فقیری کنار فقیری نشسته
03 اردیبهشت 1395 توسط مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر
بعد از دفن اميرالمؤمنين علی عليه السلام، حسنين علیهم السلام صدای ناله از خرابه ای شنيدند، ديدند پيرمرد نابينايی است كه ناله می زند، فرمودند: چه شده، چرا ناله می زني؟ گفت: سه شبانه روز است سرپرست من نيامده و برايم غذا نياورده است. پرسيدند، اسمی و رسمی و نشانی از او داري؟ عرض كرد: اسمش را نمی دانم، ولی نشان او اين است كه هرگاه كنار من می نشست و نامش را میپرسیدم،می گفت: فقيری كنار فقيری نشسته و مسكينی كنار مسكينی نشسته،و هر گاه ذكر می گفت، در و ديوار خرابه با او هم صدا می شد. فرمودند: او پدر ما علی بوده است كه ما از دفنش بر می گرديم.
زندگی اميرالمؤمنين، سيدمحمد شيرازي، ص 32.