پارسای پارس
سالروز وفات جناب سلمان فارسی(35قمری)
زادگاه و کودکی:
سلمان فارسی که نام اصلی آن (( روزبه )) است در کازرون فارس یا به روایتی در اصفهان دیده به جهان گشود. او کودکی خود را در ناحیه جی در اصفهان گذرانید و در آنجا بزرگ شد. او از فرزندان اشراف پارسی دهقانان یا اسواران بوده، پدرش فروخ بن مهیار یکی از روحانیون زرتشتی( ((بدخشان کاهن)) ) بود و کار همیشگی اش هیزم نهادن بر شعله آتش بود. وی در کودکی بر اثر از دست دادن مادر خود تحت سرپرستی عمه اش درآمد.
جوانی:
روزبه بعد از شک و تردید در حقانیت دین زرتشت و اینکه فهمید قرار است او را شش ماه با اعمال شاقه زندانی کنند و پس از آن اگر به آیین نیاکانش ایمان نیاورد اعدامش کنند، با همکاری عمه اش گریخت. مدتی به مسیحیت روی آورد و چون از کشیشان شنیده بود که ظهور پیامبر جدید نزدیک است خانه را ترک گفت. در بیابان کاروانی دید که بسوی شام می رفت پس به مسافران پیوست و رهسپار سرزمینهای ناشناخته شد. مدتی در شام و موصل اقامت کرد تا آن که در سرزمین های عربی به اسارت قبیله بنی کلب در آمد و مردی یهودی از بنی قریظه او را به بردگی خرید و به یثرب برد.
ایمان به اسلام:
هنگامی که حضرت محمد (ص) به مدینه هجرت کرد با دعوت پیامبر با دین اسلام آشنا شد و مسلمان شد و پیامبر با مولای او قراردادی بست که سلمان کار کند و از درآمدهای خود، خود را آزاد کند. پیامبر و مسلمانان مدینه به او کمک کردند که بهای خود را ( به مبلغ چهل نهال خرما و چهل وقیه که هر وقیه معادل چهل درهم ) به یهودی بپردازد و آزاد شود در وجود سلمان ارزش های متعالی و فضیلت های گوناگونی وجود داشت که برخی از آنها نمود و جلوه بیشتری دارد. یکی از فضایل سلمان و ویژگی های او، تلاش برای کسب علم و آگاهی بود، تا جایی که برخی از روایات، او را نظیر لقمان حکیم دانسته اند. علی(ع) از سلمان به عنوان دانا به علوم گذشتگان و آیندگان یاد کرده است. ویژگی دیگر سلمان، زهد او بود. آن بزرگوار هیچ گاه اسیر جاذبه های فریبنده زندگی نشد و در پارسایی، الگو و نمونه مسلمانان بود و به زهدش مثل می زدند و هنوز هم در ستایش از کسی که به اوج تقوا و پارسایی رسیده باشد، به عنوان سلمان عصر یاد می کنند. زهد و وارستگی سلمان، از ایمان عمیق و سرشار او سرچشمه می گرفت. در زمان آغاز حکومت مدائن، مردم به سبب ذهنیت گذشته خود از حاکمان که کاخ های مجلل و لباس های فاخر داشتند، گمان می کردند که حاکم جدید با چنین جلال و شکوهی وارد شهر می شود. برای آنان باورکردنی نبود که پیرمردی با لباس ساده و سوار بر مرکب و بدون خدمتگزار، بتواند شهری باشکوه چون مدائن را اداره کند. او مدت ها در مدائن خانه نداشت و محل سکونتش، سایه درختان و یا دیوارها بود. مدائن از شهرهای سرسبز و افسانه ای ساسانیان در ایران بود که مسلمانان آن را فتح کردند. خلیفه دوم با مشورت امام علی(ع) سلمان را حاکم آنجا کرد. سلمان در ایام حکومت خود، بیت المال را صرف مردم می کرد و حتی حقوق شخصی خود را به نفع جامعه و نیازمندان خرج می کرد. او در زندگی و حکومت خود به قدری ساده زیست بود که مورد اعتراض خلیفه قرار گرفت. او در ایام حاکمیت خود، قدرت و حاکمیت را از مسیر حق گرایی دور نکرد و از موقعیت امیری خود برای دنیای خویش ذخیره نیندوخت. سلمان با الهام از شیوه عملی پیامبر مسجد را مرکز تعلیم و تربیت و هدایت و پایگاه فعالیت های اجتماعی ساخته بود و خود در مسجد برای مردم، سوره یوسف را تفسیر می کرد تا در سایه آن، آنان با درس های عفت و صداقت و شیوه درست حکومت آشنا شوند. برخوردها و خلقیّات سلمان او را محبوب دل ها کرده بود و او بر قلوب مردم حکومت می کرد.
دیده شده توسط نویسنده وبلاگ در کتاب تبلیغ