دلى ز«بارقه» روشن
* شرح دعاي روز هجدهم ماه مبارک رمضان *
بى شك، رمضان، ماه نور و روشنايى است.
ماه تجلّى بيشتر خداوند بر كائنات، ماهى است كه «شب قدر» را در دامن دارد. شبى كه بيداردلان بيدار ديده، طاعتى افزون تر و نيايشى عاشقانه تر دارند.
شبى كه بصيران، آن را «زنده» نگه مى دارند، با ياد خدا، با مناجات و دعا، با تلاوت قرآن، با نماز شب، با اشگ، با خون، با سوختن، گداختن، رفتن، رسيدن، وصال!
در شبها و سحرهاى اين ماه نورانى، لحظه ها تابندگى خاصّى دارند، زبان ها، عطر «ذكر» دارند و بوى «خدا» مى دهند. دستها، بوى تسبيح دارند و استغفار و «مصحف».
بايد دل را به روى اين خورشيد گرفت، بايد دريچه اى از جهان نور به تاريكخانه قلب گشود، بايد شوق پرواز داشت و فيض ديدار را آرزو كرد، بايد قلب را از آلودگيهاى كبر، منيّت، خودخواهى، هوى پرستى، هوس رانى، كينه توزى، غرور و ريا، پاك كرد، تا جلوه هايى از تواضع، خداجويى، اخلاص، عفو، عبوديّت، خشيت و خشوع، خوف و رجا و خضوع، بر آن بتابد.
چشم دل باز كن كه جان بينى
آنچه ناديدنى است آن بينى
در فراز دوّم نيايش امروز، از خداوند «نورانيّت قلب» را خواسته ايم.
آرى…قلب هم تيره مى شود، از «گناه»،
تاريك و بى فروغ مى شود… از «غفلت»
سرد و ظلمانى مى شود…از «نفس پرستى».
از ديگر سو، «روشندلى»، موهبتى است بزرگ كه اگر خدا لطف كند و دست نوازش بر سر بنده بكشد و بارقه اى از فروغهاى جاودان و ابدى حيات و معنويّت بر دلش بتاباند، همه عمر زنده گردد، به حياتِ آدميّت!…
و عجيب دنيايى است دنياى «دل»، با ويژگيها و اوصاف عجيب! دل آزرده، دلسوخته، دل آشفته، دل آگاه، دلبسته، دل افسرده، دلشكسته، دلشاد، دلخوش، دلخون، دلداده، دل مرده، دلتنگ، دل گرفته و…
همچنين تنگدل، سنگدل، تيره دل، روشندل، پاكدل، بيماردل، شوريده دل، سيه دل، بيداردل، خرّم دل، و…
اين تركيبات ادبى، نشان دهنده دنياى شگفت و تو در توى قلب انسان است. چه خوب كه انسان توفيق يابد از تيره دلى به روشندلى برسد، و از دلمردگى، به زنده دلى، و از بيماردلى به بيداردلى…
آرى…نور قلب، با آگاهى است، با بصيرت و معرفت است، با يقين و ايمان است، با اطمينان و ذكر است.
ـ در حديث است: چشم بى اشك نشانه قساوت دل است و قساوت دلهم پيامد گناه است: ما جَفّتِ الدُّمُوع اِلاّ لِقَسوَةِ القُلوبِ و ما قَسَتِ القلوبُ الاّ لِكثرةِ الذّنوب
ميزان الحكمه، ج 5 ص 239.
منبع : سيناي نياز ؛ جواد محدثي