قاعده احسان
قاعده احسان
مفاد قاعده صلح با قاعده احسان نیز سازگاری دارد. زیرا در این قاعده شخص نیکوکار کاری را به جهت دفع ضرر مالی یا منفعت رساندن به دیگری انجام می دهد در حالیکه شخص متصالح نیز با فعل خود منفعتی به دیگری می رساند.
مفاد قاعده احسان عبارت است از:
قاعده « أنَّهُ لا سبيل على المحسن في تضمين ما يترتب عليه من الضمان » هیچ مجازاتی بر شخص نیکوکار نیست در چیزی که موجب ضمان است.
احسان عبارت است از: صادر شدن فعل نیک از قبیل سخن یا کاری نسبت به شخص دیگری وگاهی آن فعل با منفعت رساندن مالی یا اعتباری و گاهی با دفع کردن ضرر مالی یا اعتباری صورت می گیرد.1
در آیه شریفه « ما عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ» نکره در سیاق نفی مفید بخش عموم است و از نیکوکار هر حکمی نفی می شود. سبیل در آیه به معنای شتم و حرج یا مؤاخذه می باشد. برای مثال اگر شخصی کشتی را به دیگری اجاره دهد وکشتی در دریا غرق شود ضمانی بر مستأجر نیست.2
1.جعفر بن خضر مالكى، نجفى، كاشف الغطا، القواعد الستة عشر، مؤسسه كاشف الغطاء،ص 7
2.حسن بن آقا بزرگ، موسوىبجنوردى، القواعد الفقهية، جلد دوم، نشر الهادي، قم ،جلد اول، 1419 ه ق ص:12
برگرفته از پایان نامه خانم اعظم خطیری(طلبه مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها و استاد مدارس علمیه)