از تیغ دم نزن
از تیغ دم نزن، همه مست شهادتیم
حرف از حرم نزن که همه کوه غیرتیم
دربان سامرا و دمشقیم و کربلا
عاشق قسم به عشق نمیترسد از بلا
از تیغ دم نزن، همه مست شهادتیم
حرف از حرم نزن که همه کوه غیرتیم
دربان سامرا و دمشقیم و کربلا
عاشق قسم به عشق نمیترسد از بلا
ديدار حجت الاسلام و المسلمين اسكندري
معاون محترم فرهنگي
حوزه هاي علميه ي خواهران كشور
از غرفه مركز تخصصي تفسير و علوم قرآني نرجس خاتون سلام الله عليها
حيات برهانى
لحظات اين ماه، همه نورانى است. همه لحظه ها، لحظه قدر است و ارزش آفرينى. حيات بشر، نيز بايد با الهام از خرد و انديشه، در سايه «آيات» و «بيّنات» و با الهام از «براهين ساطعة» و استدلالات روشن و تابنده، نورانى گردد.
زيستن بدون برهان عبث است و حيات غير متّكى به منطق، پوچ است.
جهان، جهان منطق و برهان و نشانه است. عالم، سراسر آيه است، راهنماست. نظم شگفت حاكم بر جـهان، عجايب خلقت الهى، ابعاد پيچيده وجود انسان، اختلاف زبان ها، رنگها، قيافه ها، سرانگشتان، شب و روز و نور و ظلمت، مرگ و مير و پديده حيات و مرگ، دريا و باران و موج و رويش گياه و آمد و شد فصلها، همه نشانه قدرت الهى است.
قرآن همه اين ها را «آيه» مى داند. نشانه و برهان بر وجود خدا و راهنماى ايمان است.
ديده، بايد كور باشد تا نبيند. گوش، بايد كر باشد تا نغمه جانبخش حيات را از ذرّه ذرّه عالم نشنود.
چه مى توان كرد؟ گاهى انسانها، چشم و گوش بسته مى شوند و ديده بصيرت را به روى اين جهان مى بندند، آنگاه، حتى خورشيد را هم ديدن نمى توانند و از ديدن آفتاب، كور مى شوند.
از خدا خواسته ايم تا ما را به سوى اين برهان هاى روشن و تابناك، رهنمون گردد تا راه زندگى را با چراغ روشن برهان طى كنيم و مقصد را گم نكنيم.
منبع : سيناي نياز ؛ جواد محدثي
فرصت ها همچون ابر، گذرانند.
رحمت حق، هميشه به سوى بندگان جارى است. امّا گاهى لحظه هاى نورانى و شفاف و سراسر بركت و رحمت، وجود دارد. فرصت هايى گرانبها پيش مى آيد كه از «لحظات اللّه » است، روزهايى مغتنم، كه از «ايّام اللّه » است. هشيارى و بيدارى لازم است تا از آنها بهره جست.
رمضان، يكى از اين فرصت هاست.
در حديث قدسى است:
«آگاه باشيد كه در ايّام روزگارتان، خدا را نفحه ها و لحظه هايى مبارك است، آگاه باشيد، در كمين و متعرّض آن لحظه ها باشيد…»[1]
مبادا كه رمضان بگذرد و انسان از رحمت گسترده خدايى بهره اى به دست نياورد.
فيض، از مبدأ فيّاض الهى مى جوشد. قابليّت و آمادگى بايد تا در ما هم تجلّى يابد.
بركت ها و رحمت ها، از سوى پروردگار به سوى مردم و به طرف زمين «نازل» مى گردد. اين ماييم كه بايد ظرف وجودى و ظرفيّت معنوى خويش را زير آبشار ريزان فيض قرار دهيم.
[1] ـ اِنّ للّه فى ايّام دَهرِكم نَفحاتٌ، اَلا فترصّدوالها
بحارالانوار، ج 74 ص 166.
منبع : سيناي نياز ؛ جواد محدثي