اولین شهادت دروغ در اسلام
حضرت زهرا (س) خطاب به ابابکر فرمود: ای ابابکر! ادعای خلافت و جانشینی پدرم را داری و بر جای او نشستهای و آنگاه افرادی را به سوی من در فدک فرستادی و وکیلم را بیرون کردی! در حالی که خوب میدانی رسول خدا(ص) فدک را به من بخشیده است و من بر این بخشش گواهانی دارم.
ابابکر گفت: پیامبر ارث نمیگذارد.
حضرت زهرا(س) برای اثبات ارث پیامبران از آیات قرآن فرمودند:
و گمان داری که پیامبران ارث نمیگذارند در صورتی که در قرآن آمده است: حضرت سلیمان از داوود پیامبر ارث برده و حضرت یحیی از زکریا ارث برده است. چگونه من از پدرم ارث نمیبرم
ابوبکر جوابی نداشت. گفت: عایشه و عمر شهادت میدهند که از رسول خدا شنیدند فرمود پیامبر ارث نمیگذارد.
«ناگهان به حدیث جعلی به شهادت آن دو تنزل کرد» حضرت زهرا(س) جواب داد:
این اولین شهادت باطل است که آن دو تن در اسلام گواهی دادند. فدک به من بخشیده شد و رسول خدا آن را به من عطا فرموده که بر این بخشش دلیل و مدرک دارم.
و همانطورکه ابوبکر به شهادت شاهد متوسل شد، حضرت زهرا(س) نیز به شهادت شاهدان متوسل شد. در فتوح البلدان اهل سنت در این باره آمده است:
فاطمه(رض) به ابوبکر صدیق(رض) گفت: فدک را که رسول خدا(ص) به من بخشیده است در اختیار من بگذار. ابوبکر از او گواه خواست. فاطمه، ام ایمن و رباح آزاد کرده پیامبر، را آورد و آن دو به صحت ادعای دختر پیغمبر(ص) گواهی دادند. اما عمر و ابوبکر تسلیم نمیشدند.
فاطمه(س) فرمود: شما ای ابوبکر و عمر! آیا از پدرم رسولالله(ص) نشنیدهاید که فرمود: اسماء و ام ایمن اهل بهشتند؟
ابوبکر و عمر گفتند: آری شنیدیم.
حضرت فاطمه(س) فرمود: پس چرا با شهادتشان فدک را تحویل من نمیدهید؟ آیا دو زن بهشتی به باطل شهادت دادهاند؟
و چون پاسخ مثبتی از ان دو نشنید در حالیکه درد الود رسول خدا (ص) را می خواند فرمود: پیامبر خدا مرا خبر داده که من اول کسی هستم که به او ملحق میشوم. پس سوگند به خدا که از ابابکر و عمر به حضرتش شکوه خواهم برد.
و در روایت دیگری آمده است که پس از شهادت باطل عایشه و عمر در اثبات حدیث ادعایی ابوبکر حضرت زهرا(س) از امیرالمؤمنین(ع) و ام ایمن که شاهدان صادق اعطای فدک از طرف رسول خدا(ص) به دخترش بودند درخواست گواهی نمود که امام علی(ع) و ام ایمن شهادت دادند «فدک را رسول خدا(ص) به فاطمه بخشیده است
آنگاه حضرت زهرا(س) به ابوبکر فرمود: دیگر چه میگویید. علی(ع) و ام ایمن شهادت میدهند که فدک را رسول خدا(ص) به من بخشیده است.
اگر شهادت ملاک است، پس فدک را به من برگردانید.
اما متأسفانه پاسخ شنید که: ای دختر رسول خدا! فدک را فقط با شهادت دو مرد و یک مرد و دو زن میتوانیم به شما برگردانیم.
و یادشان رفته بود که اسماء بنت عمیس و ام ایمن شهادت داده بودند و ابابکر قول داده بود اگر ام ایمن شهادت دهد، فدک را برمیگرداند.
اما پس از آن گواهی و بهانه دیگری مطرح کرد که (دو زن با یک مرد باید شهادت بدهند).
غصب دوباره فدک
سران سقیفه ابتدا غصب فدک را با ادعای حدیث جعلی شهادت شهود میخواستند اسلامی جلوه دهند اما استدلالهای قرآنی حضرت زهرا(س) و افشاگری کوثر قرآن همه آن ترفندها را نقش برآب نمود و ناچار شدند با سرنیزه و سیلی زدن و زور، فدک را در دست خود نگهدارند.
وقتی ابابکر از حدیث دروغین دست کشیده و به شهادت گواهان صادق تکیه نمود، حضرت زهرا(س) پس از شهادت امیرالمومنین(ع) و ام ایمن به ابابکر فرمود:
به درستی که پدرم فدک را به من بخشیده و علی(ع) و ام ایمن هم شهادت میدهند.
ابابکر به ظاهر تسلیم شد و دستور داد کاغذی آوردند که در آن نوشت: فدک جزو اموال فاطمه(س) است، به او بازگردانید.
حضرت زهرا(س) نامه خلیفه راگرفت و به طرف منزل میآمد که عمر در بین راه، توطئه غصب فدک را اشکار کرد و با حرکت خشن خود، نشان داد که جعل حدیث و شهادت شاهدان دروغین و طرح مباحث حقوقی در غصب فدک، همه بهانهای بیش نبود.
عمر با خشونت پرسید: از کجا میآیی فاطمه؟
حضرت زهرا(س) پاسخ داد: از نزد ابابکر میآیم. به او خبر دادم که رسول خدا فدک را به من اعطا فرمود و علی(ع) و ام ایمن بر حقانیت من گواهی میدهند بنابراین ابابکر تسلیم شده، نامهای جهت بازگرداندن فدک برای من نوشت.
عمر قدم پیش گذاشت و گفت نامه را بده. حضرت امتناع ورزید. اما عمر با شدت نامه ابابکر را گرفت و بر آن آب دهان انداخت و سیلی به صورت زهرا(س) زد و نامه را پاره کرد …
کتاب سلیم بن قیس؛ بحارالانوار، ج 28، ص 297 و 302
الطبقات الکبری، ج 2، ص 315؛ کنزالعمال، ج 5، ص 622.