علامه مقرم مي گويد: ((...زنان گفتند: شما را به خداوند سوگند مي دهيم كه ما را از كنار اجساد كشتگان عبور دهيد. هنگامي كه چشمشان بر پيكرهاي پاره پاره شده افتاد، در حالي كه نيزه ها بر بدنهايشان ميخكوب و شمشيرها از خونشان رنگين و اسبها لگد كوبشان كرده و آنان… بیشتر »

در بعضي از مقاتل آمده : زينب (س ) خم شد و بدن پاره پاره برادر را در آغوش گرفت و دهانش را روي حلقوم بريده برادر نهاد و مي بوسيد و مي گفت : ((اخي ! لو خيرت بين الرحيل و المقام عندك لاخترت المقام عندك و لو ان السباع تاءكل من لحمي ))؛ اي برادرم ! اگر مرا… بیشتر »

نقل شده : زينب (س ) وقتي كنار جسد برادر آمد، توقف كرد و با خلوصي خاص متوجه خدا گرديد و عرض كرض كرد: ((اللهم تقبّل منا قليل القربان ))؛ خدايا اين اندك قرباني را از ما قبول فرما. وقتي زينب (س ) با گفتار جانسوز، كنار آن پيكرهاي پاره پاره سخن گفت ، منظره آن… بیشتر »

حميد بن مسلم (از سربازان دشمن ) مي گويد: به خدا سوگند زينب دختر علي (ع ) را فراموش نمي كنم كه در كنار بدنهاي پاره پاره ، ناله و گريه مي كرد و با صداي جانسوز و قلب غمبار مي گفت : ((وا محمداه صلي عليك ملائكة السّماء هذا حسين مرمل بالدماء، مقطّع الاعضاء و… بیشتر »

يكي از سربازان دشمن مي گويد: بانوي بلند قامتي را كنار خيمه اي ديدم ، در حالي كه آتش اطراف آن خيمه شعله مي كشيد، آن بانو گاهي به طرف راست و چپ و گاهي به آسمان نگاه مي كرد و دستهايش را بر اثر شدت ناراحتي به هم مي زد، و گاهي وارد آن خيمه مي شد، و بيرون مي… بیشتر »

حميد بن مسلم (كه خبرنگار كربلا بود) مي گويد: ((رايت امراءة القت نفسها علي النار فجائت بجسد كانّه ميّت و رجلاه تجرّان علي الارض ))(1) ديدم زني خود را به آتش زد و بدني را بيرون كشيد كه مثل مرده بود و پاهايش بر زمين كشيده مي شد. پيش رفتم و پرسيدم : اين زن… بیشتر »