اصالت صحت
اصالت صحت
ظاهر عقود جاری میان مسلمانان براساس صحت است.اصالت صحت از قواعد فقهی به شمار می رودکه هنگام شک در صحت و فساد فعل غیر، فعل غیر را حمل بر صحت نموده و آثار مترتب بر فعل صحیح را بر فعل آن شخص بار مینماید، خواه آن فعل عقد باشد و خواه ایقاع. حتی در عبادات نیز به این اصل عمل میشود. بنابراین هرگاه کسی عقد یا ایقاعی جاری سازد، برای مثال زنی را به نکاح درآورد یا طلاق دهد یا حیوانی را ذبح کند یا جامهای را بشوید و سپس در صحت عمل خود شک کند با اجرای قاعده اصالت صحت حکم به صحت آن میگردد و آثار شرعی و قانونی بر آنها بار میشود. برای مثال عقد نکاح وی صحیح دانسته میشود و آن زن همسر شرعی و قانونی وی محسوب میگردد.1
این اصل در شبهه حکمیه وموضوعیه نافع است. بنابراین اگر شک کنیم که عقد مغارسه یا مسابقه نزد عرف قدیم است یا حادث؟ شرعاًصحیح است یا خیر یعنی شارع آن را امضا کرده یا نه؟ بنارا بر صحت می گذاریم. به دلیل عام بودن آیه«أَوْفُوا بِالْعُقُود» و اگر شک کنیم زید که خانه اش را به زید فروخت آیا بیع او صحیح بوده یا نه بنا را بر صحت آن می گذاریم به دلیل اصالت صحت.2
ما يك كليات داريم مثل: «أَوْفُوا بِالْعُقُودِ »قرآن گفته به هر پيمانى كه با يكديگر مىبنديد بايد به آن وفا بكنيد.«أَوْفُوا بِالْعُقُودِ»شامل همۀ پيمانها مىشود مگر آن پيمانى كه استثنا شده باشد. بنابراين اگر ما عقدى داشته باشيم كه نه بيع باشد نه اجاره و به طور كلى هيچيك از معاملاتى كه در كتب فقهى وجود دارد نباشد و داخل در استثناها نيز نباشد بلكه در مستثنى منه باشدتحت این عموم وارد می گردد و ما آن را می پذیریم3 و زمانی که دو نفر در صحت و فساد اختلاف کردند، قول کسی که ادعای صحت می کند مقدم است.4
اصل صحت در هر عقد و هر بیعی عقلائی است. وآیات و روایات زیادی بر آن دلالت دارد، مگر چیزی که دلیل شرعی بر عدم صحت آن دلالت کند.
بنابراین اگر در صحت عقد یا بیعی شک کردیم حکم به صحت آن می کنیم به دلیل اطلاق آیات:«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» 3».«وَ أَحَلَّ اللّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا» 4. «لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ إِلّا أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ»5
برای صحت دو معنی در نظر گرفته شده است:
یک بار صحیح در مقابل قبیح تعبیر شده که در این صورت عمل دیگر حمل بر مباح می شودو یک بار صحت در مقابل فساد. در این معنا مقصود از صحت حمل عمل دیگران بر صحت ترتیب اثر دادن به اعمال و دارای اثر دانستن آنهاست بر عمل فاسد که هیچ اثری برآن مترتب نمی شود. اصالت صحت از این قسم می باشد.6
اگر مقصود از اصل صحت اين است كه در موارد شك در صحيح و يا فاسد بودن عقد اصل صحت است، درست نيست، زيرا نسبت به اصل در مورد شك در صحت و فساد دو نظريه وجود دارد. مشهور فقها بر اين باورند كه اصل بطلان و عدم نقل و انتقال است. ليكن برخى از فقها از جمله آيت اللّه خوانسارى بر اين باورند در مواردى كه شك در جزء و يا شرط نسبت به عقدى داشته باشيم با جريان حديث رفع نسبت به مورد مشكوك صحت عقد ثابت مىشود، زيرا بر اين مبنا تمسك به اصاله الصحه تمام است.7
به طور کلی اصل صحت در دو معنا به کار می رود: تکلیفی و وضعی
اصل صحت در معنای تکلیفی به این معناست که اعمال دیگران را باید صحیح قلمداد کرد ومادام که دلیلی بر عدم صحت ووجود حرمت آن پیدا نشده است هیچ کس حق ندارد در صورت دوران میان احتمال صحت ومشروعیت از طرف دیگر اعمال افراد را نامشروع بپندارد.
اصل صحت در معنای وضعی عبارتند از این که اگر در عقد یا ایقاعی که صورت گرفته است شک کنیم که آیا صحیح واقع شده است یا نه؟یعنی ارکان وشرائط آن به درستی تحقق یافته یا نه؟ بنابرمعنای وضعی آن عقد را حمل برصحت می کنیم.
افرادی که صرفاً عقود معین را صحیح ونافذ می دانند قائل به این اصل نیستند و لذا آن دسته از عقود را که شارع امضا کرده صحیح و ما بقی را با استناد به استصحاب محکوم به فساد می دانند و گروه مقابل آنان با استناد به عمومات کلیه عقود عرفی را تا زمانیکه خلاف آن ثابت نشده صحیح و نافذ می شمرند.
قائلین به اصالت صحت عقودعمومات لفظی را حاکم براستصحاب دانسته اند.
باتوجه به آیه« اوفو بالعقود » که عام است وبا در نظر گرفتن سیره عقلا می توان گفت که اصالت صحت درصورت شک در تمام موارد جاری باشد، از جمله شک در صحت اصل عقدو شرط عقد وشرائط متعاقدین.با وجودی که این نظر خلاف مشهور می باشد.در نتیجه اگر شک در صحت عقد صلح باشد ،معین یا غیر معین، بنابر اصالت صحت آنرا صحیح قلمداد می کنیم.
1.جمعی از مؤلفان،همان کتاب ، جلد سوم،چاپ اول، قم - ايران ، 1426 ه ق ،ص 268
2.محمد حسين بن على بن محمد رضانجفى، كاشف الغطاء، ، تحرير المجلة، جلد اول ، المكتبة المرتضوية، نجف اشرف - عراق، 1359 ه ق قسماول، ص: 68
برگرفته از پایان نامه خانم رضوان اكبري(طلبه مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی نرجس خاتون سلام الله علیها)