بخشى از افتخارات و گروهى از مفاخر قم
براى قم و مردم قم افتخارات فراوانى است.
از جمله افتخارات آنان اين است كه اوّل كسانى كه براى امامان معصوم، خمس فرستادهاند و از جمله آنها اينكه بعضى از آنان مورد اكرام و احترام خاص ائمه عليهم السّلام قرار گرفته، انگشتر يا خلعتى از ناحيه آن بزرگواران به آنها عطا شده است.
و از جمله اينكه بعضى از امامان عليهم السّلام جماعت بسيارى از آنان را اكرام كرده، هدايا و تحفى به آنها عطا فرموده اند و به بعضى از آنان كفن داده، يا كفن برى آنها فرستادهاند.
به طور كلّى شهرستان قم سابقه اى بسيار درخشان در ارتباط با على و آل على عليهم السّلام دارد و در اين باب، داستانها نقل شده است كه از جمله آنها قضيّه دعبل خزاعى است. وى اشعار جالبى راجع به اهلبيت سرود كه در حدود صدوبيست بيت است و طبق نقلى، او از حضرت رضا عليه السّلام جامه اى خواست كه آقا پوشيده باشند تا آن را جزء كفن خود قرار دهد. حضرت رضا عليه السّلام پيراهنى كه در تن داشتند را درآورده، به او مرحمت فرمودند. مردم قم از اين جريان آگاه شدند و از دعبل درخواست كردند كه آن را به سى هزار درهم به آنان بفروشد و دعبل نپذيرفت. آنان آمدند و راهى را كه او عبور مى كرد، بستند و به زور آن جبّه را از او گرفتند و به او گفتند: اگر مى خواهى اين پول را بگير و اگرنه خودت بهتر مى دانى.
او گفت: به خدا سوگند كه من از روى رضا و رغبت آن را به شما نخواهم داد و به صورت غصب هم كه نفعى از براى شما ندارد و من شكايت شما را به حضرت رضا عليه السّلام خواهم كرد. بالاخره با او مصالحه كردند كه سى هزار درهم و يك آستين پيراهن از ناحيه آستر به او بدهند و بر اين مطلب توافق كردند و به او دادند و او راضى گرديد و دعبل آن آستين پيراهن حضرت رضا عليهالسّلام را در كفن خود قرار داد.
دیده شده توسط نویسنده وبلاگ(سليماني) در کتاب بانوی ملکوت/ص155