وحدت کلمه در نهج البلاغه
… فاذا ادت الرعیه الی و الوالی حقه، و ادی الوالی البها حقها عز الحق بینهم و قامت مناهج الدین و اعتدلت معالم العدل، وجرت علی اذلا لها السنن، فصلح بذلک الزمان و طمع فی بقاء الدوله و یئست مطامع الاعداء، و اذا غلبت الرعیه والیها، و احجف الوالی بر عینه اختلف هنالک الکلمه، و ظهرت معالم الجور، و کثر الادغال فی الدین و ترکت محاج السنن فعمل بالهوی و عطلت الاحکام و کثرت علل النفوس.[1]
… و آنگاه که مردم حق رهبری را ادا کنند و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت باید و راه های دین پدیدار و نشانه های عدالت برقرار، و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و صلم) پایدار گردد پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حکومت امیدوار و دشمن در آرزوهایش مایوس گردد اما اگر مردم بر حکومت چیره شوند یا زمامدار بر رعیت ستم کند. وحدت کلمه از بین می رود، نشانه های ستم آشکار و نیرنگ بازی در دین فراوان می گردد. و راه گسترده ای سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) متروک، هواپرستی فراوان، احکام دین تعطیل و بیماری های دل فراوان شود.
And when people have to pay will be appreciated and leader of the right people, the right to dignity in the community have emerged and symptoms of justice and of religion, and the Prophet is stable
After days of reform and communities to sustain the hopes and ambitions frustrated the enemy, but if people dominate the government or the leader of the oppressed peasants
Unity disappears, revealing signs of oppression and deception is abundant in religion. And a wide Sunnah of the Prophet desolate, Hvaprsty many, religion is shut down and many heart diseases.
Nahj al-Balagha Sermon 216
1.نهج البلاغه خطبه۲۱۶