مشورت وبعد تصمیم گیری
«… شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ؛ … و در امور با آنان مشورت نما، پس هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خداوند توكّل كن. براستى كه خداوند توكّل كنندگان را دوست مىدارد.»
«در مشورتِ پيامبر، تفقّد از نيروها، شكوفايى استعدادها، شناسايى دوستان از دشمنان، گزينش بهترين رأى، ايجاد محبّت و علاقه و درس عملى براى ديگران نهفته است.»1
همچنین در سوره مبارکه نمل می خوانیم:
«قالَتْ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي ما كُنْتُ قاطِعَةً أَمْراً حَتَّى تَشْهَدُونِ* قالُوا نَحْنُ أُولُوا قُوَّةٍ وَ أُولُوا بَأْسٍ شَدِيدٍ وَ الْأَمْرُ إِلَيْكِ فَانْظُرِي ما ذا تَأْمُرِينَ؛ (بلقيس) گفت: اى بزرگان! در كارم نظر دهيد كه بى حضور شما (تا كنون) كارى را فيصله ندادهام. (اشراف) گفتند: ما سخت نيرومند و دلاوريم (و نبايد در برابر يك نامه از موضع ضعف برخورد كنيم)، ولى اختيار كار با توست، نظر خود را بيان فرما تا ببينيم چه دستور مىدهى؟ (و ما با قدرت انجام دهيم).»
1. محسن قرائتی، همان، ج2، ص 185
قسمتی از پایان نامه خانم محبوبه طاهری (طلبه مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها)