(ع) و حضرت نرجس خاتون است که در سنه 255 ق. در سامرا متولد شده اند و در اعتقاد ما شخصی معین، با ویژگی ها و صفات خاصی بوده و هرگز جایی برای تردید، تحریف، خرافه گرایی، تفسیرها و توجیه های جاعلانه باقی نمی گذارد. عیسی بن مریم(ع) نیز پیامبر اولوالعزم بوده که حدود 770 سال قبل از ولادت امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ در بیت اللحم از حضرت مریم(س) متولد شده اند و در بینش صحیح دینی و تاریخ هرگونه ادعای ساختگی که به مفهوم یکی بودن آن دو بزرگوار مطرح شود و یا با انگیزه های گوناگون سیاسی اجتماعی و فکری مطرح شود دور از انصاف و خلاف وجدان و غیر منطبق با واقع است.
5. طبق روایات متواتر اسلامی، آن بزرگوار دارای دو غیبت است: غیبت صغری و غیبت کبری و در عصر غیبت صغری رابطه با آن حضرت(ع) توسط نواب خاصشان برقرار می شد و در عصر غیبت کبری آن حضرت دارای نواب عام است و صفات ایشان نیز به طو کلی و کامل تعریف شده است.
ولی درباره حضرت مسیح که بحث غیبت و یا مباحث مشبه مطرح نیست بلکه در تعبیر قرآن کریم آمده است:
و ما قتلوه و ما صلبوه ولکن شبّه لهم… بل رفعه الله إلیه.2
و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند، ولیکن امر بر آنان مشتبه شد… بلکه خدا او را به سوی خود بالا برد، و خدا توانا و حکیم است.
و در روایات ما بحث نزول حضرت مسیح(ع) است، نه ظهور آن بزرگوار. و این دو تعبیر و عنوان بسیار متفاوت است که یکی نشانگر غیبت و دیگری نشان دهنده عروج و رفع الی الله و نزول مجدد است.
دربارة حضرت ولی عصر ـ ارواحنا فداه ـ این عنوان به کار نرفته بلکه عنوان غیبت، عصر غیبت و عصر ظهور به کار رفته است. یعنی او در میان ماست ولی از چشم ما به حسب ظاهر غایب است نه اینکه خداوند متعال او را به سوی خودش برده باشد، و یا به عقیده مسیحیت آن بزرگوار را به دار آویخته باشند و به ملکوت الهی پرواز کرده باشد. بنابراین ادعای تطبیق این دو با یکدیگر نمی تواند صحیح و قابل قبول باشد.
مهدی(ع) از ذریه رسول اکرم(ص) و فاطمه اطهر(س) و از خاندان محمد(ص) و هم نام رسول اکرم(ص) است. او قائم بالحق و قائم بالقسط است که او از مکه خواهد درخشید و یاران وفادار و استوار و انصار فداکار او در اسرع وقت به او ملحق خواهند شد. و جریان های صلیبی و صهیونیستی نیز نمی توانند بر چهره پرفروغ خورشید ولایت گرد و غبار نسیان و تحریف بپاشند.
آری مهدی(عج) وارث همه انبیا و اولیا است وارث زمین است وارث آدم و نوح(ع) و پیامبران اولوالعزم دیگر است وارث موسی کلیم و عیسی مسیح(ع) است تجلی همه ارزش های الهی و ادیان آسمانی است.
اکنون رسالت همه منتظران آن بزرگوار و ارادتمندان آستان مقدس حضرت خاتم الاوصیا(ع) احیای انگیزه های عمیق دینی و الهی و ایجاد آمادگی روحی و اخلاقی و گسترش فرهنگ مهدویت و ولایت و تلاش در راه بیداری امت اسلامی و زمینه سازی برای وحدت جهان اسلام و فداکاری و مجاهدت در راه نصرت آن حضرت و بسترسازی برای عصر ظهور و پیروزی حق بر باطل و آماده سازی افکار و اندیشه ها و ایجاد شرائط برای حکومت واحد عدل جهانی است.
و نصرتی معدّة لکم… حتی یحیی الله تعالی دینه بکم فمعکم معکم لامع غیرکم.3
و یاری من مهیای شماست… تا آنکه خدای تعالی دینش را به وسیلة شما زنده گرداند. پس همراه شمایم، همراه شمایم نه همراه (کسی) جز شما.
پی نوشت ها:
1. در این باره ر.ک: بحارالانوار، ج51، ص88 و89.
2. سورة نساء (4)، آیة 157 و 158.
3. قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، زیارت جامعة کبیره.