راز و رمز این همه شرافت و کرامت
روايات فراواني از رسول گرامي اسلام، امير مومنان و ديگر امامان نور _ صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين _ در فضيلت، قداست و شرافت سرزمين « قم» روايت شده، راويان اخبار و ناقلان آثار، آنها را نقل كرده اند و محدثان و مورخان آنها را در مجامع حديثي و منابع تاريخي خود درج كرده اند.1
ولي راز و رمز اين همه فضيلت و شرافت هنگامي معلوم شد كه پاره تن پيامبر، شفيعه روز محشر، دخت گرامي موسي بن جعفر علیه السلام، در اين سرزمين مقدس پاي نهاد و پس از اندك مدّتي ستاره ی عمرش در افق اين شهر افول كرد و براي هميشه اين سرزمين را كانون شرف ها و فضيلت ها ساخت و پرده از قداست آن برداشت.
شهر “كُم” 2 درميان بلاد ايران “گم” بود، و تشريف فرمايي “نگين قم” به اين سرزمين موجب شد كه ياد و نام اين شهر بر فراز همه شهرهاي ايران و جهان بدرخشد و با قامتي استوار در طول قرون و اعصار تجلي كند و آوازه اش در سرتاسر جهان طنين انداز شود.
از نخستين روزي كه پاره تن پيامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم در اين سرزمين به خاك سپرده شد، اينجا كانون نور، مشعل هدايت و كشتي نجات گرديد، هزاران محدث در عصر ائمه عليهم السلام از اين سرزمين برخاستند و ا شعه تابناك معارف اهلبيت را براي قرون آتيه نگهداري كردند. و از تعبير امام عليه السلام كه فرمود:
لَوْلاَ الْقُمِيّونَ لَضاعَ الّدينُ
اگر قمي ها نبودند دين تباه مي شد، 3 استفاده مي شود كه محدثان قم نقش مهمي در حفظ احاديث اسلامي داشتند .
اين شهر مقدس از بَدو ورود كريمه اهلبيت سلام الله علیها، هرگز از علماي رباني و زعماي ديني خالي نشده، جز اينكه در قرون مختلف از جهت كميت و كيفيت متفاوت بوده است .
در حدود 60 سال پيش، پايه هاي مستحكم حوزه علميه قم به دست با كفايت اسوه تقوا و فضيلت، اسطوره صلابت و استقامت، مثل اعلاي درايت و كياست، حضرت آيت الله العظمي آقاي حاج شيخ عبدالكريم حائري قدس سره در كنار بارگاه ملكوتي اين بضعه الرسول و قره علين البتول تأسيس، و به دست ديگر زعماي دين و مراجع تقليد شكوفاتر گرديد و امروزه به عنوان بزرگترين آكادمي علمي جهان تشيع بر تارك همه حوزه هاي علمي و مراكز ديني مي درخشد و هزاران دانش پژوه را از همه قاره هاي جهان در خود جاي داده، گلبانگ توحيد و آواي روح بخش معارف خاندان عصمت و طهارت را در سرتاسر جهان منتشر مي سازد، به حديث شريف امام به حق ناطق حضتر امام جعفر صادق عليه السلام عينيت داده كه فرمود :
فَيَفيضُ الْعِلْمُ مِنْها اِلي سائِرِ الْبُلْدانِ ، فِي الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبٍ؛
در آن ايام علم از اين شهر، به همه شهرها در شرق و غرب جهان، سرازير مي شود.4
نخستين جلوه اي كه از اشعه تابناك قم در تاريخ ثبت شده، جلوه ايست كه در شب معراج براي رسول گرامي اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم تجلي نمود و موجب شد كه پيامبر اكرم صلّی الله علیه وآله وسلّم از پيك وحي، جبرئيل امين ، پرسيدند:
اينجا كجاست؟
پيك وحي در پاسخ گفت:
بُقْعَهُ شيعَتِكَ وَ شيعَهِ وَصِيِّكَ عَلِيّ؛
اينجا سرزمين شيعيان شما و شيعيان وصي شما علي عليه السلام است.5
دومين گزارش نور پيرامون سرزمين قم، از اميرمؤمنان مولاي متقيان حضرت علي عليه اسلام است كه در روزگار كهن، روزي كه اهالي منطقه، كلاً از پيروان زرتشت بودند، از ورود حضرت بقية الله _ ارواحنا فداه _ به اين سرزمين خبر داده، از فراخواني آن حضرت ملل جهان را به آيين توحيد و گرد آمدن خلايق در شهر قم به تفصيل سخن گفته، در پايان مي افزايد:
اي پسر يماني! اين سرزمين مقدس است و از همه لوثها پاك است …
عمارت آن هفت فرسنگ در هشت فرسنگ باشد ، رايت وي بر اين كوه سفيد بزنند ، به نزد دهي كهن، كه جنب «مسجد» است، كه قصر مجوس است و آن را «جمكران» خوانند. 6
اين حديث را صاحب “خلاصه البلدان” از كتاب ” مونس الحزين” شيخ صدوق روايت كرده است.7
دیده شده توسط (سلیمانی)نویسنده وبلاگ در کتاب کرامات معصومیه، صص4-6
1ـ نگارنده چهل حديث از احاديث وارده پيرامون قم را در كتاب كريمه اهل بيت سلام الله علیها از صفحه 429 تا صفحه 458 آورده است.
2ـ بنابر مشهور ، كلمه “قم” در اصل “كُم” بوده، طبق قاعده تعريب كاف به قاف تبديل شده است (تاريخ مذهبي قم ص 11 ).
3ـ بحار : ج 60 ص 217.
4ـ تاريخ قم ص 95 ، بحارالانوار : ج 60 ص 213 و كريمه اهلبيت ص 435.
5ـ علل الشرايع ص 572 ، بحار : ج 18 ص 407 و ج 60 ص 207.
6ـ انوار المشعشعين : ج 1 ص 453.
7ـ متن كامل حديث در كتاب كريمه اهلبيت ص 470 _ 473 آمده است.