معصومین علیهم السلام در اشعار عطار
25 فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری
عطار در منطق الطیر خود در مثنوی چهارم با این بیان به توصیف مولا علی (ع) می پردازد:
خواجهٔ حق پیشوای راستین * کوه حلم و باب علم و قطب دین
مرتضای مجتبا، جفت بتول * خواجهٔ معصوم، داماد رسول
مقتدا بیشک به استحقاق اوست * مفتی مطلق علی الاطلاق اوست
هم ز اقضیکم علی جان آگه است * هم علی ممسوس فی ذات الله است
در این عبارات، بیشتر دقت فرمایید:
“پیشوای راستین"، “قطب دین"، “خواجهٔ معصوم"، “اقضاکم علی” و سپس به این پرسش، پاسخ دهید که مراد عطار از اینکه مطرح سازد که فردی که استحقاق مقتدا شدن و مفتی مطلق بودن را دارد، علی(ع) است، چه باوری را در اذهان متبادر می سازد؟!
همو در خسرونامه خویش، بعد از آنکه ضمن اشعاری به مدح و ثنای خلفای سه گانه می پردازد، هنگامی که به امام علی(ع) می رسد، چینین می سراید:
امام مطلق ارباب بینش * بدانش آفتاب آفرینش
چو اصل اهل بیت افتاد حیدر * بلی بایست شهر علم رادر
چو شهر علم دین پیغمبر آمد * اگر بابیست آن را حیدر آمد
آیا مصرع “امام مطلق ارباب بینش” به تنهایی کافی نیست تا معتقد شویم که او بصیرت و بینش را تنها در پیروی از علی(ع) می پندارد؟!
عطار به این نیز بسنده نکرده و در ادامه، ضمن مدح و ثنای حسنین(ع)، جلوه هایی دیگر از تفکر شیعی را عرضه می دارد. اشعار او در مورد امام حسن(ع) این است:
لبش قایم مقام حوض کوثر * که بودی چشمهٔ نوش پیمبر
چنان نوشی بزهر آلوده کردند * جگر پر خون دلش پالوده کردند
ز زهرش چون جگر شد پاره پاره * ز غصّه گشت خونین سنگ خاره
دل خصمش نشد از خون جگر رنگ * ولی از درد او خون شد دل سنگ
تنها یک پرسش، در مورد این ابیات کافی است. خصم امام حسن (ع) کیست که قلب او از سنگ، سخت تر است؟ آیا همانی نیست که اهل سنت او را خال المؤمنین قلمداد کرده و راه انتقاد بر او را می بندند؟
عقیده عطار در مورد امام حسین(ع)، اینگونه جلوه گر می شود:
امامی کافتاب خافقینست * امام از ماه تا ماهی حسینست
چو خورشیدی جهان را خسرو آمد * که نه معصوم پاکش پس رو آمد
چو آن خورشید اصل خاندانست * بمهرش نه فلک از پی روانست
آیا این اشاره ای به تفکر شیعه دوازده امامی نیست و آیا اهل سنت، معتقد به عصمت دوازده امام می باشند؟!
و ….