ايمني شناسي
انديشه و شناختجويي در هستي به محور«مطلق وجود» را فلسفه، و انديشه و شناختجويي در هر بخشي از جهان هستي را علم ناميدهاند و علوم را به دو قسمت تقسيم كردهاند: علوم تجربي و علوم انساني.
دانش «ايمني شناسي» در اين بين به كدام مربوط است؟ علمي ازعلوم تجربي است؟ يا علمي ازعلوم انساني؟
دانشها از هر دو نوع، ارتباطاتي با هم دارند برخي ارتباط تنگاتنگ و برخي ارتباط كمتر، اما دانش ايمني آنقدر با همه علوم رابطه و پيوند دارد كه بايد گفت: علم ايمني شناسي هم يك علم تجربي است و هم يك علم انساني.
يك مجموعه سيستماتيك از عناصر مشخص همه علوم، همسوي در جهت شناخت اصول و فروعيكه حفاظت و بهداشت انسان را تأمين كند، دانش ايمني ناميده ميشود.
عناصري طبيعي، فيزيكي، رياضي، بهداشتي، درماني، آلياژشناسي (شناخت استحكام و توان و كاربرد مواد، ابزار، ماشين آلات)، و عناصري انسان شناختي، روان شناختي، جامعه شناختي، روان درماني، رفتار شناختي، علم اخلاق و اقتصاد، بايد اندامواره تنظيم شوند و هر اندامي در جاي خود و هر جزيي در جايگاه بهينه و ضروري خود جاي بگيرد تا چيزي بنام «علم ايمني» سامان يابد.
نظر به نوباوگي اين علم هنوز فرسنگها راه فاصله هست تا جامعه بشري ادّعا كندكه علمي به نام «دانش ايمني» دارد. از اين جهت دانش ايمني سختترين و دشوارترين علم است، چيزي است كه همه علوم را الزاماً به خدمت خويش ميخواهد و همه آنها را در بر ميگيرد.
واين بدان معني نيست كه اگر محقق بتواند همه علوم را در خيمة انديشهاش جمع كند لزوماً «دانشمندايمني» ميشود. زيرا مشكل فقط كميت علمي نيست كه با انباشتي از علوم حل شود، بل مشكلي كه حل آن نسبتاً دور از دسترس است چگونگي سازمان دادن به اين علوم در جهت مورد نظر و عجين كردن سيستماتيك آنهاست كه بتواند همه آنها را در يك ماهيت اندامواره درآورد و نامش را علم ايمني بگذارد.
دانش ايمني هميشه اين مشكل را خواهد داشت حتي پس از گذشت قرنها. زيرا ابتكارات و كشفهاي جديد در ساير علوم به محض ورود به عرصه دانش، جايگاهي در پيكر علم ايمني براي خود ميخواهد و هميشه بايد دانش ايمني (كه هر كدام از دانشها عنصري از عناصر وي را تشكيل ميدهند) به اين عنصر جديد جايگاه مناسبي در اندام خويش بدهد.
درست است هر ابتكار و كشف جديد در حوزه يك علم درعلوم ديگر تأثير دارد و اين تنها به ايمني مربوط نيست ليكن مساله در مورد «ايمني» تنها تأثير نيست بلكه مصداق «جزء پذيري» و «تركيب مجدد» كه بنحو محسوس يا غير محسوس ماهيت علم ايمني را «با درصدي» تغيير ميدهد، ميباشد.
در شرايط امروزي نسبت به دانش ايمني هنوز در آغاز راه هستيم كه يافتهها و اندوختههايمان بيشتر جنبه آماري و تا حدودي رفتار شناسي و رديفي از وسايل حفاظت، دارد كه كلياتي را نيز ازعلوم ديگر وام ميگيرد. با گذشت زمان ايمني خواهد توانست مستحق عنوان «علم» به معني«خاص» باشد. ليكن دشواري و سختي ويژه اين علم هميشه خواهد بود.
منبع: كتاب دانش ايمني در اسلام،نويسنده:مرتضي رضوي،پاييز 1379،ص7