• خانه 
  • ورود 
  • تماس  

افتخاری بالاتر از قهرمانی

13 بهمن 1394 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر


بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‌ در دیدار دست‌اندرکاران برگزارى کنگره‌ى شهداى ورزش کشور که در تاریخ ۲۱ دی ماه ۹۴ برگزار شده بود، صبح امروز در همایشی که به همین منظور در سالن ۱۲ هزار نفری ورزشگاه آزادی برگزار شد منتشر شد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار با تقدیر از ابتکار جالب بزرگداشت شهدای ورزشکار کشور، تأکید کردند: لازم است جامعه بداند که فداکارى در راه دین و انقلاب، مخصوص یک قشر خاص نیست و همه‌ى اقشار در این مسابقه‌ى عظیم و معنوى شرکت دارند.
ایشان بزرگداشت شهدای ورزشکار کشور را تقویت روحیه و اعتلای فکر انقلابی خواندند و افزودند: جوان ورزشکار، به ‌طور طبیعى براى بخش مهمّى از جوان‌ها الگو است و اخلاق، رفتار و کیفیّت و سبک زندگى او می‌تواند تأثیرگذار باشد و جامعه را به‌ سوى دین، اخلاق و معنویّت سوق بدهد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی واژه «پهلوان» را لقبی داراى امتیاز در ادبیّات بومى و ملّى برشمردند و با تجلیل از ورزشکارانی که در محیطهای ورزشی رفتار شایسته انجام میدهند، تاکید کردند: افتخارِ بالاتر از خواندن سرود ملّى‌ و یا بالا رفتن پرچم در سکوی قهرمانی، اقدام آن ورزشکاری است که حاضر نمیشود با حریف صهیونیست کشتی بگیرد و یا بانوی ورزشکاری که با چادر و یا حجاب کامل اسلامی روی سکوی قهرمانی می ایستد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای این قبیل رفتارها را همانند رفتن به میدان جنگ و جلوه ای از روحیّه‌ ى قوى ایرانى مسلمان خواندند و افزودند: این نشاندهنده هویّت یک ملّت و استحکام عنصر و فلز مقاوم آنان است که در مقابل موج توهّمات و احساسات توهّم‌ آمیز شکست نمیخورند و مغلوب نمیشوند و باید کارى کرد که محیط ورزش به این سمت حرکت کند.
رهبر انقلاب تجلیل از ورزشکارانی را که به‌ طور علنى در میدان قهرمانى از ارزشها پاسدارى می‌کنند، با ارزش خواندند و گفتند: یکى از کارهای لازم، تجلیل از ورزشکارانی است که اسم خدا را مى‌ آورند و یا بعد از آنکه در رقابت پشت حریف را به خاک می رسانند سجده می‌کنند.
ایشان این رویکرد را نمادی از هویّت و شخصیّت ایران اسلامى دانستند و با تأکید بر ضرورت تقویت آن اظهار امیدوراری کردند که روزبه‌ روز محیط ورزش پاکیزه‌ تر و روشن‌ تر شود.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری

 1 نظر

اولین روز اقامت امام خمینی(ره)

13 بهمن 1394 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر


به گزارش حوزه احزاب و تشکل‌های گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان پس از بازگشت امام خمینی(ره) به کشور، در ابتدای امر به عنوان محل اقامت و دیدارهای امام انتخاب شده بود، مدرسه كوچك بود و سیل مشتاقان بسیار.

كمیته استقبال به مدیریت آیت‌الله مطهری، ناچار بود محل دیگری را در نزدیكی مقر كمیته برای حضور امام بیابد، بنابر این مدرسه علوی برای این مهم، انتخاب شد.

صبح روز 13 بهمن ماه سال 57 امام در مدرسه علوی بودند، این مدرسه سرسرایی داشت كه امام می‌توانستند از آنجا با مردمی كه مشتاق یك لحظه‌ دیدار او بودند، ملاقات كنند. این مدرسه 2 در داشت كه باعث می شد مردم از یك در وارد و بعد از دیدار با امام از در دیگر خارج شوند.

طبقه اول مدرسه، برای دیدار با مردم و طبقه دوم به عنوان محل استراحت و زندگی امام، تعیین شد، كمیته استقبال صبح‌ها را برای ملاقات آقایان و بعدازظهرها را به خانم‌ها اختصاص داد.

حجت‌الاسلام ناطق‌ نوری به عنوان یكی از اعضای كمیته استقبال از امام خمینی در این‌ زمینه‌ می‌گوید: “زن‌ها از ساعت‌ 11 جلوی‌ مدرسه‌ی‌ علوی‌ و خیابان‌ ایران‌ برای‌ ملاقات‌ با امام‌صف‌ می‌كشیدند. سرتاسر خیابان‌ ایران‌ پر از زنان‌ محجبه‌ و چادر مشكی‌می‌شد. عده‌ای‌ از زنان‌ به‌ صورت‌ فامیلی‌ با هم‌ می‌آمدند و برای‌ اینكه‌ همدیگر را گم‌ نكنند، چادرهای‌شان‌ را به‌ هم‌ گره‌ می‌زدند. در اثر فشار جمعیت، ‌چادرهایشان‌ به‌ پاهایشان‌ گیر می‌كرد و به‌ زمین‌ می‌افتادند و شاید روزی‌ چند صد نفر از زنان‌ غش‌ می‌كردند…از طرف‌ دیگر، ما احتمال‌ می‌دادیم‌ كه‌ زنان‌ عوامل‌ رژیم،‌ زیر چادرهایشان‌ نارنجكی‌ داشته‌ باشند تا در ملاقات،‌ به‌ سوی‌ امام ‌پرتاب‌ كنند، چون‌ اصلاً وضع‌ قابل‌ كنترل‌ نبود.”

با این اوصاف اعضای كمیته به امام پیشنهاد دادند كه ملاقات خانم‌ها تعطیل شود که امام خمینی پاسخ دادند: “شما فكر می‌كنید اعلامیه‌های‌ شما شاه‌ را بیرون‌ كرد؟ همین‌ها شاه‌ را بیرون‌ كردند. شماها وسیله‌ی‌ رفاه‌ و آسایش‌ آن‌ها را فراهم‌ كنید.”

به دلل این فرموده‌های امام بود كه در روزهای آینده، انتظامات بانوان تشكیل شد و نظم بخشیدن به امور بانوان را به دست گرفت.

مردم از سراسر كشور به دیدار امام آمدند و تعداد زیادی از سربازان، نیروهای ارتش و روسای ادارات نیز در دیدار با امام استعفای خود را اعلام ‌كردند.

* مرحوم حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی به همراهی بسیاری از طلبه‌های حوزه‌های علمیه به دیدار امام(ره) رفتند. آقای فلسفی که سالها ممنوع المنبر شده بودند در حضور حضرت امام(ره) به منبر رفته و به ایراد سخنرانی پرداخت.

امام نیز در این دیدار اینگونه سخن گفتند: “بنده در این مدت كه در خارج بودم دعاگوی همه آقایان بودم و حالا كه برگشتم به خدمت آقایان برای خدمت‌گزاری، خدمت به روحانیت، خدمت به آقایان علما و فضلا و خدمت به جامعه ایرانی‌ها، حالا می‌بینم كه رفقایی كه ما داشتیم با ریش سیاه این جا گذاشتیم. حالا با ریش سفید تحویل می‌گیریم. ما اشخاصی در زندان داشتیم كه وقتی كه از پیش ما رفتند در زندان، سالم بودند، قوی بودند، وقتی كه از زندان بیرون آمدند آنهایی كه زنده مانده‌اند و از زندان بیرون آمده‌اند ضعیف شده‌اند، پیرمرد شده‌اند، مریض شده‌اند، این نیروی انسانی از دست ما رفته است، این از همه چیزها بالاتر بود، جنایاتی كه سلسله پهلوی در جامعه ما كرد، شاید هیچ جنایتی بالاتر از این جنایت نبود كه نیروهای فعاله انسانی ما را یا از بین بردند یا فعالیت آن‌ها را خنثی كردند برای مدت‌های زیاد… “

* امام خمینی در جمع روحانیون در مدرسه علوی بیانات مبسوطی را ایراد کردند. ایشان در قسمتی از این بیانات فرمودند: “رژیم سلطنتی از اول خلاف عقل بود … هر ملتی باید خودش سرنوشت خودش را تعیین کند.”

امام همچنین تاکید کردند: مبارزه ادامه دارد و رمز پیروزی شما، وحدت کلمه است". ایشان با اشاره به صدماتی که به خاطر از دست دادن نیروی انسانی در اثر جنایات سلسله پهلوی به جامعه وارد شده، گفتند: “دیگر دوران حقه‌بازی و مردم‌فریبی شاه با حربه ملیت و آزادی‌خواهی به سر آمده.‌‌ همان آزادی‌خواهی که خود مردک گفت آزاد ‌زنان و آزاد‌ مردان،‌‌ همان آزادی که می‌گفت من آزادی دادم به ملت در صورتی که پشتش مسلسل بود و توپ و تانک بود.”

ایشان سپس گفتند: “الان هم بعضی از کسانی که با او ارتباط دارند و با روش‌های ظاهراً اصلاح پیش آمده‌اند می‌خواهند منافع اجانب را حفظ کنند. خود محمد‌رضا هم این ادعا را می‌کرد. به قرآن مجید توسل می‌جست. آزاد ‌زنان و آزاد‌ مردان می‌گفت، ولی همه حیله بود. حالا هم که ملیت و ملت گفته می‌شود که فلان چیز را حذف می‌کنیم و آزادی می‌دهیم، همه حیله است و ملت باید بیدار باشد.”

امام افزودند: “سکوت و عدم شرکت در سرنگونی رژیم شاه خیانت به اسلام و کشور است… صلاح ارتش در پیوند با ملت است و این دولت باید تنبه کرده و خودش کنار برود…”

* به گزارش آسوشیتد پرس، بختیار در این شرایط هم‌چنان بر مواضع كوته فكرانه خود ایستاده بود و می‌گفت: طرفداران آیت الله خمینی می توانند فریاد بزنند، غوغا کنند، توهین کنند، این کار چیزی را ثابت نمی کند، اما اینکه چندین میلیون نفر برای استقبال از آیت الله به تهران آمدند، مبالغه آمیز است. وی تاکید کرد که همچنان مشتاق ملاقات با امام خمینی(ره) است.

* رادیو مسکو: دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا علیه مداخله آمریکائی ها در امور داخلی ایران، در برابر کاخ سفید تظاهرات کردند.

گروهی از نظامیان و نیروی هوایی از دیگر اقشاری بودند که روز ۱۳ بهمن ۱۳۵۷ با حضور در محل اقامت امام با ایشان دیدار کردند. به نوشته روزنامه کیهان، “آیت‌الله خمینی در حضور آن‌ها به دولت بختیار هشدار داد و گفت اگر یک نفر از این همافران با دست این جلادان از بین برود، ما همه آن‌ها را به کیفر اعمالشان می‌رسانیم". امام تاکید کردند: “جرم همافران و سایر ارتشیانی که فرار کرده‌اند این است که به ملت پیوسته‌اند. چرا از این راه غلط و شیطانی عمال دستگاه رویگردان نیستند. چرا اراده ملت را ترک کرده راه صهیونیسم را در پیش گرفتند. ما کسانی را که از ارتشیان توبه کنند و برگردند، توبه همه آن‌ها را با دل و جان قبول می‌کنیم.”

* خبرگزاری تاس : بازگشت آیت الله خمینی به ایران مبارزه در آن کشور را وارد مرحله سرنوشت ساز نمود.

یک روز پس از ورود امام به کشور چهره‌های بین‌المللی به وقایع ایران واکنش‌های متفاوتی نشان دادند. در این روز یاسر عرفات، رهبر مبارزان فلسطینی طی پیامی که برای امام ارسال کرد، گفت: نتایج پیروزی ملت ایران در مرزهای آن کشور متوقف نخواهد شد.

در مقابل، رئیس‌جمهور مصر نه ‌تنها به انقلاب مردم ایران روی خوش نشان نداد بلکه واکنش خشمگینانه خود را نسبت به وقوع انقلاب در ایران ابراز داشت. روزنامه اطلاعات به نقل از خبرگزاری فرانسه در این‌باره نوشت: “انور سادات، در سخنانی در اجلاس حزب ناسیونال دموکرات خود علیه امتزاج مذهب و سیاست در مصر نظیر آنچه به عقیده سادات در ایران روی داده است به مردم مصر هشدار داد.”

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

 نظر دهید »

قطعه ای از خاک بهشت

13 بهمن 1394 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

13 بهمن ماه سالروز رحلت حکیم عارف و محدث مفسر ملا محمد محسن فیض کاشانی

 

 

در آسمان روح بخش تشیّع، ستارگانی درخشیده اند که با فروغ دانش، حکمت و تلاش خویش، بشریت را راهگشا بوده اند و سراسر زندگانی اثر بخش شان مصروف نشر علم، اندیشه و معارف قرآنی و دانش اهل بیت گردیده، و به راستی که چنین شخصیت های کم نظیری وارث به حق انبیاء الهی بوده و هستند.

فقیه فرزانه و عارف ربّانی؛ محمد محسن فرزند شاه مرتضی معروف به فیض کاشانی (1007 - 1091 ق) از زمره دانشورانی است که الگوی پارسایی، اخلاق و نیز چشمه جوشان معارف و فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام) و بحر خروشان عرفان و فلسفه بود. عشق به مکتب اهل بیت (علیهم السلام) چنان در وجودش نفوذ کرده بود که وی را به مقام واصلان به حقیقت رسانید.

آیت الله تنکابنی درباره پارسایی و معنویت مرحوم فیض نوشته است:

در زمان شاه عباس، پادشاه فرنگ شخصی را فرستاده به سلطان صفوی نوشت که علمای مذهب شما، با فرستاده من در امر دین مناظره کنند، هر که پیروز شد دیگران به دین او در آیند. فرستاده فرنگ علمی داشت که هر کس چیزی را در دست می گرفت، آن را کشف می کرد. سلطان علما را جمع کرد و سرآمد ایشان ملا محسن فیض بود… فرستاده فرنگ به وی گفت: اکنون چیزی در دست بگیر تا من آن را بگویم. فیض کاشانی تسبیح تربیت سید الشهداء را در دست گرفت، فرنگی در دریای فکر غوطه ور شد، ملا محسن فرمود: چرا عاجز ماندی؟ فرنگی گفت: عاجز نمانده ام، ولی می نگرم که در دست تو قطعه ای از خاک بهشت است، و جهت فکر من برای این است که خاک بهشت چگونه به دست تو رسیده است؟!

فیض کاشانی گفت: راست گفتی و در دست من، قطعه ای از خاک بهشت است و آن تسبیحی از قبر مطهر دختر زاده پیامبر ما امام حسین (علیه السلام) است، پس حقانیت دین ما و بطلان راه تو آشکار شد، فرستاده پادشاه فرنگ اسلام را اختیار نمود.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه

 

 5 نظر

صبر و حلم امام على علیه السلام

13 بهمن 1394 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر


ان عضك الدهر فانتظر فرجا فانه نازل بمنتظره او مسك الضر و ابتليت به فاصبر فان الرخاء فى اثره “على عليه السلام”
صبر و حلم از صفات فاضله نفسانى است و از نظر علم النفس معرف علو همت و بلندى نظر و غلبه بر اميال درونى است و تسكين دردها و آلام روحى بوسيله صبر و شكيبائى انجام ميگيرد.
صبر، تحمل شدايد و نا ملايمات است و يا شكيبائى در انجام واجبات و يا تحمل بر خوردارى از ارتكاب معاصى و محرمات است و در هر حال اين صفت زينت آدمى است و هر كسى بايد خود را بزيور صبر آراسته نمايد.
على عليه السلام از هر جهت صبور و شكيبا و حليم بود زيرا رفتار او خود مبين حالات او بود حتى در جنگها نيز صبر و بردبارى ميكرد تا دشمن ابتداء بيشرمى و تجاوز را آشكار مينمود.
على عليه السلام در حلم و بردبارى بحد كمال بود و تا حريم دين و شرافت انسانى را در معرض تهاجم و تجاوز نميديد صبر و حوصله بخرج ميداد ولى در مقابل دفاع از حقيقت از هيچ حادثه اى رو گردان نبود. معاويه را نيز بحلم ستوده اند اما حلم معاويه تصنعى و ساختگى بوده و از روى سياست و حيله گرى و براى حفظ منافع مادى بود در حاليكه حلم على عليه السلام فضيلت اخلاقى محسوب شده و براى احياء حق و پيشرفت دين و هدايت گمراهان بود.
در تمام غزوات پيغمبر صلى الله عليه و آله رنج و مشقت كارزار را تحمل نمود و از آن بزرگوار حمايت كرد و هر گونه سختى و ناراحتى را درباره اشاعه و ترويج دين با كمال خوشروئى پذيرفت.
رسول اكرم صلى الله عليه و آله از فتنه هائى كه پس از رحلتش در امر خلافت بوجود آمد او را آگاه كرده بصبر و تحمل توصيه فرمود، على عليه السلام نيز مصلحة براى حفظ ظاهر اسلام مدت 25 سال در نهايت سختى صبر نمود چنانكه فرمايد: فصبرت و فى العين قذى و فى الحلق شجى. يعنى من مانند كسى صبر كردم كه گوئى خارى در چشمش خليده و استخوانى در گلويش گير كرده باشد.
على عليه السلام براى استرداد حق خويش قدرت داشت ولى براى حفظ دين مأمور بصبر بود و اين بزرگترين مصيبت و مظلوميتى است كه هيچكس را جز خود او ياراى تحمل آن نيست! ميفرمايد “بارها تصميم گرفتم كه يكتنه با اين قوم ستمگر بجنگ برخيزم و حق خود باز ستانم ولى بخاطر وصيت پيغمبر صلى الله عليه و آله و براى حفظ دين از حق خود صرف نظر كردم. ” چه صبرى بالاتر از اين كه اراذلى چند مانند مغيرة بن شعبه و خالد بن وليد بخانه اش بريزند و بزور و اجبار او را براى بيعت با ابو بكر بمسجد برند در حاليكه اگر دست بقبضه شمشير ميبرد مخالفى را در جزيرة العرب باقى نميگذاشت! گويند وقتى حضرت امير عليه السلام را كشان كشان براى بيعت با ابو بكر بمسجد مى بردند يك مرد يهودى كه آن وضع و حال را ديد بى اختيار لب بتهليل و شهادت گشوده و مسلمان شد و چون علت آنرا پرسيدند گفت من اين شخص را ميشناسم و اين همان كسى است كه وقتى در ميدانهاى جنگ ظاهر ميشد دل رزمجويان را ذوب كرده و لرزه بر اندامشان ميافكند و همان كسى است كه قلعه هاى مستحكم خيبر را گشود و در آهنين آنرا كه بوسيله چندين نفرباز و بسته ميشد با يك تكان از جايگاهش كند و بزمين انداخت اما حالا كه در برابر جنجال يكمشت آشوبگر سكوت كرده است بى حكمت نيست و سكوت او براى حفظ دين اوست و اگر اين دين حقيقت نداشت او در برابر اين اهانتها صبر و تحمل نميكرد اينست كه حق بودن اسلام بر من ثابت شد و مسلمان شدم.
باز چه مظلوميتى بزرگتر از اين كه از لشگريان بيوفاى خود بارها نقض عهد ميديد و آنها را نصيحت ميكرد اما بقول سعدى “دم گرمش در آهن سرد آنها مؤثر واقع نميشد” و چنانكه گفته شد آرزوى مرگ ميكرد تا از ديدار كوفيهاى سست عنصر و لا قيد رهائى يابد.
على عليه السلام پس از رحلت پيغمبر صلى الله عليه و آله دائما در شكنجه روحى بود و جز صبر و تحمل چاره اى نداشت بنقل ابن ابى الحديد آنحضرت صداى كسى را شنيد كه ناله ميكرد و ميگفت من مظلوم شده ام فرمود: هلم فلنصرخ معا فانى ما زلت مظلوما. يعنى بيا با هم ناله كنيم كه من هميشه مظلوم بوده ام!
او چون شتر سركش و چموشى بود كه مهار از پره بينى اش عبور كرده و شتر سوار را بحيرت افكند كه اگر زمام ناقه را سخت كشد بينى اش پاره و مجروح شود و اگر رها ساخته و بحال خود گذارد شتر سوار را به پرتگاه هلاكت اندازد، سوگند بخدا مردم در زمان او دچار اشتباه شده و از راه راست بيرون رفتند من هم “براى بار دوم” در طول اينمدت با سختى محنت و اندوه صبر كردم تا اينكه “عمر نيز” براه خود رفت و خلافت را در ميان جمعى كه گمان كرد من هم “در رتبه و منزلت” مانند يكى از آنها هستم قرار داد.
خدايا كمكى فرماى و در اين شورا نظرى كن، چگونه اين مردم مرا با اولى “ابو بكر” برابر دانسته و درباره من بشك افتادند تا امروز در رديف اين اشخاص قرار گرفتم و لكن باز هم “بمصلحت دين” صبر كردم و در فراز و نشيب با آنها هماهنگ شدم “سابقا گفته شد كه اعضاء شورا شش نفر بودند” پس مردى “سعد وقاص” بسابقه حقد و كينه اى كه داشت از راه حق منحرف شد و قدم در جاده باطل نهاد و مرد ديگرى “عبد الرحمن بن عوف” بعلت اينكه داماد عثمان بود از من اعراض كرده و متمايل باو شد و دو نفر ديگر “طلحه و زبير كه از پستى آنها” زشت است نامشان برده شود. بدين ترتيب سيمى “عثمان” در حاليكه “مانند چهار پايان از كثرت خوردن” دو پهلويش باد كرده بود زمام امور را در دست گرفت و فرزندان پدرش “بنى اميه” نيز با او همدست شده و مانند شترى كه با حرص و ولع گياهان سبز بهارى را خورد، مشغول خوردن مال خدا گرديدند تا اينكه طنابى كه بافته بود باز شد “مردم بيعتش را شكستند” و كردارش موجب قتل او گرديد.
چيزى مرا “پس از قتل عثمان” بترس و وحشت نينداخت مگر اينكه مردم مانند يال كفتار بسوى من هجوم آورده و از همه طرف در ميانم گرفتند بطوريكه از ازدحام و فشار آنان حسنين در زير دست و پا مانده و دو طرف جامه ام پاره گرديد.
مردم چون گله گوسفندى كه در جاى خود گرد آيند “براى بيعت” دور من جمع شدند و چون بيعت آنان را پذيرفتم گروهى “مانند طلحه و زبير” بيعت خود را شكستند و گروه ديگرى “خوارج” از زير بار بيعت من بيرون رفتند و برخى نيز “معاويه و طرفدارانش” بسوى جور و باطل گرائيدند مثل اينكه آنان كلام خدا را نشنيدند كه فرمايد: ما سراى آخرت را براى كسانى قرار ميدهيم كه در روى زمين اراده سركشى و فساد نداشته باشند و حسن عاقبت مخصوص پرهيزكاران است.
بلى بخدا سوگند اين آيه را يقينا شنيده و حفظ كردند و لكن دنيا در نظر آنان جلوه كرد و زينت هايش آنها را فريب داد.
بدانيد سوگند بدان خدائى كه دانه را “در زير زمين براى روئيدن” بشكافت و بشر را آفريد اگر حضور آن جمعيت انبوه و قيام حجت بوسيله يارى كنندگان نبود و پيمانى كه خداوند از علماء براى قرار نگرفتن آنان در برابر تسلط ستمگر و خوارى ستمديده گرفته است وجود نداشت هر آينه مهار شتر خلافت را بر كوهان آن انداخته و رها ميكردم و از آن صرف نظر مى نمودم و شما در مى يافتيد كه اين دنياى شما “با تمام زرق و برقش” در نزد من بى ارزشتر از آب بينى بز است [ نهج البلاغه خطبه. 3. ]
على عليه السلام در اين خطبه در اثر هيجان ضمير و فرط اندوه شمه اى از صبرو تحمل خود را درباره مظلوميتش اظهار داشته و بر همه روشن نموده است كه تحمل چنين مظلوميتى چقدر سخت و طاقت فرسا است زيرا آنجناب كه مستجمع تمام صفات حميده و سجاياى عاليه اخلاقى بود در مقابل سعد وقاص و معاويه و امثال آنها قرار گرفته بود كه تقابل آنها از نظر منطق درست تقابل ضدين است چنانكه خود آنحضرت فرمايد روزگار مرا بپايه اى تنزل داد كه معاويه هم خود را همانند من ميداند! تحمل اينهمه نا ملائمات در راه دين بود و بهمين جهت وقتى ضربت خورد فرمود فزت و رب الكعبة.

 نظر دهید »

انقلاب اسلامی - امام خمینی(ره) -ولایت فقیه و رهبری

13 بهمن 1394 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر


با رهبری حکیمانه امام خمینی(ره) ولایت فقیه جان گرفت!و انقلاب اسلامی

با رهبری امام راحل معنای واقعی ولایت فقیه را به جهانیان به نحو احسن

عرضه کرد!

سلام و درود خداوند بر امام شهیدان و شهیدان انقلاب اسلامی باد.

به قلم: خانم پدیدار، طلبه ی مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها


 نظر دهید »

حدیث روز

13 بهمن 1394 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر


امام صادق علیه السلام :
اَلنَّـوْمُ راحَةٌ لِلْجَـسَدِ وَ النُّـطْقُ راحَةٌ لِلرُّوحِ وَ السُّكُوتُ راحةٌ لِلْعَقْلِ؛
خواب، آرام بخش جسم است، سخن گفتن آسايش روح است و سكوت، سبب راحتى عقل است.
من لا يحضره الفقيه: ج 4، ص 402

 نظر دهید »

شهید محمد تقی بشارت

13 بهمن 1394 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

 



شهید محمد تقی بشارت

تولّد و تحصیل

محمدتقی بشارت در سال 1324 ه’ .ش. در بخش «دهاقان» شهرستان «سمیرم» استان اصفهان به دنیا آمد. پدرش، حاجی بابا از راه عطّاری امرار معاش می كرد. محمدتقی تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در دهاقان گذراند. او كه فرزند بزرگ خانواده سیزده نفری اش بود، به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی پدرش، مجبور شد در كنار تحصیل، در یكی از مغازه های خوار و بارفروشی دهاقان كار كند و اندكی از هزینه خانواده اش را تأمین نماید. محمدتقی، تحصیلات دوره راهنمایی را در گچساران گذراند. فقر مالی سبب شد تا در سال سوم راهنمایی، تحصیل را رها سازد و روانه بازار كار شود.

او در خانواده ای مذهبی رشد كرده بود و علاقه ای شدید به معارف اسلامی داشت. از این رو، در هفده سالگی وارد حوزه علمیه اصفهان شد و به فراگیری علوم اسلامی پرداخت. سال بعد، به حوزه علمیه مشهد رفت و در مدرسه میرزا جعفر، ادامه تحصیل داد. او پس از سه سال تحصیل در آن حوزه، برای ادامه تحصیل راهی قم گردید.

شهید بشارت درس های ادبیات عرب را در حوزه های علمیه اصفهان و مشهد، و دروس فقه، اصول، فلسفه، كلام و تفسیر را در حوزه علمیه قم فراگرفت. وی هفده سال از عمر خویش را به فراگیری علوم اسلامی گذراند و به زبان عربی تسلّط یافت.

حجةالاسلام بشارت، علاقه وافری به ائمّه(علیهم السلام) داشت. او اهل توسّل به ائمّه اطهار(علیهم السلام) بود. روزی دو - سه بار دعای فرج امام زمان (عجّ) را می خواند. اهل دعا و نماز شب بود. هرگاه اسم حضرت زهرا(سلام الله علیها) را می شنید، اشك هایش جاری می شد. در روزهای تعطیل، همراه اعضای خانواده اش به جمكران می رفت و به امام زمان(عجّ) متوسل می شد.

شهید بشارت به فرزندان خود، خصوصاً به دخترانش علاقه بسیاری داشت. رفتارش با فرزندان خیلی خوب بود. سعی می كرد به خانواده اش سخت نگذرد. معمولاً در كارهای خانه، به همسرش كمك می كرد. بیشتر اوقات هنگام بازگشت از سفر، هدیه ای برای اعضای خانواده می خرید.

ساده زیستی از ویژگی های شهید بشارت بود. او حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی كه سمت نمایندگی مجلس خبرگان، مجلس شورای اسلامی، ریاست بنیاد شهید و… را بر عهده داشت، ساده زیستی را رها نساخت. خانه اش در محلّه ای قدیمی، در محلّه حاج زینل (هفت تیر) میدان سعیدی قم، قرار داشت. او از نمایندگی مجلس و ریاست بنیادها، ثروتی برای خویش نیندوخت و به همان خانه ای كه قبل از انقلاب خریده بود، قناعت كرد. او با اینكه نماینده مردم سمیرم در مجلس شورای اسلامی بود ولی خانه اش محلّ رفت و آمد مردم قم و حلّ مشكلات آنان بود. وی پناهگاه مردم به شمار می رفت. او دوبار به سفر حجّ مشرّف شد.
مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی

حجةالاسلام بشارت از نزدیك با مشكلات مردم آشنا بود و در سفرهای تبلیغی اش در ماه های رمضان و محرّم، با مردم گفت و گو می كرد و از نزدیك درد دل های آنان را می شنید. از ظلم و ستم خوانین، كه با حمایت مسئولان ادارات رژیم پهلوی همراه بود، آگاهی داشت و می دانست كه مردم در چه مشكلاتی به سر می برند. فقر، بیكاری، كمبود پزشك و امكانات بهداشتی، تبعیض، مهاجرت روستاییان به شهرها، بی حجابی، فساد و فحشا، ظلم و ستم مسئولان ادارات، خفقان سیاسی

موجود و ناهنجاری های دیگر، همه جای كشور را فراگرفته بود. شهید بشارت منشأ همه بدبختی ها را، در هرم قدرت كشور می دید، و شاه را عامل اصلی عقب ماندگی كشور می دانست. از این رو، در سال 1348 ش. در 24 سالگی فعالیت های سیاسی خود را علیه دستگاه طاغوت آغاز كرد. وی بارها - از جمله در سال 1350 ش. پس از سخنرانی در بروجرد - به وسیله ساوك دستگیر و زندانی شد، ولی دست از افشاگری علیه رژیم پهلوی برنداشت.

او به شهرهای مختلف مسافرت می كرد و مردم را با ظلم و ستم رژیم پهلوی آشنا می ساخت.

او چند بار در شهرهای بروجن، شهركرد و گچساران به دلیل سخنرانی سیاسی علیه رژیم پهلوی، به وسیله ساوك دستگیر و زندانی شد.

برادرش رحمت الله بشارت، در سال 1357 ش. در تظاهرات علیه رژیم، به شهادت رسید. ساوك، حجةالاسلام بشارت را تهدید كرد كه برای برادرش مجلس ختم نگیرد؛ ولی او مجلس باشكوهی برگزار كرد و در اعلامیه ای تند، علیه رژیم به افشاگری پرداخت و بدین خاطر، دو روز بعد دستگیر شد. او یك بار دیگر نیز به وسیله ساوك قم دستگیر شد.

حجةالاسلام بشارت در سال 1352 ش. از سوی ساوك گچساران دستگیر و به مدت پنج سال در سراسر ایران ممنوع المنبر شد. او در دوران مبارزه، از شناسنامه های جعلی به نام های محمود دهاقانی، محمد موسوی و احمد عظیمی استفاده می كرد تا ساوك نتواند او را شناسایی كند. او حدّاقل 12-10 اسم مستعار داشت و حتی در برخی سفرهای تبلیغی، عمامه مشكی به سر می گذاشت. وی در بیشتر سفرهای تبلیغی با لباس شخصی رفت و آمد می كرد تا گرفتار مأموران امنیتی رژیم پهلوی نشود. او یك بار در یكی از مساجد زنجان، در حال سخنرانی علیه رژیم پهلوی بود كه مأموران ساوك مسجد را محاصره كردند و او با لباس شخصی توانست از چنگ مأموران بگریزد.

او در سال های 1356 و 1357 ش. مبارزات سیاسی خویش را گسترش داد و در برپایی تظاهرات و راهپیمایی ها در استان كهكیلویه و بویراحمد و نیز راهپیمایی ها و تظاهرات مردم قم نقش بسیار ارزنده ای داشت و برادرش، شهید رحمت الله بشارت، در 23 سالگی، در تاریخ 1357/8/20، در تظاهرات عید قربان در مقابل منزل امام خمینی در محلّه یخچال قاضی قم، به دست مأموران رژیم پهلوی به شهادت رسید و در قبرستان شیخان قم به خك سپرده شد.

حجةالاسلام بشارت بارها از سوی جامعه مدرّسین حوزه علمیه قم مأموریت یافت براساس رهنمودهای امام خمینی به شهرهای مختلف مسافرت كند و راهنمایی ها و تظاهرات شهرستان ها را هدایت كند.

شهادت

شركت فعّال حجةالاسلام بشارت در جلسات حزب جمهوری اسلامی ایران، تلاش او برای تصویب طرح عدم كفایت سیاسی بنی صدر در مجلس شورای اسلامی، كه منجر به عزل بنی صدر از ریاست جمهوری شد، مسؤولیت های نمایندگی امام خمینی در گچساران و دوگنبدان، سرپرستی بنیاد شهید و كمیته انقلاب اسلامی سمیرم، نقش فعّال او در تأسیس كمیته های انقلاب اسلامی و در یك كلام، تبعیت محض او از «ولایت فقیه» باعث شد تا منافقان طرح ترور او را در دستور كار خود قرار دهند. خداوند چنین رقم زده بود كه حجةالاسلام بشارت در جلسه هفتم تیر حزب جمهوری اسلامی شركت نكند، با این كه او در بیشتر جلسات هفتگی، كه با حضور برخی نمایندگان و مسؤولان در حزب جمهوری اسلامی برگزار می شد، حضور داشت. اما سرانجام شهادت نصیب او شد و بعد از ظهر روز دو شنبه در تاریخ 1360/10/7، در ساعت 13/30 كه وی با اتومبیل خود در حال عبور از خیابان صبای جنوبی تهران بود، به وسیله یك اتومبیل پژوی قرمز رنگ، كه سرنشینان آن را یك مرد و زن تشكیل می دادند، متوقف می شود و از سوی دیگر خیابان، منافق دیگری كه با پوشش فروشنده پسته در كمین او بود، با اسلحه یوزی او را هدف قرار داد و به شهادت رساند.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 450
  • 451
  • 452
  • ...
  • 453
  • ...
  • 454
  • 455
  • 456
  • ...
  • 457
  • ...
  • 458
  • 459
  • 460
  • ...
  • 501

تبادل لینک

جستجو

معرفی اساتید مرکز

معرفی مرکز تخصصی

مرکز تخصصی نرجس خاتون (س) در سال تحصیلی 1376 فعالیت خود را آغاز نمود. این مرکز در حال حاضر دارای 114 طلبه جاری در دوره حضوری و غیر حضوری در رشته تفسیر و تعداد 10نفر از اساتید مبرز و مهذب می باشد. شایان ذکر است این مرکز دارای رتبه اول المپیاد علمی آموزشی کشوری در سال 97-96 و نیز رتبه دوم المپیاد علمی آموزشی،کشوری در سال 96-95 و رتبه اول کشوری چهارمین دوره مسابقات پژوهشی رشد می باشد. شماره تماس: 03145349406

موتور جستجوی امین

موتور جستجوی امین

ابزار نظرسنجی

نظرسنجی

پر بیننده ترین مطالب

  • یک نفر مانده .... (5.00)
  • یاران مکتب خمینی (5.00)
  • پیکر شهید رضا رضایی شناسایی شد! (5.00)
  • عواطف امام على علیه السلام (5.00)
  • ​وظایف زن در برابر شوهر (5.00)

السلام علیک

السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک، علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

موضوعات

  • همه
  • آموزش
  • آیينه خدا
  • اخبار مرکز تخصصی
  • اهل بیت علیهم السلام
    • امام حسن علیه السلام
    • امام حسین علیه السلام
    • امام علی علیه السلام
    • امام مهدی عجل الله تعالی فرجه
    • امام کاظم علیه السلام
    • حضرت زهرا سلام الله علیها
  • بانوی کربلا
  • برتر از هزار ماه
  • برترین بانوی جهان
  • به قلم طلبه
  • تقویم تاریخ
  • تولید ملی
  • جمعه های دلتنگی
  • خانه ی کتاب
  • خانواده
  • در محضر استاد
  • رأفت
  • روایت
  • سبک زندگی
    • سبک زندگی عاشورایی
    • سبک زندگی فاطمی
  • شهر خوبان
  • عمومی
  • فضائل حضرت علی علیه السلام
  • كوچه باغ شعر
  • ماه شهادت
  • معرفت
  • من انقلابي ام
  • من یک دختر مسلمانم
  • نمونه سؤال
    • اصول مظفر
  • نوروز
  • هدایت
  • همگام با مشاور
    • ازدواج
    • تربیت فرزند
  • ياران ناب
  • پایان نامه ها
  • پژوهش
    • اخبار
    • پايان نامه

آخرین مطالب

  • از خداوند طلب فرزند صالح و سالم کنید.
  • دشمن تمام توانش را گذاشت تا در عرصه فرهنگی ما را زمین بزند
  • برگزاری مراسم جشن به مناسبت میلاد خجسته پیامبر اکرم(ص)
  • فوت مهسا امینی بهانه هدف گرفتن اصل حجاب، اسلام و انقلاب بود
  • هنگام مرگ همه اعمال قطع می شود به جز، سه عمل
  • همایش طلایه داران عفاف و حجاب
  • دحوالارض روزی خاص در ذی القعده
  • بنیانگذار مذهب شیعه
  • نهی از نزدیک شدن به فحشا و منکرات
  • نهی از بی مهری به فرزندان
  • منظور از واژه ی «اف» چیست؟
  • وجوب احسان به والدین
  • بیان حرمت شرک
  • اهمیت پژوهش در کلام مقام معظم رهبری
  • کارگاه تخصصی " مهارت ها، با تاکید بر کاهش تعارضات زناشویی
  • جشن میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) سال 99
  • پنجمین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • چهارمین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • سومین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • دومین نشست جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی

آمار

  • امروز: 540
  • دیروز: 2810
  • 7 روز قبل: 13006
  • 1 ماه قبل: 27779
  • کل بازدیدها: 889819

آرشیو مطالب

  • آبان 1401 (2)
  • مهر 1401 (3)
  • تیر 1400 (2)
  • خرداد 1400 (1)
  • فروردین 1400 (7)
  • بهمن 1399 (6)
  • دی 1399 (8)
  • آذر 1399 (1)
  • آبان 1399 (3)
  • مهر 1399 (4)
  • شهریور 1399 (3)
  • تیر 1399 (9)
  • بیشتر...

خانه ی کتاب

پیوند ها

  • شور شیرین
  • خادم الرضا
  • حضرت عشق
  • کجاست پسرفاطمه(عج)!؟
  • وبلاگ طلایی
  • وبلاگ مذهبی علمدار کربلا
  • ˙•▪●* وبلاگ اهل البیت (ع) *●▪•˙
  • بیت الشهدا
  • علیرضا قهرمان نیا(پژوهشگر رشد فردی و سازمانی)
  • مدرسه علمیه حضرت فاطمه سلام الله علیها تهران
  • نگاه خدا
  • زمینیانی همچون فرشته
  • چادری ها محبوب ترند
  • باران نور
  • پایگاه چهارده معصوم
  • مادران گمنام
  • سیده نفیسه خاتون
  • مدرسه علمیه الزهرا (س) گلدشت
  • الصلوة
  • قاصدک
  • دختر چادریا
  • آوای شاپرک ها
  • مرکز تحقیقاتی اسلام ناب
  • احیای دین و قرآن-شهدا و دفاع مقدس و نسل جوان متعهد
  • ما را مدافعان حرم آفریدند
  • عشق آسمانی
  • فروشگاه گلد داک
  • امانت های آسمانی
  • مدافعین حرم
  • بررسی مشکلات اجتماعی
  • کانون اهل قلم لرستان
  • وبلاگ شخصی سید موسوی
  • عاشقان حسین علیه السلام
  • مصباح الهدی
  • مدرسه علمیه امام جعفر صادق (ع)
  • فاطر
  • تماس