اهل زکات
20 شهریور 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر
شخصی آمده بود خدمت شیخ حسنعلی نخودکی گفته بود: که ملخ ها گندم ها را می خورند، گفته بود: خوب زکات نمی دهی، دارند حقّ خودشان را می خورند، حقّ فقرا را نمی دهی و این ها هم حقّ فقرا را می خورند، گفت: قول می دهم که زکات دهم، گفت: یک دعا برایت می نویسم برو آن را در زمینت خاک کن! از قول من هم به ملخ ها بگو ملخ ها به زمین بنشینید، و علف های هرزه را بخورید؛ گندم ها درشت می شود به شرطی که حق فقرا را بدهی، گفت باشد، دعا را گرفتم و در زمین چال کردم گفتم: ملخ ها! آقا شیخ حسنعلی می گوید که علف های هرزه را بخورید، ملخ،ها از روی گندم ها پا شدند، نشستند روی زمین و علف های هزره دور گندم ها را خوردند. گندم ها درشت شد رشد کرد و او هم حقّ فقرا را داد.
دیده شده توسط سليماني(نويسنده وبلاگ) در كتاب گناهان زبان ، همراه با حکایت های آموزنده، ص:33