وداع امام حسين (علیه السلام ) با زينب سلام الله علیها
امام حسين (ع ) بانوان را دلداري داد و امر به صبر و فرمود: خداوند شما را از دست دشمنان نجات دهد و عاقبت امر شما را نيكو گرداند، و دشمنان شما را به انواع عذاب مبتلا خواهد كرد، و در عوض اين مصايبي كه به شما رسيده ، خداوند چندين برابر از مواهب خود را به شما عنايت مي فرمايد، به زبان چيزي نگوييد كه موجب كاهش مقام ارجمند شما گردد…
زينب گريه مي كرد، امام به او فرمود: آرام باش اي دختر مرتضي ، وقت گريه طولاني است .
همين كه خواست به عزم ميدان ، از خيمه بيرون آيد، زينب (س ) دامن امام را گرفت و صدا زد:
((مهلا يا اخي ، توقف حتي اتزود منك و اودعك وداع مفارق لا تلاقي بعده ))؛ برادرم ! آهسته باش ، توقف كن تا تو را سير ببينم و با تو وداع كنم ، آن وداع جدا كننده اي كه بعد از آن ديگر ملاقاتي با تو نخواهد بود.
بگذار تا بگيرم چون ابر نو بهاران
كز سنگ ناله خيزد، روز وداع ياران
فمهلا اخي قبل الممات هنيئة
لتبرد مني لوعة و غليل
يعني : برادرم ! آهسته برو و قبل از مرگ ، اندكي با ما باش ، تا با ديدار تو، درون سوزان ، و سوز قلب پريشان و بي قرارم خنك گردد))(1)
اي جان ما جانان ما آهسته رو آهسته رو
مشكن دل سوزان ما آهسته رو آهسته رو
بر خواهر زارت نگر، بر طفل بيمارت نگر
آهسته رو، آهسته رو، آهسته رو
كرده وصيت مادرم تا من ببوسم حنجرت
آهسته رو، آهسته رو، آهسته رو
منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص79
(1)معالي السبطين ، ج 2 ص 26