ضرورت تطابق فرهنگی در ازدواج
برخی عمده ترین مشکلات جوانان برای ازدواج را مشکل اقتصادی آنان می دانند. در سالهای گذشته در یک تحقیق میدانی پیرامون مسأله ازدواج دانشجویی بین دانشجویان دانشگاه های کشور صورت گرفت و «بزرگ ترین معضل ازدواج دانشجویی» از جمله سؤالات آن پرسشنامه بود. در پاسخ این سؤال، دانشجویان مجرد معضل اقتصادی را بزرگترین مانع برسر راه ازدواج دانشجویی دانسته بودند. ولی در پاسخ دانشجویان متأهل معضل و موانع اقتصادی بسیار کمتر مورد نظر آنان بود.
از این رو ،می توان نتیجه گرفت براساس وعده الهی که در قرآن می فرماید: «جوانان اگر هم فقیر باشند ، خدا از فضلش آنان را غنی و بی نیاز می سازد . این مسئله نشان از تحقق وعده الهی دارد.» (نور (24)/32)
پاسخ دانشجویان متأهل به مراتب از پاسخ دانشجویان مجرد واقعی تر است. دانشجویان مجرد بیش تر بر اساسابهام و تخیل ذهنی و جوّ روانی حاکم بر جامعه آن پاسخ را داده بودند. ولی دانشجویان متأهل مشکلات ومعضلات را به خوبی لمس و تجربه کرده بودند. دانشجویان متأهل بزرگترین مشکل ازدواج دانشجویی را « عدم تطابق فرهنگی» دانسته بودند.
این موضوع از مهم ترین و جدی ترین مباحث ازدواج در جامعه کنونی است.
حال برای اینکه ببینیم چرا دانشجویان متأهل گفتند بزرگترین مشکل ازدواج دانشجویی عدم تطابق فرهنگی است ، از این روش مسأله را مورد بررسی قرار می دهیم.
این دو دانشجو هر کدام در محیط دانشجویی و تحت یک کل مشترک بودند؛ یعنی هر دو نفر در رشته ی ریاضی دانشگاه اصفهان به کسب علم مشغول بودند و با ورود به دانشگاه هویت جدیدی یافتند که در آن هویت احساس وحدت می کنند. در یک تشکل نظریات هم را می پسندند و در شب شعر از ذوق شعری هم خوششان می آید. احساس می کنند به همدیگر می خورند و روحیه شان مثل هم است، ولی همه این ها به هویت دانشگاهی آنها مربوط می شود ؛ تا اینکه به ازدواج با هم علاقه مند می شوند.
اما وقتی زندگی شکل گرفت ، آنها با هویت شهروندی و خانوادگی خودشان وارد زندگی مشترک می شوند نه هویت دانشگاهی و آن موقع متوجه میشوند از نظر فرهنگی تطابق ندارند. یعنی تا قبل از ازدواج همدیگر را از یک بعد می نگریستند و خود را مناسب یکدیگر تشخیص می دادند و ازدواج آن دو با هم صورت گرفت . اما بدیهی است اگر هویت خانوادگی آنها با هویت دانشگاهیشان با هم همخوانی و مطابقت نداشته باشد ، منجر به اختلاف می شود زیرا در محیطی خواستگاری صورت گرفته که محیط زندگی ایشان نبوده است.
ديده شده توسط سليماني (نويسنده وبلاگ) در كتاب “مطلع مهر"ص101