آرامش کنار برادر
محبت و علاقه زینب (سلام الله علیها) از همان دوران کودکی ، به امام حسین (علیه السلام) به قدری سرشار بود ، که نمی توان آن را وصف کرد . او همواره می خواست در کنار برادرش حسین (علیه السلام) باشد و رخسار زیبای حسین (علیه السلام) را بنگرد ، با او انس و الفت داشته باشد .
این محبت عجیب و سرشار از مهر و خلوص ، موجب تعجب حضرت زهرا (سلام الله علیها) شد ، راز آن را نمی دانست ، تا آنکه روزی این موضوع را با پدرش در میان گذاشت و پرسید : ((پدرجان ! از محبتی که میان زینب (سلام الله علیها) و حسین (علیه السلام) است ، شگفت زده شده ام ، به طوری که زینب (سلام الله علیها) لحظه ای بدون دیدار حسین (علیه السلام) قرار ندارد ، اگر ساعتی بوی حسین (علیه السلام) را استشمام نکند جانش به لب می رسد . )) پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) با شنیدن این سخن ، دگرگون شد و اشک از چشمانش سرازیر گشت و آهی از سینه پرسوزش بر کشید و خطاب به دخترش زهرا(سلام الله علیها) فرمود : ((ای نور چشمم ! این دختر همراه حسین (علیه السلام) به کربلا می رود ، در رنجها و سختیهای مصایب حسین (علیه السلام)شریک خواهد بود . ))
منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص24