مناظره زبان با چشم
بطور کلی در بسیاری از روایات فضیلت زبان بیان شده است چنان که امام صادق (ع ) در مجلس درس خود اهمیت مرا به شاگرد ارزنده خود مفضل معرفی کرده و فرمود : ای مفضل در آن چه خداوند پاک و منزه بر انسان از سخن گفتن مرحمت کرده تامل نما ! سنی که بسبب آن از آن چه در نهاد خود است و آن چه در دل خویش می گذراند و اندیشه او به نتیجه می رسد خبر می دهد و بوسیله آن آنچه در دل دیگرن است می فهمند (چون تاکسی سخن نگوید دیگری ما فی الضمیر او را نمی داند ، با مکالمه است که نیت و ماهیت دیگری هم به دست می آید) و اگر سخن نبود انسان بمنزله چهار پایان بی فائده ای بود ، که نه از نفس خود به چیزی خبر می داد و نه چیزی را از دیگری می فهمید
چشم : آری ، ما هم ، چنین روایاتی را دیده و یا لااقل از افراد بزرگ روحانی شنیده ایم ، بلکه شاید به روایات دیگری هم در فضل و رتبه شما برخورد کرده باشیم چنان که در تعریف ایمان از امام صادق (ع ) روایت شده که ایمان عبارت از اقرار به زبان و ره زدن در دل و عمل کردن به اعضاء و جوارح است .
و یا آن که از علی (ع ) نقل شده که فرمود : تمام نیکی در سه خصلت جمع گردیده است : نظر کردن ، سکوت نمودن ، حرف زدن ولکن باید روایات دیگری را هم دید ، مثلا در همین روایت چنین دارد : پس هر نظری که در آن اعتبار و پند گرفتنی نباشد ، آن غفلت است و هر سکوتی که در آن اندیشه و فکر نباشد بیخبری است و هر سخنی که در آن یادی از خدا نباشد لغو و بیهوده است .
دیده شده توسط سليماني(نويسنده وبلاگ) در كتاب«مناظره زبان و اندامها»،ص15