گریه در اسلام
درست است که در میان شیعه عزاداری رنگ و بوئی خاص دارد (که ثمرات این عزاداری را به وضوح می توان دید.) اما وجود این عزاداری ها به معنای اینکه شیعیان غمگین هستند یا اینکه مذهب شیعه با غم آمیخته است نیست. از یک سو می بینیم که افرادی که به نحوی با مسجد و مجالس امام حسین (علیه السلام) در ارتباط هستند نسبت به دیگر افراد از روحیات بالاتر برخوردار هستند و افسردگی ای که در میان دیگران دیده می شود در آنان کمتر دیده می شود و اگر گفته شود، این افراد نسبت به دیگر افراد از روحیه ی شادتری برخوردار اند سخن به گزاف گفته نشده است. از آن طرف هم باید دقت نمود که اسلام با جشن و شادی مخالف نیست بلکه اسلام تمامی نیازهای فطری انسان را در نظر گرفته و برای برطرف ساختن آن نیازها نیز برنامه دارد؛ غم و شادی هر دو نیاز فطری انسان است. به عبارت دیگر در اسلام به همه نیازهای انسان توجّه شده است از جمله نیازهای طبیعی انسان احتیاج به تفریح و شادی و استراحت است که روایاتی نیز در این زمینه داریم از جمله اینکه حضرت فرمودند: «مؤمن باید ساعات خود را به سه بخش تقسیم کند… و یک بخش آن را در لذّت حلال و تفریح قرار دهد». روایاتی هست که از کسالت بپرهیزید و نگذارید به شما نزدیک شود و فرمودهاند: «ایّاک و الکسل والضّجرفانّهما یمنعاک عن حّظک من الدنیا و الاخرة» یعنی از کسالت دوری کنید زیرا آن از بهره دنیا و آخرت شما را باز میدارد. چه دستورات فردی و چه دستورات اجتماعی اسلام همگی براساس رضایت، شادی، نشاط و تحرک است. دقت در این احکام، جدا از عنصر رضایت که شادمانی همیشگی را تضمین میکند، نشاندهنده رفتارها و اعمال شادی بخش و نشاط آور است. اعیاد اسلامی مانند عید فطر، عید قربان، عید غدیر، رفتارها و اندیشههای شادمانه زیستن را القاء میکنند. با صحهگذاشتن اسلام بر عید نوروز و تأیید و تکمیل آن، نیز تاکید بر رفتارها و لحظههای شادی کردن برای انسانها است. خود گریه هم در مواقعی موجب خالی شدن دل از غم ها و غصه ها شده و موجب نشاط روحی می شود.