علی (ع) نور خداست . همان طوری که قرآن دارای محکمات و متشابهات می باشد و آیات متشابه آن باید در کنار آیات محکم معنا و تفسیر و تحلیل شود; هم چنین است زندگی امام علی (ع)، که زندگی امام از محکمات و متشابهات برخوردار است و در تحلیل و تفسیر شخصیت امام، باید متشابهات را به کمک محکمات تفسیر کرد .
قرآن شریف به این نکته اشاره زیبایی دارد، می فرماید: «او کسی است که این کتاب (آسمانی) را بر تو نازل کرد; که قسمتی از آن، آیات «محکم » [صریح و روشن] است; که اساس این کتاب می باشد; (و هرگونه پیچیدگی در آیات دیگر، با مراجعه به اینها، برطرف می گردد). و قسمتی از آن، «متشابه » است [آیاتی که به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفی در آن می رود; ولی با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها آشکار می گردد ]. اما آنها که در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهانند، تا فتنه انگیزی کنند (و مردم را گمراه سازند) ; و تفسیر (نادرستی) برای آن می طلبند; در حالی که تفسیر آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمی دانند . (آنها که به دنبال فهم و درک اسرار همه آیات قرآن در پرتو علم و دانش الهی) می گویند: «ما به همه آن ایمان آوردیم; همه از طرف پروردگار ماست .» و جز صاحبان عقل، متذکر نمی شوند (و این حقیقت را درک نمی کنند) . (1) با توجه به این تشبیه زیبا در بر داشت، بین قرآن و زندگی امامان (ع) که در واقع قرآن ناطق هستند و برادران قرآن، آیا اگر محکمات و متشابهات زندگی امام علی (ع)، کنار هم قرار بگیرند و متشابهات زندگی حضرت، مانند تصدق انگشتر به سائل در حال رکوع نماز، به کمک محکمات زندگی حضرت، همانند بیرون کشیدن تیر از پای حضرت در حال نماز، تفسیر گردد و قلب های فتنه انگیزان، باعث فتنه انگیزی نگردد و «عقل سلیم » و «قلب سلیم » میدان دار قضاوت باشد، باز هم، زندگی امام علی (ع) و اخلاص «امیر اخلاص » مورد شبهه قرار می گیرد؟ !
اخلاص در آیینه مخلص
«منظور از «اخلاص » همان خلوص نیت است، و منظور از خلوص نیت، این است که انگیزه تصمیم گیری تنها خدا باشد و بس .» (2)
حق این است که، اخلاص را در کلام مخلص بزرگ، علی (ع) جستجو کنیم . و نوشتار و نثر را نورانی کنیم با کلام امام .
لازم به یادآوری است که، بحث اخلاص، دامنه دار و گسترده است و در آیات و روایات فراوانی بدان پرداخته شده است که بررسی و جستجوی همه آن، تحقیق و تالیف مستقلی را طلب می کند که جا دارد مخلصین بدان بپردازند .
این عنوان بحث، در این نوشتار، زمینه ساز بحث های بعدی است و از این جهت، فقط به کلام امام علی (ع) بسنده می کنیم .
اما کلام امام:
اخلاص، رمز تقرب به حق است .
از این جهت می فرمایند بی گمان برترین وسیله پیوستگی، پیوستگان به خدای سبحان عبارت است از:
1 - ایمان به خدا و رسولش،
2 - جهاد در راه خدا که بلندای اسلام است،
3 - کلمه اخلاص که همان سرشت انسانی است،
4 - برپا نمودن نماز به عنوان آیین امت اسلام . . . (3)
در جای دیگر می فرمایند:
«قد اخلص لله فاستخلصه . . .»
چون بنده خدا خویشتن را برای خدا خالص می کند و خدا در اخلاص ورزیدنش او را یاری می دهد . چنین است که او از کانهای دین، و از کوههای ریشه دار زمین است . و خود را به اجرای عدالت پایبند کرده، نخستین گامش در این راه زدودن هوی و هوس از درون خویش است . (4)
علی (ع) مرد مخلص تاریخ است، دوست و دشمن، امیرالمؤمنین (ع) را به «اخلاص » می شناسند . برای علی بزرگ، عبادت و شهادت، سفر و حضر، محراب و منزل، دوست و دشمن، خانواده و اجتماع و خلوت و جلوت، یکسان بوده است، یعنی تمام کارهای امام، برای خشنودی خداوند و رسیدن به لقاء حق بوده است همان خلوص که در محراب عبادت داشت، در میدان جنگ و جهاد هم داشت .
به گفته مولوی:
او خدو انداخت بر رویی که ماه
سجده آرد پیش او در سجده گاه (5)
در مورد نماز خون بپا داشتن امام حسین (ع) شاعر می گوید:
در میان بارش تیر بلا
عاشقانه بر سر سجاده شد
پس برای مردان مخلص خدا، خطاب «ارجعی الی ربک راضیة مرضیة » (6) مهم است و غیر از رضایت خداوند منان، دنبال هیچ چیز دیگر نبودند .
علی (ع) در مورد نشانه های خلوص می فرمایند:
1 - اولین نشانه خلوص، یکرنگی است، چه در خلوت و چه در جلوت .
«در اسرار سیاست و جنبه های پنهانی کارهایش، تا آنجا که گواه و نماینده ای جز خدا حضور ندارد، او را به تقوای الهی فرمان می دهم . و نیز فرمانش می دهم که مبادا در ظاهر، خدا را اطاعت کند و در خلوت بدان کار دیگر بپردازد! که هر آن که پیدا و پنهان و گفتار و کردارش دوگانه نباشد از عهده ادای امانت برآید و در عبادت توفیق اخلاص یابد . (7)
2 - یکی دیگر از نشانه های خلوص، پاسداری از امانت ها است . امام علی (ع) به یکی از کارگزاران می نویسد:
«اما بعد، بی تردید من تو را در امانت خویش شریک کردم و همراز خود گرفتم، به گونه ای که هیچ یک از یارانم را در مواسات ویاری متقابل و ادای امانت و تعهد بدان مطمئن تر از تو نمی شناختم . اما تو، همین که دیدی روزگار بر عموزاده ات پارس کرد، دشمن به اوج خشونت رسید، امانت مسلمانان را شکوه و ارجی نماند و امت به گستاخی گرایید و پراکنده شد، چهره دیگر کردی و همراه و هماهنگ با یاران نیمه راه، بی تفاوتها و خیانتکاران، به کناره گیری و بی تفاوتی گراییدی و خیانت کردی .» (8)
3 - یکی دیگر از نشانه های خلوص، از منظر «امیر اخلاص » ، پذیرش سختی هاست .
حضرت می فرماید:
1 - «خداوند برای پاکسازی از شرک، ایمان را رقم زد،
2 - برای وارستن از کبر، نماز را،
3 - برای رویش روزی، زکات را،
4 - و برای آزمایش اخلاص مردمان، روزه را،
5 - برای تقویت دین، حج را،
6 - برای عزت اسلام، جهاد را،
7 - برای مصلحت توده های ناآگاه، امر به معروف را،
8 - برای مهار سبک مغزان، نهی از منکر را،
9 - برای رشد نسل، صله رحم را،
10 - برای پاسداری خونها، قصاص را،
11 - برای بزرگداشت محرمات الهی، اجرای حدود و کیفر را،
12 - برای حفظ خرد، ترک می گساری را . . . .» (9)
اگر با معرفت کودکانه، به هر کدام موارد فوق نگریسته شود، سخت و ثقیل است، اما اگر با دیده دقیق و عمیق، به هر یک از موارد فوق نگریسته شود، در درون هر یک از موارد فوق «حکمت های بزرگ » خوابیده است، که برای کشف هر کدام، باید همت کرد . به عبارت دیگر، انسانها، در محاصره امتحان و آزمایش الهی قرار دارند، تا در میدان امتحان، مخلص از غیر مخلص، مرد از نامرد و دیندار از بی دین، مشخص گردد .
به هر حال، بحث در این زمینه دامنه دار است ولی به علت اختصار، به همین مختصر اکتفا می شود .
1) آل عمران: 3/7 .
2) مکارم شیرازی، ناصر، و دیگران، «اخلاق در قرآن » ، قم: مدرسة الامام علی ابن ابیطالب، ج 1، ص 269 .
3) نهج البلاغه، خ 109 .
4) همان، خ 86 .
5) مثنوی معنوی .
6) فجر: 89/28 .
7) نهج البلاغه، نامه 26 .
8) همان، نامه 41 .
9) همان، حکمت 244
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه