درخواست پيراهن كهنه
امام حسين (ع ) به خواهرش زينب فرمود: اي خواهر! جامه كهنه اي كه كسي از مردم در آن رغبت ننموده و خواهانش نباشد براي من بياور كه آن را زير لباسها و جامه هايم قرار دهم (بپوشم ) تا پس از كشته شدنم (آن را نبرده ) برهنه ام نكنند، پس فريادهاي زنان به گريه شيون بلند شد.
سپس جامه كهنه اي آوردند و امام حسين (ع ) آن را چاك زده و اطراف و كنارهايش را پاره كرد، و زير جامه هايش قرار داد و آن حضرت را شلوار تازه اي بود كه آن را نيز پاره كرد تا از آن بزرگوار ربوده نشود (دشمن غارت ننموده به يغما و چپاول نبرد) و چون كشته شد مردي قصد و آهنگ آن حضرت را نموده آن جامه و شلوار را از او ربود و در بيابان روي زمين گرم عريان و برهنه اش گذاشت و در همان حال دو دستش شل و خشك شده از كار افتاد و عذاب و كيفر و رسوايي به او روي آورد، و هنگامي كه امام حسين (ع ) آن جامه پاره شده را پوشيد اهل و كسان و فرزندانش را وداع كرده و بدرود گفت وداع و بدرود مفارق و جدا شونده اي كه هرگز باز نمي گردد. ((صلي الله عليك يا ابا عبدالله الحسين )).(1)
منبع: عباس عزیزی،کتاب:دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع)، چاپ چهارم،1381 ،ص81
(1)زينب كبري ص 220