• خانه 
  • ورود 
  • تماس  

سفید شدن موی و خم شدن کمر زینب (سلام الله علیها)

25 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

دل کندن از خرابه شام و رقیه برای زنان و کودکان ، خصوصا حضرت زینب (س ) بسیار مشکل بود . مگر می شود نو گل بوستان ابی عبدالله (ع ) و بلبل شاخسار ولایت را تنها گذاشت و رفت .

گوییا که از شام بیرون روند ، مگر نام ((رقیه )) از یاد می رود . نسیم باد ، در هر کجا بوی رقیه را بر کاروان می افشاند و زینب در هر مکان ، یادمان رقیه را فریاد می کند . آن گاه که باران اشک زینب ، خاک قبر حسین (ع ) را می شوید ، یاد رقیه ، دل عمه اش را آتش می زند و می گوید : برادر جان ! همه کودکانی را که به من سپرده بودی ، به همراه خود آوردم ، مگر ((رقیه ات )) که او را در شهر شام ؛ با دل غمبار به خاک سپردم . !

و آن زمان که از غم آن مه لقا قدم خمید

در عزایش گشته موهایم سفید

زین مصیبت شیشه صبرم شکست

قلب محزونم از این ماتم برفت .

گویا همان محبت ، زینب (س ) را باز به شام آورد دیگربار اشک شور در کنار قبر رقیه ریخت به یاد دوران اسارت و زمان شهادت دختر برادر ، قطرات باران چشم بر گونه هایش غلطید عقده دل باز کرد و در زینبیه ، به دیدار مادر شتافت تا غصه کربلا و شام را برای حضرت زهرا (س ) باز گوید .

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص145

 نظر دهید »

دستور به سیاه پوش کردن محمل ها

23 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

برای رفتن اهل بیت (ع ) به مدینه ، همه نوع امکانات تهیه شد : محملهای زرین ؛ لباسهای تجملاتی و رنگین ؛ اسبها و وسایل سواری ؛ توشه راه برای اهل بیت (ع ) و ماءموران محافظ ، که سیصد و به روایتی پانصد نفر بودند؛ و هر نوع امکانات دیگری که لازم بود تام آنها به دستور یزید آماده شد و مسئولیت تمام آنها را به عهده ((عمرو بن خالد قریشی )) و بنابر روایتی ، به عهده ((نعمان بن بشیر)) که از صحابه رسول خدا (ص ) و معروف به صلاح و خوبی بود گذاشت ، و دستور داد با کمال احترام و به هر نحو که خود آنان می پسندند با ایشان رفتار کنند ، تا به مدینه برسند .

همه چیز آماده بود . فقط منتظر بودند که اهل بیت (ع ) بر محملها سوار شوند تا کاروان حرکت نماید .

نخست امام زین العابدین (ع ) از منزل بیرون آمد ، آن گاه اجازه فرمود اهل بیت بیرون آیند و سوار شوند . زینب (س ) بلند شد ، سایر زنان نیز به پیروی از او بلند شده ، از خانه بیرون آمدند . زنان آل ابی سفیان ، دختران یزید و سایر زنان و دختران مربوطه با گریه و اشک تا در کاخ دارالاماره از ایشان بدرفه کردند .

پس از وداع و خداحافظی با آنان ، زینب (س ) نزدیک کاروان آمد . همین که چشمش به آن محملهای تجملاتی افتاد که با پارچه های زربافت و رنگین پوشیده شده بودند ، به یکی از کنیزان همراه خود فرمود : ((به نعمان بن بشیر بگو این محملها راسیاه پوش کن تا مردم بدانند ما عزادار اولاد زهرا هستیم )) .

منظور زینب (س ) از این دستور این بود که نشان عزا و سوگواری همه جا و برای همه کس معلوم باشد . آن روز که حسین (ع ) را کشتند به تمام شهرها و روستاها تبریک گفتند و جشن گرفتند ، امروز هم که پیام آور خون شهیدان مسئولیت دفاع از خون آنها را به عهده گرفته است ، باید در هر جا که می رسد آن تبلیغات شوم و مسموم کننده را خنثی نماید .

نعمان بن بشیر امر زینب بزرگ را اطاعت کرد ، تمام محملها با پارچه های سیاه که نشان سوگ و عزا بود ، پوشانده شد .

همین که خواستند سوار شدند زینب (س ) روزی را که از مدینه بیرون آمدند و رجال و مردانی را که همراهشان بودند و هم اکنون جایشان خالی بود ، به یاد آورد تمام زنان و کودکان با ناله و شیون و با چشم کریان هر کدام به زبانی سوگواری می‌کردند از میان مردم که برای بدرقه و خداحافظی آمده بودند ، عبور کرده و از دروازه شام بیرون رفتند . . .

شام غرق عیش و عشرت بود در وقت ورود

وقت رفتن شام را شام غریبان کرد و رفت

در بین راه به هر منزلی که می رسید به حسب مناسبتها مجلس سوگواری تشکیل می داد و ظلم و ستم هیاءت حاکمه ، و مظلومیت اهل بیت (ع ) را برای مردم توضیح می داد ، تا به مدینه رسیدند

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص145

 10 نظر

سوگواری کنار مزار زهرا(سلام الله علیها )

23 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

روایت شده است که حضرت زینب (س ) و همراهان ، کنار قبر مادرشان زهرا(س ) (یعنی حدود و سمت قبر آن حضرت ) رفتند . در آن جا نیز شیون به پا شد ، زنان و مردان مدینه ، آن چنان می گریستند که گویی محشر شده است .

زینب (س ) که قافله سالار عزاداران بود ، آن قدر ((مادر ، مادر)) کرد تا بی هوش به زمین افتاد . وقتی به هوش آمد صدا زد : ((مادرم ! آن قدر تازیانه به بدنم زدند که بدنم مجروح شد)) . سبس عرض کرد : ((پیراهن حسین را برای تو سوغاتی آورده ام )) . (طبق نقل سید بن طاووس در لهوف ، در آن پیراهن صد و چند سوراخ و بریدگی از آثار تیرها و نیزه ها و شمشیرها بود) .

زینب (س ) به مردم مدینه رو کرد و فرمود : ((در کربلا نبودید تا بنگرید که برادرم را چگونه کشتند ، این سوراخها که در این پیراهن می‌بینید ، جای تیرها و شمشیرها و نیزه های دشمن است . ))

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص143

 نظر دهید »

یاد جانسوز زینب (سلام الله علیها) در مدینه از رقیه

23 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

روایت شده است که وقتی حضرت زینب (س ) با همراهان به مدینه بازگشتند زنهای مدینه برای عرض تسلیت ، به حضور زینب (س ) آمدند آن حضرت حوادث جانسوز کربلا و کوفه و شام را برای آنها بیان می کرد و آنها گریه می کردند ، تا اینکه به یاد حضرت رقیه (س ) افتاد و فرمود : ((اما مصیبت وفات رقیه در خرابه شام ، کمرم را خم کرد و مویم را سفید نمود . ))

زنها وقتی این سخن را شنیدند ، صدایشان با شور و ناله به گریه بلند شد و آن روز به یاد رنجهای جانگداز رقیه (س ) بسیار گریستند .

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص142

 1 نظر

ملاقات ام البنین با زینب (سلام الله علیها )

23 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

روایت شده : وقتی که اهل بیت (ع ) وارد مدینه شدند ، ام البنین مادر حضرت عباس (ع ) در کنار قبر رسول خدا (ص ) با زینب (س ) ملاقات کرد .

ام البنین گفت : ((ای دختر امیرمؤ منان ! از پسرانم چه خبر ؟ ))

زینب : همه کشته شدند .

ام البنین : جان همه به فدای حسین ! بگو از حسین چه خبر ؟

زینب : حسین را با لب تشنه کشتند .

ام البنین تا این سخن را شنید ، دستهای خود را بر سرش زد و با صدای بلند و کریان می‌گفت : ای وای حسین جان .

زینب : ای ام البنین ! از پسرت عباس یادگاری آورده ام .

ام البنین گفت : آن چیست ؟ زینب (س ) سپر خون آلود عباس (ع ) را از زیر چادر بیرون آورد . ام البنین تا آن را دید ، چنان دلش سوخت که نتوانست تحمل کند ، از شدت ناراحتی بی هوش شده و به زمین افتاد .

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص142

 نظر دهید »

شیون هنگام ورود به مدینه

23 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

در روایت آمده : حضرت زینب (س ) در میان کاروان ، به خواهران و کودکان سفر کرده ، رو کرد و فرمود : ((از هودجها پیاده شوید که اینک روضه منوره جدم رسول خدا (ص ) نمایان است . ))

آن گاه آهی کشید که نزدیک بود روح از بدنش خارج گردد . جمعیت بسیار از هر سو هجوم آوردند ، زینب (س ) با ذکر وقایع جانسوز کربلا ، می گریست و همه حاضران صدا به گریه بلند کردند به طوری که گویا قیامت بر پا شده است .

زینب (س ) خطاب به براردش حسین (ع ) می کقت : ((برادرم حسین جان ! (اشاره به قبرها) جدت و مادرت و برادرت و بستگانت هستند که در انتظار قدوم تو به سر می برند ، ای نور چشمم ، تو شهید شدی و اندوه طولانی برای ما به ارث گذاشتی ، ای کاش مرده و فراموش شده بودم و ذکری از من نبود . ))

سپس زینب (س ) خطاب به شهر مدینه کرد و فرمود : ((ای مدینه ! جدم کجا رفت آن روزی که همراه مردان و جوانان ، با شادی از تو بیرون رفتیم ؟ ولی امروز با اندوه و حزن و با بار سنگین حوادث تلخ و پر از رنج ، بر تو وارد شدیم ، مردان و پسران ما از ما جدا شدند پراکنده شدیم ، ))

سپس کنار قبر رسول خدا (ص ) آمد و گفت : ((ای جد بزرگوار ای رسول خدا ! من خبر در گذشت برادرم حسین را برای تو آورده ام . ))

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص142

 نظر دهید »

خبر شهادت حسین به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم )

23 آبان 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر

راوی می گوید : هنگامی که حضرت زینب (ع ) به در مسجد پیامبر(ص ) رسید ، چارچوب در را گرفت و فریاد زد : ((یا جداه ! انی ناعیه الیک اخی الحسین و هی مع ذلک لا تجف لها عبره و لا تفتر من البکاء و النحیب . و کلمانظرت الی علی بن الحسین (ع ) تجدد حزنها و زاد و جدها)) .

ای جد من ! خبر شهادت برادرم حسین (ع ) را برای تو آورده ام . راوی گوید : هرگز اشک از چشمان حضرت زینب (س ) نمی ایستاد و گریه و ناله اش کم نمی شد و هرگاه حضرت علی بن الحسین (ع ) را می دید داغش تازه و غم او افزون می گشت .

منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص141

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 26

تبادل لینک

جستجو

معرفی اساتید مرکز

معرفی مرکز تخصصی

مرکز تخصصی نرجس خاتون (س) در سال تحصیلی 1376 فعالیت خود را آغاز نمود. این مرکز در حال حاضر دارای 114 طلبه جاری در دوره حضوری و غیر حضوری در رشته تفسیر و تعداد 10نفر از اساتید مبرز و مهذب می باشد. شایان ذکر است این مرکز دارای رتبه اول المپیاد علمی آموزشی کشوری در سال 97-96 و نیز رتبه دوم المپیاد علمی آموزشی،کشوری در سال 96-95 و رتبه اول کشوری چهارمین دوره مسابقات پژوهشی رشد می باشد. شماره تماس: 03145349406

موتور جستجوی امین

موتور جستجوی امین

ابزار نظرسنجی

نظرسنجی

پر بیننده ترین مطالب

  • 9دی ، حرکت ماندگار انقلاب (5.00)
  • 8سنت اشتباه در ازدواج از نگاه رهبري (5.00)
  • جوان انقلابی را چه چیز تهدید می کند؟ (5.00)
  • تقوا قلعه شكست ناپذير (5.00)
  • وظیفه ما بالا بردن بصیرت مردم است (5.00)

السلام علیک

السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک، علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

موضوعات

  • همه
  • آموزش
  • آیينه خدا
  • اخبار مرکز تخصصی
  • اهل بیت علیهم السلام
    • امام حسن علیه السلام
    • امام حسین علیه السلام
    • امام علی علیه السلام
    • امام مهدی عجل الله تعالی فرجه
    • امام کاظم علیه السلام
    • حضرت زهرا سلام الله علیها
  • بانوی کربلا
  • برتر از هزار ماه
  • برترین بانوی جهان
  • به قلم طلبه
  • تقویم تاریخ
  • تولید ملی
  • جمعه های دلتنگی
  • خانه ی کتاب
  • خانواده
  • در محضر استاد
  • رأفت
  • روایت
  • سبک زندگی
    • سبک زندگی عاشورایی
    • سبک زندگی فاطمی
  • شهر خوبان
  • عمومی
  • فضائل حضرت علی علیه السلام
  • كوچه باغ شعر
  • ماه شهادت
  • معرفت
  • من انقلابي ام
  • من یک دختر مسلمانم
  • نمونه سؤال
    • اصول مظفر
  • نوروز
  • هدایت
  • همگام با مشاور
    • ازدواج
    • تربیت فرزند
  • ياران ناب
  • پایان نامه ها
  • پژوهش
    • اخبار
    • پايان نامه

آخرین مطالب

  • از خداوند طلب فرزند صالح و سالم کنید.
  • دشمن تمام توانش را گذاشت تا در عرصه فرهنگی ما را زمین بزند
  • برگزاری مراسم جشن به مناسبت میلاد خجسته پیامبر اکرم(ص)
  • فوت مهسا امینی بهانه هدف گرفتن اصل حجاب، اسلام و انقلاب بود
  • هنگام مرگ همه اعمال قطع می شود به جز، سه عمل
  • همایش طلایه داران عفاف و حجاب
  • دحوالارض روزی خاص در ذی القعده
  • بنیانگذار مذهب شیعه
  • نهی از نزدیک شدن به فحشا و منکرات
  • نهی از بی مهری به فرزندان
  • منظور از واژه ی «اف» چیست؟
  • وجوب احسان به والدین
  • بیان حرمت شرک
  • اهمیت پژوهش در کلام مقام معظم رهبری
  • کارگاه تخصصی " مهارت ها، با تاکید بر کاهش تعارضات زناشویی
  • جشن میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) سال 99
  • پنجمین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • چهارمین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • سومین نشست "جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی"
  • دومین نشست جریان شناسی منافقین در سیره ی فاطمی

آمار

  • امروز: 321
  • دیروز: 841
  • 7 روز قبل: 4322
  • 1 ماه قبل: 19677
  • کل بازدیدها: 877654

آرشیو مطالب

  • آبان 1401 (2)
  • مهر 1401 (3)
  • تیر 1400 (2)
  • خرداد 1400 (1)
  • فروردین 1400 (7)
  • بهمن 1399 (6)
  • دی 1399 (8)
  • آذر 1399 (1)
  • آبان 1399 (3)
  • مهر 1399 (4)
  • شهریور 1399 (3)
  • تیر 1399 (9)
  • بیشتر...

خانه ی کتاب

پیوند ها

  • شور شیرین
  • خادم الرضا
  • حضرت عشق
  • کجاست پسرفاطمه(عج)!؟
  • وبلاگ طلایی
  • وبلاگ مذهبی علمدار کربلا
  • ˙•▪●* وبلاگ اهل البیت (ع) *●▪•˙
  • بیت الشهدا
  • علیرضا قهرمان نیا(پژوهشگر رشد فردی و سازمانی)
  • مدرسه علمیه حضرت فاطمه سلام الله علیها تهران
  • نگاه خدا
  • زمینیانی همچون فرشته
  • چادری ها محبوب ترند
  • باران نور
  • پایگاه چهارده معصوم
  • مادران گمنام
  • سیده نفیسه خاتون
  • مدرسه علمیه الزهرا (س) گلدشت
  • الصلوة
  • قاصدک
  • دختر چادریا
  • آوای شاپرک ها
  • مرکز تحقیقاتی اسلام ناب
  • احیای دین و قرآن-شهدا و دفاع مقدس و نسل جوان متعهد
  • ما را مدافعان حرم آفریدند
  • عشق آسمانی
  • فروشگاه گلد داک
  • امانت های آسمانی
  • مدافعین حرم
  • بررسی مشکلات اجتماعی
  • کانون اهل قلم لرستان
  • وبلاگ شخصی سید موسوی
  • عاشقان حسین علیه السلام
  • مصباح الهدی
  • مدرسه علمیه امام جعفر صادق (ع)
  • فاطر
  • تماس