تا چه قبول افتد و چه در نظر آيد!
از ما عبادت كردن، نماز خواندن، روزه گرفتن، و از خدا، پذيرفتن و قبول كردن!…
اگر يك «طاعت»، از روى صدق و اخلاص به جاى آوريم و خداوند آن را از ما بپذيرد، براى ما بس است. ولى خداوند، از چه كسى مى پذيرد؟ ـ از متّقين ـ
(اِنَّما يَتَقَبَّلُ اللّه ُ مِنَ المُتَّقين: خداوند، تنها از تقوا پيشگان مى پذيرد.)[1]
به قول خواجه عبداللّه :
«كار، نه با حسن عمل است،
كار، در «قبول» ازل است!…»
اگر طاعت و عباداتمان مورد قبول درگاهش قرار نگيرد، رنجى بيهوده و تلاشى بى ثمر كرده ايم.
آنچه باعث قبولى است، «اخلاص» است.
كار براى خدا كردن، نه براى خود كردن، و نه براى خلق كردن، نه بخاطر پسند مردم و جلب و جاهت و كسب اعتبار!… كه در آن صورت، موجب محروميت از قبول حسنات است و چه زيانى از اين بالاتر؟!…
اين نياز را از خدايى خواسته ايم كه رهنماست، رهنما به سوى حق آشكار، و خود ذات خداوند، روشنترين حق و آشكارترين چهره عظمت و هستى است. به قول هاتف اصفهانى:
يار، بى پرده از در و ديوار
در تجلّى است يا اولى الأبصار
گر ز ظلماتِ خود رهى، بينى
همه عالم، مشارق الأنوار
اى واقف اسرار ضمير همه كس
در حالت عجز، دستگير همه كس
از هر گنهم توبه ده و عذرپذير
اى توبه ده و عذرپذير همه كس
[1] ـ مائده، آيه 27.
منبع : سيناي نياز ؛ جواد محدثي