نسبیت مفهوم برکت
علامه طباطبایی با استفاده از گزارش های واژه شناسان و کاربردهای برکت در آیات، در صدد ترسیم چارچوب معنایی این مفهوم در قرآن برآمده است. وی پس از بازگویی نظر راغب درباره ی واژه برکت، نتیجه می گیرد که برکت، خیری است که متناسب با ظرفیت و کارکرد هر پدیده ای، در آن نهاده می شود؛ مثلا برکت در نسل، به فراوانی فرزندان است و برکت در وقت، این است که گستردگی کارهای انسان در زمانی خاص، بیشتر از کسانی مانند او، در همان مقدار از زمان باشد؛ همچنین همانگونه که برکت در هر پدیده ای متنسب با آن تعریف می شود، در هر پدیده نیز ممکن است به اعتبارهای مختلف، نمودهای گوناگون یابد؛ مثلا غذا به اعتبار این که هدف از آن سیر شدن افراد باشد یا زیان نرساندن به خورنده آن یا شفای بیمار یا اینکه در باطن انسان نوری پدید آورد که او را به عبادت خدا توانا کند، برکت و خیر آن نیز گوناگون می شود. بنا براین معنای برکت مانند امور نسبی با اختلاف غرض ها مختلف می شود.
ایشان در پرتو هدف غایی دین که رسیدن به کمال معنوی است، برکت را در همه گونه های آن پدید آمدن خیر معنوی یا مادی منتهی به خیر معنوی تعریف می کند.[1]
قسمتی از پایان نامه خانم خدارحمی
[1]-سید محمد حسین، طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن،ج7، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1417ق، ص280